کتاب «قتل با مسئولیت محدود» نوشتهی جک لندن -نویسندهی آمریکایی- است که در سال 1963 میلادی انتشار یافت و بهسرعت با استقبال خوانندگان روبهرو شد. البته این کتاب به علت مرگ لندن نیمهتمام ماند و بعدتر رابرت فیشر آن را به انتها رساند. این کتاب در سال 1399 به همت نشر مروارید و با ترجمهی حسین یعقوبی در ایران به انتشار رسید. خوانندگان کتاب «قتل با مسئولیت محدود» را متفاوتترین اثر جک لندن از لحاظ موضوع و نحوهی نگارش توصیف کردهاند. انتظار میرود در ادامه نیز این اثر با استقبال بیشتری از سمت منتقدین و مخاطبین مواجه شود.
کتاب «قتل با مسئولیت محدود» نوشتهی جک لندن -نویسندهی آمریکایی- است که در سال 1963 میلادی انتشار یافت و بهسرعت با استقبال خوانندگان روبهرو شد. البته این کتاب به علت مرگ لندن نیمهتمام ماند و بعدتر رابرت فیشر آن را به انتها رساند. این کتاب در سال 1399 به همت نشر مروارید و با ترجمهی حسین یعقوبی در ایران به انتشار رسید. خوانندگان کتاب «قتل با مسئولیت محدود» را متفاوتترین اثر جک لندن از لحاظ موضوع و نحوهی نگارش توصیف کردهاند. انتظار میرود در ادامه نیز این اثر با استقبال بیشتری از سمت منتقدین و مخاطبین مواجه شود. «قتل با مسئولیت محدود» یک کمدی سیاه است که داستان فردی به نام ایوان دراگومیلوف را روایت میکند. دراگومیلوف شغلی غیرمرسوم دارد؛ او رئیس یک سازمان آدمکشی است. در این سازمان قاتلانی را اجیر میکنند که در ازای دریافت پول، افراد مختلف را به قتل برسانند. آنان در عین حال از وجدان اجتماعی نیز برخوردار هستند؛ یعنی هر کسی را به قتل نمیرسانند. بلکه قتل باید به نفع جامعه باشد وگرنه اعتبار سازمان آنها زیر سوال میرود. دراگومیلوف و همکارانش به این منظور تمام تفحصهای لازم را قبل از اینکه یک پرونده را بپذیرند انجام داده و سوابق قربانیانشان را بهدقت مورد بررسی قرار میدهند. داستان اصلی از جایی شروع میشود که فردی به نام وینتر هال قصد کشتن دراگومیلوف را دارد. این دو ملاقاتی با هم ترتیب میدهند و در این ملاقات وینتر هال از دراگومیلف میخواهد تا رئیس این سازمان را به قتل برساند. دراگومیلوف نیز به سازمان دستور کشتن خودش را میدهد. جک لندن در این کتاب سعی دارد تا در قالب داستان به مسائل مهمی از جمله تروریسم، مطلقگرایی اخلاقی و دیکتاتوری بپردازد. کتاب «قتل با مسئولیت محدود» رمان هیجانانگیزی است که حتی در این دنیای مدرن هم میشود از خواندن آن لذت برد. در واقع موضوع این رمان تاریخ مصرف ندارد و به مسائلی میپردازد که همواره دغدغهی جوامع بشری بودهاند.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا، درباره کتاب «قتل با مسئولیت» محدود چیست؟
«من این کتاب را علیرغم کمبودهایش دوست دارم و یکی از عجیبترین کتابهایی است که تا کنون خواندهام. ترجمهی روانی دارد و حسن یعقوبی بهخوبی آن را به فارسی برگردانده است. هیچچیز این کتاب منطقی نیست و بیش از آنچه فکر میکردم خندیدم. البته طنز موجود در این کتاب، طنز تلخ است. هستهی اصلی رمان این ایده است که همهی ما تمایل به نابودی خود داریم. به نظر من این کتاب باعث میشود به فکر فرو رویم.» این نظر یکی از خوانندگان ایرانی دربارهی محتوا و ترجمهی این اثر است. کوین، از کاربران سایت گودریدز، دربارهی این کتاب مینویسد: «اگرچه چیز زیادی دربارهی فلسفه نمیدانم، با این حال از بحثهای مربوط به حوزهی اخلاق که مدام در این کتاب تکرار میشد لذت فراوانی بردم. علاوه بر این خوشم میآمد که هر شخصیت به اصول فردی که برای خود وضع کرده بود، پایبند میماند. به طور کلی در این کتاب به مشکلات گوناگونی پرداخته شده که جامعهی معاصر با آن روبهروست و مهمترین آن مشکلات، تروریسم است.» لوری، از دیگر کاربران همین سایت، نظر خود را دربارهی این کتاب اینگونه بیان کرده است: «دراگومیلوف برای من به یکی از محبوبترین شخصیتها در کل ادبیات تبدیل شده است. گرچه رابرت فیشر بهخوبی از عهدهی این کار برآمده، با این حال کنجکاو هستم بدانم جک لندن کتاب را چگونه به پایان میرساند. کتاب به این موضوع میپردازد اگر گروهی از افراد هرجومرجطلب بخواهند بر ضد جامعهای قانونمند حرکت کنند، چه بلایی بر سر آن جامعه خواهد آمد؟ در طول این رمان مدام با این سوال درگیر بودم که آیا کشتار و ترور ثروتمندان فاسد به اصلاح ساختار اقتصادی یک کشور منجر خواهد شد یا نه؟»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
در قسمتی از کتاب میخوانیم: «مرد قیافهای مغرور، چشمانی درشت، پوستی سفید، صورتی رنگپریده و موهایی مشکی و مجعد داشت. ورزیده و چهارشانه بود و اندام متناسب و رفتار متینی داشت. و پس از اینکه خدمتکار لال از اتاق خارج شد تا خبر ورودش را به میزبان اعلام کند، با نگاه جستوجوگرش گوشهگوشهی اتاق را کاوید. احساس میکرد کمی سردش شده و تنش میلرزد. هرچند که خود اتاق نه سرد بود و نه نشانههایی داشت که سبب دلهره و نگرانیاش باشد. اتاق بزرگ بود و مجلل. کتابخانهی بزرگی در یک گوشهاش و در گوشهی دیگر میزی قرار داشت که روی آن یک تلفن، یک ماشین تحریر، تعدادی کاغذ و کتابچههای راهنمای حرکت قطارها و کشتیها بود. مرد با توجه و علاقهی خاصی به سوی کتابخانه رفت و شروع به بررسی کتابهای آن کرد که جملگی از آثار برجسته و ماندگار داستانی و غیرداستانی بودند؛ از نمایشنامههای ایبسن و برنارد شاو و اسکار وایلد گرفته تا هزارویک شب و مهابهاراتا، از سرمایهی کارل مارکس و اصل انواع داروین گرفته تا چنین گفت زرتشت نیچه و منشا خانوادهی انگلس. ضمن اینکه یک قفسهی کامل از کتابخانه اختصاص به ادبیات روسیه و آثار ماندگار نویسندگان سرشناس آن کشور داشت.»
درباره نویسنده
جک لندن طرح این کتاب را در سال 1910 از سینکلر لوئیس به قیمت کمی خریداری کرد. گرچه این طرح با آثاری که او بهطور معمول مینوشت تفاوت بسیار داشت، اما او پس از خواندن شیفتهی آن شد؛ تا حدی که نسخهای نیمهنوشته از کتابش را که بر مبنای همین طرح بود برای یک ناشر فرستاد تا نظر او را دربارهی چاپ بداند. علاوه بر فروش خوب و تایید منتقدان، فیلمی نیز براساس این کتاب ساخته شده است. از دیگر آثار پرطرفدار این نویسنده میتوان به «گرگ دریا»، «سپیددندان» و «آوای وحش» اشاره کرد.