کتاب «انسان و حیوان» اثری از نویسنده مشهور ایرانی «صادق هدایت» است که توسط انتشارات چشمه و با مقدمه جهانگیر هدایت چاپ و منتشر شده است. صادق هدایت در حالیکه در دبیرستان مشغول تحصیل بود کتاب «انسان و حیوان» - از اولین کتابهایش - را نوشت. او که از همان سنین جوانی گیاهخوار یود، اصرار داشت که باید برای حیوانات حق و حقوق قائل شویم. صادق هدایت میگوید: «پرنده برای قفس زائیده نشده و اسب با زین و پالان متولد نمیشود.»
صادق هدایت خیلی هوشمندانه کتاب «انسان و حیوان» را با این بیت از اشعار معروف «فردوسی» آغاز میکند: «میازار موری که دانهکش است، که جان دارد و جان شیرین خوش است». همین یک بیت که کلی حرف برای گفتن دارد، تلنگری برای احترام به محیطزیست و حیوانات است. هدایت در این کتاب به تفاوتهای انسان و حیوان میپردازد و ادعا میکند که انسان از ابتدا موجودی گیاهخوار بوده و بعدها به دلایل مختلف مثل بلاهای طبیعی و.... حیوانات را شکار میکند. صادق هدایت با این بیت زیبا از «حافظ» کتابش را تمام کرده است: «مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن، که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست».
نظر خوانندگان درباره کتاب انسان و حیوان چیست؟
بخشی از مقاله ثمین پرورش درباره کتاب «انسان و حیوان» و نقش حمایت ازحیوانات در آثار صادق هدایت در سایت «وینش»: «صادق هدایت با موضوع گیاهخواری و حقوق حیوانات در قرن بیستم دوکتاب نوشته است؛ انسان و حیوان که هدایت آن را در عنفوان جوانی در سال ۱۳۰۴ نوشته و فواید گیاهخواری که دو سال بعد در تاریخ ۱۳۰۶ منتشر شده است. زمانی که کمتر کسی به مسائل محیطزیست و حقوق حیوانات اهمیت میداد و یا دربارهی آنها مینوشت و مطالعه میکرد، اکثریت عظیمی نیز نسبت به آن بیاعتنا بودند و اینجورمشغولیات را از سر تفنن و هوسهای اعیانی میدانستند. ریشههای اندیشیدن صادق هدایت به حقوق حیوانات و گیاهخواری را میتوان در یادمانهای دوران کودکی او جستجو کرد. جهانگیر هدایت با نگاهی به زندگی او این ریشهها را یادآوری کرده است: «در خانهی پدری هدایت، هم گربه بود، هم سگ و هم مرغ و خروس. خانم زیورالملوک به فراخور وسعت باغ و حیات تعدادی نگهداری میکرد. حتی برای بعضی از آنها اسم میگذاشت. سگی که اسم آن سیاه بود نیز در خانه نگهداری میشد. به گونهای که این سگ پس از مرگ صاحبش، پدر صادق هدایت (هدایت قلی خان ملقب به اعتضادالملک) به حالت نیمهبیداری فرو رفت و چند روز بعد فوت کرد.» پارهای از این خاطرات، ضمیر ناآگاه صادق هدایت را اشغال میکنند و نیروی مؤثر این نمایهها به نوشتههای او از جمله تحقیقات، مقالهها و مجموعه داستان های او راه پیدا میکند.»
بخشهایی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشد
در مقدمه کتاب جهانگیر هدایت مینویسد: «شواهد و قرائن نشان میدهند که به گفتهی پدرم عیسی هدایت، برادر بزرگتر صادق هدایت این نویسنده به منابع موجود در ایران اکتفا نکرده، دوستانش در فرانسه کتب و مجلاتی را در این زمینه برای او میفرستادند که یک نمونهی بارز آن یک سری شمارههای جلد شدهی مجله «حمایت حیوانات» به زبان فرانسه است. همچنین جهانگیر هدایت کتاب انسان و حیوان را اعلامیهی حقوق موجودات کرهی زمین عنوان کرده که گرفتار انسان شدهاند و صادق هدایت در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نکرده است.»
-«ما نمیتوانیم انکار نمائیم که حیوانات امتیازات بیشتری بر ما دارند چون که حیوان هیچ احتیاجی به انسان ندارد و در طبیعت از لحظهی تولد تا زمان مرگ خود میتواند زندگیاش را اداره کند و این انسان است که در بسیاری موارد به حیوان نیازمند است. بشر بسیاری از مواهب را از طبیعت دزدیده است؛ ما محتاج به آموختن همهچیز میباشیم ولی آنها آنچه را که باید میدانند. این هوشی که بدان مینازیم و هر ساعت تفاخر میکنیم، در هر دقیقه ما را گول می زند. حیوانات هوش دارند و فرق نفع و ضرر خود را میدانند و چون این هوش منحصر به احتیاجات طبیعی آنهاست، کمتر از راه طبیعت منحرف میشوند»
-«ادعای انسان در مالکیت بر حیوانات یکی از سرچشمههای خودخواهی است زیرا نهتنها رفتار غلط با حیوانات از آن نشأت گرفته بلکه در تقویت آن نیز بسیار موثر است. آنان که به عدالت واقعی اعتقاد دارند میگویند بازتاب آنچه ما با حیوانات میکنیم بر ما بازمیگردد.افلاطون در جمهوریت خود مشخص نموده که رژیم گوشتخواری به جنگ و اغتشاش منتهی خواهد شد. از دیدگاه اقتصادی استفاده از مواد غذایی گوشتی به عدم اشتغال و بیکاری منتهی خواهد گردید زیرا به بازوان کمتری برای پروراندن آن نیازمند هستند. از نقطهنظر بهداشتی حیوانات انتقام خود را گرفتهاند زیرا مصرف مواد غذایی گوشتی یکی از دلائل مهم افسردگی و تیرگی روان عموم خواهد بود. آمار بیانگر ارتباط نزدیک مابین گوشتخواری و الکلیسم میباشد که گوشت آتش بیار معرکه است!!!»
درباره نویسنده کتاب انسان و حیوان
«صادق هدایت» در 28 بهمن سال 1281 در شهر تهران چشم به جهان گشود. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز و سپس به مدرسه سن لویی فرانسوی رفت و در مدرسه سن لویی به ادبیات علاقهمند شد. برای تحصیلات دانشگاهی ابتدا به بلژیک وسپس به فرانسه رفت. صادق هدایت زندگی پر فراز و نشیبی داشت که در چند سطر نمی گنجد. یکی از بهترین کتابهای زندگینامه اش کتاب «آشنایی با صادق هدایت» نوشتهی «م.ف. فرزانه» است. فرزانه از دوستان نزدیک هدایت بود و با قلم بسیار روان و زیبایش زندگی و احوالات صادق هدایت را به رشته تحریر در آورده است. از دیگر آثار معروف هدایت میتوان به کتابهای «بوف کور»، «سگ ولگرد» و «توپ مرواری» اشاره کرد. این نویسنده، مترجم و روشنفکر بزرگ سرانجام در 19 فروردین سال 1330 وقتی 48 سال داشت، در شهر پاریس خودکشی کرد.