کتاب «آثار و اندیشههای زیگموند فروید» نوشتهی ژان میشل کینودو را علیرضا طهماسب و مجتبی جعفری به فارسی برگرداندهاند و نشر نو آن را منتشر کرده است. ژان میشل کینودو در این کتاب شرحی موجز و در عین حال فراگیر از حیات فکری زیگموند فروید، از آغاز تجارب بالینی او در وین دههی ۱۸۸۰ تا سالهای پایانی زندگیاش در دههی ۱۹۳۰ در لندن ارائه کرده است. این کتاب برای کسانی که به نظریههای روانشناسی و آثار فروید علاقه دارند مناسب است.
کتاب «آثار و اندیشههای زیگموند فروید» نوشتهی ژان میشل کینودو را علیرضا طهماسب و مجتبی جعفری به فارسی برگرداندهاند و نشر نو آن را منتشر کرده است. ژان میشل کینودو در این کتاب شرحی موجز و در عین حال فراگیر از حیات فکری زیگموند فروید، از آغاز تجارب بالینی او در وین دههی ۱۸۸۰ تا سالهای پایانی زندگیاش در دههی ۱۹۳۰ در لندن ارائه کرده است. این کتاب برای کسانی که به نظریههای روانشناسی و آثار فروید علاقه دارند مناسب است.
کتاب «آثار و اندیشههای زیگموند فروید» به خاطر شیوهی ساده و روانی که در ارائهی افکار فروید در آن به کار رفته، مدخلی مناسب برای کسانی است که میخواهند شناختی ابتدایی و در عین حال جامع و روشن و دقیق از روانکاوی فروید و سیر تکامل اندیشههای او و نقش و تأثیر او در تاریخ اندیشه به دست آورند. فصلهای کتاب «آثار و اندیشههای زیگموند فروید» عبارتند از: «زیگموند فروید از 1856 تا 1900»، «هیستری و کشف روانکاوی»، «خودکاوی»، «تأویل رؤیا»، «نمود ناهشیار در زندگی روزمره»، «میل جنسی در کودکان»، «عقده اُدیپ و ناهشیار»، «انتقال و فنون و جلسۀ روانکاوی»، «چهار مورد از مشاهدات بالینی فروید»، «فراروانشناسی (1917 – 1915)»، «تعارض بنیادین سائق زندگی و سائق مرگ»، «ایگو و اید و سوپرایگو»، «ترس از دست دادن عزیزان و محبوبان»، «سایکوز و انکار واقعیت و دوپارگی ایگو»، «مذهب و تمدن: بدبینی یا روشنبینی؟» و «زیگموند فروید، از 1900 تا 1939». این کتاب برای آشنایی اولیه با افکار فروید کتابی ارزنده است.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
«نخستین متن در روانکاوی تصور بر این است که آرای فروید در کتاب مطالعاتی در باب هیستری، که با همکاری یوزف برویر منتشر شد، طلیعه روانکاوی است؛ روشی برای درمان اختلالات روانی که هیستری نمونه بارز آن بود. این کتاب دستاوردهای بالینی پانزده ساله این دو پزشک است، و فرضیات هریک از ایشان را به تفکیک شامل میشود. در آن دوران، اصطلاح بیماری هیستریک مجموعهای از سیمپتومهای بدنی و روانی گوناگون را در بر میگرفت، از اختلالات گذرایی مانند تشنج و غش تا کوری یا فلج دائم؛ این سیمپتومها شامل سیمپتومهای کالبدشناختی یا نوروفیزیولوژیک نمیشدند. اختلالات هیستریک، که از دیرباز نشانی از نوعی بیماری زنانه پنداشته میشد، در پایان قرن نوزدهم بسیار شایع بود، گرچه نمیشد معلوم کرد که ریشه در بدن دارند یا روان. اغلب پزشکان آن دوران، در مواجهه با این سیمپتومهای آزاردهنده، این بیماران را - که غالبا زن بودند نادیده میگرفتند و ایشان را مجنون یا صرفا متمارض میانگاشتند. در دهه ۱۸۸۰ پزشک مشهور وینی، یوزف برویر، توانست با بهرهگیری از روشی که بر پایه هیپنوتیسم ابداع کرده بود بیماران هیستریک را درمان کند. هیپنوتیسم بیمار را در احوال خاصی فرو میبرد تا با تسکین عمیق هیجانات مرتبط با سیمپتومهای خود و تجربه نوعی تخلیه هیجانی از شر آن سیمپتومها خلاص شود. برویر این روش را «روان پالایی» نامید.»
درباره نویسنده
ژانمیشل کینودو (متولد 1934) روانکاو سوئیسی است. از کینودو تاکنون کتابها و مقالات مختلفی در زمینهی روانکاوی منتشر شده است. همکاری با انجمن روانکاوی سوئیس و انجمن روانکاوی بریتانیا، راهاندازی بولتن انجمن روانکاوی سوئیس و سردبیری مجلهی بینالمللی روانکاوی از فعالیتهای علمی ژانمیشل کینودو است.