داریوش شایگان از متفکران معاصر ماست. وی هندشناس، روشنفکر و فیلسوفی است که مدتهای زیادی در فرانسه زندگی کرد. کتاب «زیر آسمانهای جهان» متن مصاحبهای است که رامین جهانبگلو با او انجام داده است. او در کتاب «زیر آسمانهای جهان» به سوالات بسیاری دربارهٔ زندگی شخصی خود پاسخ میدهد و نظراتش را دربارهٔ مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی بیان میکند.
این کتاب به بخشهای مختلفی تقسیم شده است که هر کدام از این بخشها چندین سوال را شامل میشوند. بخشهایی مانند «از تهران تا لندن»، «در جستوجوی شرق» و «از الهیات سلبی تا ایدئولوژی زده کردن سنّت» فصلهای ابتدایی کتاباند. در کتاب موضوعات فرهنگی درخور توجهی زیر نور اندیشه مرحوم شایگان دیده میشود و همانطور که میدانیم، اولین گام برای حل هر مشکی، درک عمیق آن مسئله است بهویژه که آن موضوع از جنس فرهنگ و اجتماع باشد.
یکی از خوانندگان تاکنون چند کتاب مهم نویسنده را خوانده است. او مینویسد:
«کشور ما متفکر به معنای واقعی کلمه کم دارد گرچه بسیاری ادعای آن را دارند. مرحوم شایگان از جمله این متفکران کمیاب است که با تحقیقات خود در فلسفه تطبیقی، گامی رو به جلو برای شناخت عمیق سنتهای فرهنگی ایران برداشت. وی دانشمندی فروتن و آزاداندیشی کمنظیر بود. برای نمونه اگرچه او خود را فردی معنوی میدانست اما هرگز خود را از یادگرفتن موضوعات کلان اقتصادی یا فناوری و تاثیر آنها بر فرهنگ محروم نمیکرد. فارغ از تفکر ایشان، رفتار ایشان به عنوانی انسانی آزاده، نکات بسیاری برای آموختن دارد.»
یکی دیگر از مخاطبان در گودریدز نوشته است:
«گفتگوهای جهانبگلو به این خاطر همیشه خواندنیاند چون سوار بر مطلب است و میداند کِی حرف بزند و کِی سکوت کند تا با سکوتش طرف مقابل را به حرف بکشد! جهانبگلو این بار سراغ متفکری هموطن رفته و کتابی خواندنی را به مخاطب ایرانی هدیه کرده است.»
در بخشی از این کتاب، نویسنده سه امکان فردی که در کشورهای جهان توسعهنیافته زندگی کردهاند را بیان میکند:
«در برابر فشار سرکوبگر جهان خارج و، به عبارت دیگر، در برابر مدرنیته، سه امکان وجود دارد: یا با جهان ما واپس مینشیند و در درون قشرهای مردمی سنتی پناه میگیرد. یا به نوعی مفرّ و گریزگاه بدل میشود، چنانکه امروز برای بسیاری از ایرانیان چنین شدهاست. برای آنان فرنگ بویژه تأثیری مخدر دارد. «افیونی» است برای فرار از واقعیت جهان یا، به گفته فروید، «سکویی کمکی» برای گذاشتن از استبداد آن واقعیتی است که نه میتوانش پذیرفت و نه میتوان آن را درک و جذب کرد. و راه سوم آنست که این فرهنگ سرانجام در خود فرو بپاشد، سپس به سوی بیرون منفجر گردد، و با شدت تمام مکان مکانهایی را که از آنها غفلت شده از نو تسخیر کند. در این حالت، با هویتی سروکار داریم که به طرزی بیامان میخواهد خود را به اثبات برساند.
به گمان من همه اینراهها واکنشهایی هستند که سرانجام، دیر یا زود، به شکست خواهند انجامید. راه حل، به گمان من، آن است که کاری کنیم که این جهان - یا آنچه از آن بازمانده است - بتواند در عین آگاه بودن از ویژگیهای هر یک از جهانهای دیگر و از زیرساختهایی که این شکافها را بهوجود میآورند با جهانهای دیگر همزیستی کند.»
در بخشی دیگر از کتاب، مصاحبهکننده از شایگان تعجب میکند که هم آدمی معنوی است و هم بهواقعیتهایی از زندگی توجه دارد که بهنظر متضاد میآیند. شایگان هم توضیح میدهد که نمیخواهد خود را در فضای بستهای نگه دارد و برای نمونه به مسائل اقتصادی توجه دارد. وی در ادامه مینویسد:
«بهعلاوه میدانیم که واقعیتهای اقتصادی به همان دلیل ناعقلانیت و نداشتن غایتی متعالی در امر تولید - که ناگفته نماند کاملا خودمختار شده و از کنترل همه خارج شده است - بینهایت سمج، و لجوجاند. و همه امور اخلاقی و سیاسی و خشکترین و مقاومترین ایدئولوژیها را - سرانجام، و البته به سبب فرسودگیشان - به فرمان توقعات خودکامه خود درمیآورند. تا وقتی که معیارهای جوامع موفقیت به هرقیمت، رشد، تولید، و رقابت باشد، ناگزیریم که به قانون «حق با زورمندترین و کارآمدترین است» گردن نهیم. خواهناخواه ناگزیریم که به نظام اجتماعی داروینی تن در دهیم. شکستن این حلقه باطل نوعی قمار است که هیچ کس نه جرأت و نه توان دست زدن به آن را دارد. آنچه به علاوه سبب موفقیت ضدبشری سرمایهداری میشود، این است که سرمایهداری هیچگونه توهمی دربارهٔ طبیعت انسان ندارد، بلکه آن را همانگونه که هست میپذیرد، یعنی: انسان، گرگ انسان است. و نظامِ خود را براساس این واقعیت ماهوی بنا میکند.»
داریوش شایگان، فیلسوف، نظریهپرداز فرهنگی و نویسنده ایرانی بود. شایگان در سال 13۱۳ و در تهران پا به جهان گذاشت. او را بیشتر به دلیل کارش دربارهٔ تلاقی اندیشه شرقی و غربی و کاوش در چالشهای پیش روی مدرنیته در جوامع غیرغربی میشناسند.
آثار شایگان غالباً بر گفتگوی میان فرهنگها و فلسفههای مختلف متمرکز بود. او به دنبال پر کردن شکاف بین جهانبینی شرقی و غربی و کشف برخوردهای فرهنگی و فلسفی بین این دو سنت بود. همچنین تأثیر مدرنیته بر جوامع غیرغربی، بهویژه در بافت ایران، از موضوعاتی بود که همیشه به آن علاقه داشت. او تنشها و درگیریهای ناشی از برخورد ارزشهای سنتی و ایدههای مدرن را واکاوی میکرد و در این راستا کتابها و مقالات متعددی منتشر کرد. برخی از آثار برجسته او عبارتند از: «آسیا در برابر غرب»، «پنج اقلیم حضور» و «افسونزدگی جدید».
داریوش شایگان به چندین زبان از جمله فارسی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود. او بهویژه به زبان فرانسه بهعنوان فردی خارجی، تسلطی خیرهکننده داشت و برخی از نوشتههای او در این زبان به کتابهای درسی فرانسویها هم راه یافته است. خلاصه که این پیشینه چندزبانه به او اجازه داد تا با طیف وسیعی از سنتهای فلسفی و ادبی درهم آمیزد.
نوشتههای شایگان تأثیر بسزایی در زمینههای فلسفه، مطالعات فرهنگی و مطالعات پسااستعماری گذاشت. او به عنوان فردی پیشگام تلقی میشد که برای درک و پرداختن به چالشهایی میکوشید که جوامع غیرغربی در دنیای مدرن با آن مواجه هستند.
محققان علاقهمند و کسانی که با علوم انسانی سروکار دارند، آثار داریوش شایگان را میخوانند چرا که نوشتههای او میراث جاودانهای در دنیای فلسفه و گفتمان روشنفکری به جا گذاشته است. وی سرانجام در اواخر عمرش به ایران بازگشت و چند سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۷ تن خاکی خود را از دست داد.
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب زیر آسمانهای جهان را با 25درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوۀ خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
برای خواندن کتابهای فلسفی بیشتر، به صفحه خرید کتاب فلسفی سر بزنید.