«نامههای زندان» اثر آنتونیو گرامشی مجموعهای از نامهها و دفترچههایی است که فیلسوف و نظریهپرداز ایتالیایی، در دوران زندانی شدنش توسط رژیم فاشیستی ایتالیا، نوشته است. گرامشی در سال 1926 تحت رژیم بنیتو موسولینی دستگیر شد و 11 سال آخر عمر خود را تا زمان مرگش در سال 1937 در زندان گذراند. «نامههایی از زندان» مجموعهای از مکاتبات وی با دیگران در موضوعهای مختلف است.
«نامههای زندان» مجموعهای از مکاتبات گرامشی با خانواده و رفقایش و همچنین دفترچههای شخصی است که در آن او افکار خود را دربارهٔ طیف وسیعی از موضوعها از جمله فلسفه، سیاست، فرهنگ و تاریخ ثبت کرده است. این نوشتهها به این دلیل مهم هستند که بینشهایی را دربارهٔ رشد فکری گرامشی، تأملهای او در مورد ماهیت قدرت و جامعه و درگیری او با نظریه مارکسیستی ارائه میکنند.
گرامشی در نوشتههای زندان خود مفهوم «هژمونی فرهنگی» را معرفی کرد که به شیوهای اشاره دارد که طبقات حاکم نهتنها از طریق ابزارهای اقتصادی و سیاسی بلکه از طریق شکل دادن و کنترل نهادها و ایدههای فرهنگی سلطه خود را حفظ میکنند. این مفهوم تأثیر عمیقی بر مطالعات فرهنگی و نظریه انتقادی داشته است.
«نامههای زندان» گرامشی دریچهای منحصربهفرد به ذهن متفکری درخشان است که در شرایط سخت با چالشهای زمانهاش دست و پنجه نرم میکند. این مجموعه به طور گسترده مورد مطالعه و ترجمه قرار گرفته است و به درک کمکهای گرامشی به تفکر مارکسیستی و ارتباط پایدار او در بحث درباره قدرت، فرهنگ و تغییرات اجتماعی کمک میکند.
تهمینه برادران در سایت گودریدز نوشته است:
«نامههایی که آنتونیو گرامشی از زندان فاشیستها برای همسر و خواهر همسرش نوشته است. ضمن بیان مباحث تئوریک از سختیها و مسائل زندان نیز نوشته است. برای من در دهه دوم عمرم، بسیار تاثیرگذارتر و اندوهبارتر بود از آنچه که واقعا هست!»
خوانندهای عربزبان در بخشی از نظر خود چنین مینویسد:
«آنتونیو گرامشی فیلسوف و فعال سیاسی ایتالیایی بود که شناخت چندانی قبل از این کتاب از او نداشتم. بعدها فهمیدم که او دبیر حزب کمونیست بوده و در زمان سلطنت موسولینی زندانی شده است و در دوران حبس، کتاب «یادداشتهای زندان» که کتاب «نامههای زندان» قسمت اول آن را تشکیل میدهد را نوشته است. خود گرامشی دربارهٔ این نامهها میگوید: «نمیتوانید دقیقاً تصور کنید که زندگی در زندان چگونه خواهد بود و نامهنویسی چقدر مهم است، چقدر روزها را پر میکند و چقدر به نوعی به زندگی طعم میدهد.»
گرامشی همیشه سعی میکرد قوی جلوه کند و تسلیم ناامیدی نشود. میکشید به مادرش آرامش بدهد، اما نمیدانم، من پشت آن حرفها درد زیادی احساس میکردم.
آنتونیو گرامشی بهعنوان یک زندانی سیاسی در بسیاری از کشورها از سایر زندانیان خوششانستر به حساب میآید، حداقل میتواند با خانوادهاش مکاتبه کند یا اخبار او و آنها را بداند، میتواند بنویسد و بخواند، هفتهای 8 کتاب و همچنین مجلات زیادی میخواند. با وجود این، او دقیقاً میداند که سرنوشت او چگونه خواهد بود و موضوع به شخص یا وجدان او مربوط نیست، بلکه او را به زندان میاندازند، سیاست همین است.
این نامهها برای کنجکاوی راجعبه شخصیت گرامشی کافی نیست، بلکه تازه شروع است! امیدوارم بقیه دفترهای زندان را پیدا کنم و مفیدتر و نزدیکتر به نظرات و عقاید او باشد.»
نامه اول در رم و در تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۲۶ نوشته است را آوردهایم:
«یولکای عزیزم
یکی از آخرین نامههایت را به خاطر میآوری؟ (شاید هم آخرین نامهٔ تو بود که به دستم رسید). در یکی از همین نامهها گفته بودی که ما هر دو، هنوز آنقدر جوان هستیم که بتوانیم شاهد رشد فرزندانمان باشیم. عزیزم، ببین حالا هر بار که در خصوص فرزندانمان به من فکر میکنی، سعی کن آنچه را که گفتی به خاطر بیاوری. من مطمئنم که تو مثل همیشه قوی و شجاع هستی و با وضعیتی که پیش آمده، برای تعالی و رشد فرزندانمان و برای اینکه در این رشد و تعالی نقشی اساسی داشته باشی، لازم است تو بیش از گذشته قوی و شجاع باشی. در این روزها خیلی فکر کردم و سعی کردم زندگی و آیندهای را که در پیش داریم مجسم کنم. میدانم که مطمئناً برای مدتی طولانی، کوچکترین خبری از شماها نخواهم داشت. یکبار دیگر به گذشته فکر کردم و در خود، دلیل این پایداری و اعتماد به نفس بیپایان را شناختم. من قوی هستم و قوی خواهم ماند. عزیزم خیلی دوستت دارم و خیلی دلم میخواهد که دوباره تو و بچهها را ببینم. وضع مالی شما مرا کمی نگران میکند. نمیدانم آیا درآمد تو برای گذران زندگی کافی است؟ فکر میکنم ما هم گهگاهی مانند دیگران حق داریم کمک مالی بخواهیم و این کار باعث سرشکستگی ما نخواهد شد. میدانی دلم میخواهد تو را قانع کنم که در این مورد به من حق بدهی و برای حل این مشکل به دوستانم مراجعه کنی. در اینصورت من هم آرامش بیشتری خواهم داشت. میبینی که احساس مسئولیت پدری جدی در قبال فرزندانش آسودهام نمیگذارد.
عزیز من! هیچوقت نمیخواهم سبب ناراحتی تو بشوم. کمی خستهام چون خیلی کم میخوابم و به همین دلیل نمیتوانم آنطور که میخواهم تمامی مطالب مورد نظرم را برایت بنویسم. عزیزم، دلم میخواهد تو به زیباترین شکل تمام عشق و اطمینان و احساسم را نسبت به خودت احساس کنی.
تمام اعضای خانوادهات را از جانب من ببوس. با شور و شوق تو و بچهها را در آغوش میگیرم.»
یکی دیگر از نامههای وی که در ۱۷ نوامبر ۱۹۳۰ نوشته است را با هم میخوانیم:
«تاتیانای بسیار عزیز
کارت پستالی را که به تاریخ ۱۰ نوامبر برایم فرستاده بودی و نامه مورخ ۱۳ نوامبر ترا دریافت کردم. سعی میکنم به ترتیب جواب سؤالهایت را بنویسم. اول اینکه فعلا نباید برایم کتاب بفرستی. آن کتابهایی را که داری فعلا به کناری بگذار تا زمانی که خودم برای ارسال آنها به تو خبر بدهم. فعلا میخواهم خود را از تمام نشریات قدیمیای که از چهار سال قبل تا به حال جمع شدهاند خلاص کنم، و قبل از اینکه آنها را برایت پس بفرستم میخواهم از مطالبی که برایم جالب است، یادداشت بردارم و بخش اعظم روز را باید صرف این کار کنم چرا که نتهای علمیای که میخواهم تهیه کنم دنبالهدار هستند و با تفسیر نیز همراهند. سه یا چهار موضوع اصل هستند که در حال حاضر افکارم را بر روی آنها متمرکز کردهام. یکی از آنها جنبه جهانی کار روشنفکران ایتالیایی تا قرن شانزدهم است که از آن پس، موضوع مطالعه به بخشها و شاخههای بسیار تقسیم میشود: مسئله رنسانس و ماکیاولی و غیره. اگر امکان جمعآوری منابع لازم را میداشتم، فکر میکنم میتوانستم کتاب واقعاً جالبی در این باره بنویسم. کتابی که هنوز نظیر آن نوشته نشده است. منظورم از کتاب یک مجموعه تک نگاری است، چرا که این مسئله در دورههای مختلف تاریخ متفاوت بوده است. از طرفی به نظر من باید برای انجام این تحقیق تا دوره امپراتوری رم به عقب برگشت و از آنجا شروع کرد. فعلا مشغول یادداشتبرداری هستم و در عین حال، زمانی که یادداشت بر میدارم که در گذشته دربارهٔ این موضوعات مطالب مختلفی را هم خواندهام به خاطرم میآیند از طرف دیگر، این موضوع...»
آنتونیو گرامشی (۱۸۹۱-۱۹۳۷) فیلسوف، نظریهپرداز سیاسی و سیاستمدار مارکسیست اهل ایتالیا بود. او بیشتر به خاطر نظریههایش در مورد هژمونی فرهنگی و کمکهایش به تفکر مارکسیستی شناخته شده است. گرامشی یکی از اعضای موسس حزب کمونیست ایتالیا بود و نقش مهمی در توسعه نظریه مارکسیستی در اوایل قرن بیستم داشت.
گرامشی که در ساردینیا ایتالیا به دنیا آمد، در یک دوره تحولات اجتماعی و سیاسی در این کشور فعالیت سیاسیاش را شروع کرد. پس از جنگ جهانی اول و در طول ظهور فاشیسم تحت رهبری بنیتو موسولینی، گرامشی به عنوان رهبر جنبش کارگری ایتالیا به شهرت رسید. در سال 1926 توسط رژیم فاشیستی دستگیر شد و 11 سال باقی مانده از عمر خود را در زندان گذراند.
مفهوم هژمونی فرهنگی گرامشی که در نوشتههای زندان او مطرح شد، بر نقش نهادها و اندیشههای فرهنگی در حفظ سلطه طبقه حاکم تأکید میکند. ایدههای او تأثیر عمیقی بر مطالعات فرهنگی، نظریه سیاسی و زمینههای مختلف علوم اجتماعی گذاشته است.
برخلاف مرگ زودهنگام او در سال 1937، کار گرامشی در سطح جهانی تأثیرگذار شد و ایدههای او همچنان در رشتههای مختلف مورد مطالعه و بحث قرار میگیرد. تاکید او بر رابطه بین فرهنگ، سیاست و قدرت همچنان در بحثهای معاصر درباره تغییرات اجتماعی و ماهیت ساختارهای اجتماعی همچنان زنده است.
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب نامههای زندان را با 25درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوۀ خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
برای خواندن کتابهای فلسفی بیشتر، به صفحه خرید کتاب فلسفی سر بزنید.