«بیپایانی» عنوان رمانی از بلقیس سلیمانی، یکی از شناختهشدهترین نویسندگان سالهای اخیر ادبیات ایران است. او اینبار در کنار پرداختن به مسائل اجتماعی، درونمایهای پلیسی - معمایی را نیز چاشنی کار خود کرده است. کتاب «بیپایانی» توسط نشر چشمه منتشر شده است.
حوادث داستان این رمان حولمحور زندگی زوج بازنشستهای اتفاق میافتند که قصد دارند دوران بازنشستگیشان را به ساخت اقامتگاهی توریستی در شهر کوچکی اختصاص دهند. اما در همان حال که همهچیز عادی بهنظر می رسد، اتفاقهایی در حال رخ دادن هستند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «همهی لنجانیها میدانستند، بهمن هم میدانست، که سگهای شاه برای دریدن گلوی آدمها تربیت شدهاند و ابدا به حیوانات کاری ندارند. میدانستند که شاهرخ بیگ و چراغو و کوشک بیگها وجودشان را تا این جا مرهون همین سگهای آدمخوارند. از وقتی لنجانیها به یاد داشتند کوشک بینگهبان نبود و از وقتی بهمن یاد دارد، لنجانیها مترصد فرصتی بودند تا خاکوپی کوشک بیگها را برای پیدا کردن گنج و عتیقهجات زیرورو کنند، چون از قدیمالایام شایع بوده که اسکندر کبیر به هنگام بازگشت از هند چندین خروار سنگهای قیمتی و جواهرات با خودش آورده و از آنجایی که لنجان سر راهش بوده و یکی از سردارانش در این جا جان به جانآفرین تسلیم کرده توقفی در این جا داشته و بخشی از آن سنگها و جواهرات را به بیگها داده که چند روز خوردوخوراک سپاهیانش و علیق اسبانش را تأمین کردهاند. آن دخمهای هم که بیگهای به خصوص شاهرخ بیگ، میگویند محل دفن جنازهی اسکندر است محل دفن همان سردار بوده. بیگها هم از همان زمان بوده که بیگ شدهاند و کوشک ساختهاند و سری توی سرها در آوردهاند، وگرنه قبل از آن چهارتا خانوادهی ایلیاتی بودهاند که همهساله ییلاق و قشلاق میکردهاند. این روایت را بهمن هم در همان کودکی شنیدهبود ولی هیچ وقت باور نکردهبود، این را هم بیگها ساخته بودند تا خودشان را از خانها مهمتر جلوه بدهند. با این همه تا آنجا که بهمن به یاد داشت کوشک بود و سگهای آدمخوارش.»
بلقیس سلیمانی نویسنده، منتقد و پژوهشگر کرمانی در سال 1342 متولد شد. در اکثر رمانهای او دغدغهی بومیگرایی را در کنار پرداختن به حالوهوای اقلیم محل تولد او مییابیم. شخصیت محوری رمانهای او را اغلب زنان و دغدغههای آنان تشکیل میدهند. وقایع سیاسی و تاریخی دهه 60 نیز از موضوعاتی است که در برخی از رمانهایش به آنها پرداخته است.
البته به گفتهی خود نویسنده، او بیشتر راجعبه چیزهایی مینویسد که در کنار دغدغهمندی، از آنها شناخت و اطلاعات کاملی دارد. از جمله جوایز دریافتی وی میتوان به نشان درجه یک هنری در سال ۱۳۹۵، جایزهی ادبی مهرگان در سال ۱۳۸۵ و جایزهی ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ اشاره کرد. «من از گورانیها میترسم»، «خاله بازی» و شب طاهره» نام برخی از کتابهای اوست.