کتاب این هنر شعر: شش سخنرانی از خورخه لوئیس بورخس (This Craft of Verse) به گفتۀ میمنت میرصادقی، مجموعه سخنرانیهای فراموششدۀ خورخه لوئیس بورخس دربارۀ مقولۀ شعر و رمان است که توسط نشر نیلوفر در سال 1381 به چاپ رسیده است. این سخنرانیها در فاصلۀ اکتبر 1967 تا آوریل 1968 در دانشگاه هاروارد به زبان انگلیسی ایراد شده و نهایتاً توسط انتشارات همین دانشگاه به چاپ رسیدهاند. این هنر شعر را میمنت میرصادقی (ذوالقدر) با همراهی هما متینرزم به فارسی ترجمه کرده است.
بورخس در سخنرانیهایی که طی سالهای 1967 تا 1968 ایراد کرده و شرح آن را در کتاب این هنر شعر میخوانید، بسیاری از عقاید خود را در باب شعر و رمان آشکار کرده است. او بهطور مکرر از نویسندگان و شاعران حال و گذشته یاد میکند، مدام از آنها نقلقولهایی میآورد و جلسه را به مباحثهای با دیگران بدل میسازد. نکتۀ حائز اهمیتی که در این سخنرانیها وجود دارد این است که بورخس از تجربیات شخصی خودش نیز سخن به میان میآورد و این موضوع باعث میشود او را بهتر بشناسیم و به دنیایش راه یابیم. گفتنی است ویراستار کتاب، کالین ـ آندری میهایلسکو، در انتقال سخنرانیها به شکل مکتوب دقت بسیاری به خرج داده و با امانتداری صحبتهای بورخس را منتقل کرده است.
کتاب این هنر شعر از مقدمه، شش سخنرانی از بورخس، یادداشتهای مربوط به هر فصل، یادداشتی از ویراستار و سالشمار زندگی بورخس تشکیل شده است. در بخش اول، با عنوان «هنر شعر»، با شعری از بورخس روبهروییم: «خیره شدن به رودخانهای از جنس زمان و آب، / و به خاطر داشتن که "زمان" رودخانهای دیگر است / آگاه بودن که همچون رودخانه در گریز خویش گم میشویم، / و چهرههامان نقشهایی است نگاشته بر آب...» بورخس در این شعر، که بهنوعی مانیفست او به شمار میآید، دیدگاه خود را دربارۀ شعر بیان میکند. او معتقد است شعر مانند طلوع و غروب خورشید است که میرود و میآید... و شعر باید برای ما آینهای چهرهنما باشد.
ـ «اگر تعداد کمی از نویسندگان در تاریخ به اندازۀ بورخس بهطرز شگفتانگیزی آموخته باشند، مطمئناً هیچیک به این سبک آموختههای خود را به کار نگرفتهاند... [سخنرانیها] بیانگر فصاحت و شوخطبعی اوست... .» (نیویورکر)
ـ «خورخه لوئیس بورخس بدون شک تأثیرگذارترین مقالهنویس و داستاننویس امریکایی لاتینتبار عصر ماست. گذراندن چند ساعت با او، سرگرمی متمدنانهای است که نباید آن از دست داد ... [بورخس] بر قدرت شعر تأکید میکند ... .» (Michael Dirda, Washington Post Book World)
ـ «در اینجا بورخس با صدای بلند خیالپردازی میکند ... .» (Carlin Romano, Boston Globe)
ـ «من اولین بار خورخه لوئیس بورخس را از طریق شش داستان بسیار کوتاه کشف کردم. بعداً سعی کردم همۀ آثار را به دست بیاورم و بخوانم. این کتاب نیز، همانطور که پیداست، یکسری سخنرانی است که شخصی آنها را به کتاب تبدیل کرده. اگر از طرفداران بورخس هستید، این کتاب افزودنی خوبی برای مجموعۀ شماست.» (از مخاطبان سایت آمازون)
در بخشی از فصل «معتقدات شاعر» چنین میخوانیم: «وقتی مینویسم سعی میکنم به رؤیا وفادار باشم نه به رخدادها. البته در داستانهایم رخدادهای واقعی وجود دارد، اما بههرحال فهمیدهام که رخدادها باید همیشه همراه با مقداری دروغ بازگو شوند. نقل ماجرا آنطور که در واقعیت اتفاق افتاده است، ارضاکننده نیست. مجبوریم چیزها را تغییر بدهیم، حتی اگر به نظرمان بیمعنی بیایند. اگر این کار را نکنیم، باید خودمان را نه هنرمند، بلکه صرفاً روزنامهنگار یا تاریخنویس بدانیم. اگرچه، تصور میکنم همۀ مورخان واقعی فهمیدهاند که میتوانند کم و بیش به اندازۀ داستاننویسها خیالپرداز باشند.»
در بخشی از فصل «قصهگویی» نیز چنین میخوانیم: «"ادیسه" ممکن است به دو طریق خوانده شود. گمان میکنم مردی (یا آنطور که ساموئل باتلر گمان میکرد، زنی) آن را نوشته بود، احساس میکرد که واقعاً دو داستان وجود دارد: بازگشت اولیس به وطن و عجایب و مخاطرههای دریا. اگر "ادیسه" را به مفهوم اولی بگیریم، در این صورت با عقیدۀ بازگشت به وطن سروکار داریم، این عقیده که ما در تبعید هستیم، اینکه وطن واقعی ما، در گذشته یا در بهشت یا یک جای دیگر است، اینکه هرگز در وطن نیستیم. اما البته دریاگردی و بازگشت به وطن هم باید جذّاب خلق میشد. برای همین عجایب بسیار در آن گنجانده شد. همین حالا هم، وقتی به سراغ "شبهای عربی" میرویم، درمییابیم که نوع عربی "ادیسه" یعنی "هفت سفر سندباد بحری" داستان بازگشت به وطن نیست، بلکه داستان ماجراجویی است و من فکر میکنم، ما آن را از این نظر میخوانیم. وقتی "ادیسه" را میخوانیم، فکر میکنم؛ آنچه حس میکنیم، جاذبه است، جادوی دریا است؛ آنچه حس میکنیم همان چیزی است که در سفر دریا به آن میرسیم... .»
خورخه فرانسیسکو ایسیدورو لوئیس بورخس آسودو مشهور به خورخه لوئیس بورخس (۲۴ اوت ۱۸۹۹ ـ ۱۴ ژوئن ۱۹۸۶) نویسنده، شاعر و مترجم معاصر آرژانتینی و یکی از برجستهترین نویسندگان امریکای لاتین بود. بورخس در بوئنوس آیرس متولد شد. او در سال ۱۹۱۴ به همراه خانوادهاش به سوئیس نقل مکان کرد و در سال ۱۹۲۱ به آرژانتین بازگشت و شروع به انتشار اشعار و جستارهایش در مجلات ادبی سوررئال کرد. در سال ۱۹۶۱، بورخس همراه با ساموئل بکت برندۀ اولین جایزۀ فورمنتور شد و در کانون توجه جهانی قرار گرفت.
بورخس آخرین اثر خود The Conspirators را به شهر ژنو تقدیم کرد. از دیگر آثار او میتوان به مجموعه داستان الف، هزارتوهای بورخس، حافظۀ شکسپیر، موجودات خیالی اشاره کرد.