کتاب «یادداشتهای یک روانپزشک» متنهایی کوتاه است که محمدرضا سرگلزایی، روانپزشکی علاقهمند به مباحث علوم انسانی، در مجله «راه زندگی» در طی دو سال نوشته است. «یادداشتهای یک روانپزشک» همه این نوشتهها را گرد آورده و به مخاطبان ارائه داده است.
این کتاب شامل موضوعات متنوعی مانند مرگ، خوشبختی، انتخاب و کودکی را شامل میشود. «یادداشتهای یک روانپزشک» به قول خود نویسنده، تلاشی است برای «بومیسازی» مباحث روانشناسی در ایران. برای همین هم نویسنده ارجاعهای مختلفی به احادیث و داستانهای معروف ادب فارسی میکند.
فهرست مطالب کتاب:
یکی از خوانندگان کتاب از راهی میگوید که به دانایی ختم میشود. وی نوشته است:
«خواندن این کتاب قطعا آدم را در مسیر خردمندی به جلو میبرد. نگاهی دقیق و از زاویههای مختلف به مسایل مربوط به روان انسان. جایی شنیدم که بهترین کتاب آن است که نتوانید از آن حتی یک کلمه هم حذف کنید، این کتاب آنگونه است. بسیار گزیده و مفید.»
مهسا در فیدیبو نوشته است:
«من این کتاب را دوست داشتم. کوتاه اما پر از جملات ناب و دوستداشتنی بود. جملاتی که حقیقتی ساده و فراموش شده را بیان میکردند.»
در شروع کتاب و در همان فصل اول درباره کلمات و نقش مهم آنها در زندگیمان میخوانیم:
«بسیاری از گفتاریهای ما آدمها بر سر کلمات است! تعاریف ما از کلمات ما با هم متفاوت هستند. گاهی یک کلمه را به کار میبریم درحالیکه منظورهای متفاوتی داریم و گاهی کلمات متفاوتی را به کار میبریم درحالیکه یک چیز را میخواهیم! دختر و پسر جوانی قصد ازدواج دارند و در حال خرید عروسی و اجارهی سالن و سفارش شام هستند. بزرگترها در مورد تک تک این مسائل نظر میدهند. اگر از بزرگترها بپرسید اسم این کار چیست؟ میگویند: «راهنمایی»، «دلسوزی»، «محبت» ولی اگر از عروس و داماد بپرسیم، این کار را «دخالت» مینامند.
امروزه زیاد میشنویم کسانی که برای اختلاف زناشویی مراجعه میکنند علت مشکلات خود را «دخالتِ» خانوادهها میدانند، درحالیکه آنچه به نظر عروس خانم دخالت است، به نظر آقا داماد دلسوزی پدرانه است و آنچه از نظر آقا داماد دخالت مادر زن است از نظر عروس خانم حمایتِ مادرانه است! ما کلمات را اختراع کردهایم تا منظورمان را به یکدیگر انتقال دهیم اما گاهی کلمات توانِ حملِ تمام معنا را ندارند، این جاست که باید در مورد آنها توضیح بیشتری بدهیم. مثلاً به جای اینکه خانم به همسرش بگوید: «تو دیگر مرا دوست نداری!» میتواند بگوید: «اوایل ازدواجمان مرا مریم جان صدا میزدی، چند وقتی است که دلم برای جان گفتنت تنگ شده، وقتی میگویی جان، دلم غش میرود، دوست دارم آنطوری صدایم کنی!»
حالا، همسرِ مریم خانم دقیقاً میداند چه چیزی کم است که مریم احساس کمبود میکند، دیگر لازم نیست برای اثبات اینکه «تو اشتباه میکنی، من تو را خیلی دوست دارم» به مباحثه بنشینند! و همسر، مریم خانم هم به جای اینکه بگوید: «خانه باید نظم و ترتیب داشته باشد!» میتواند بگوید«مریم جان؛ وقتی من ظرفشویی را پر از ظرف کثیف میبینم بدنم مورمور میشود، چندشم میشود، مثل وقتی که تو سوسک میبینی، دچار چنین حالی میشوم!»
طبیعی است که مریم خانمی که به شوهرش بسیار علاقهمند است و برایش بسیار مهم است که او با صفتِ «جان» صدایش بزند، هیچگاه راضی نیست چنین احساس بدی در شوهرش ایجاد شود، اما اگر قرار باشد بر سر «نظم و ترتیب» وارد بحث شوند، این بحث ساعتها طول خواهد کشید!»
در جایی دیگر از کتاب از فصل خوشبختی چیست، میخوانیم: «خوشبختی چیست؟ احساس رضایت.
اگر سوار دوچرخه باشی و احساس رضایت داشته باشی خوشبختتر از کسی هستی که بر آخرین مدل «مرسدس بنز» سوار است و احساس رضایت ندارد. اگر میخواهید افراد «خوشبخت» را بشناسید میتوانید از آنها بپرسد: «حل شما چطور است؟!» و یا «چه خبر؟!» و یا هر سؤال دیگری که آدمها را وادار به سخت گفتن کند. خوشبختها راضیاند و شاکر، نه فقط به زبان که با تمام وجود، خوشبختها خوشخبرند، دنیای آنها سرشار از وقایع «رضایتبخش» است؛ به همین دلیل است که «بندگانِ رضایتمند خدا» به «بهشت» دعوت میشوند، چرا که برای آنان «همه جا» بهشت است.»
محمدرضا سرگلزایی روانپزشک و علاقهمند به حوزههای علوم انسانی و نویسنده است.
وی در وبسایت و کانال تلگرامی خود، مطالب خود را منتشر میکند. او کتابهای دیگری نیز دارد که میتوان از بین آنها به «جنون قدرت و قدرت نامشروع»، «شخصیت سالم» و «حرفهایی برای امروزیها» اشاره کرد. وی هماکنون مدتی است که در ترکیه زندگی میکند. وی قبلا هیئت عملی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب یادداشتهای یک روانپزشک را با 25درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوۀ خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به کتابهای روانشناسی علاقهمندید، به صفحه خرید کتب روانشناسی هم سری بزنید.