او تعداد شخصیتهای نمایشنامهها را افزایش داد تا درگیری و کنش بین شخصیتها دستمایهی تراژدیهایش شود. تنها هفت نمایشنامه به نامهای آگاممنون، نیازآوران، الاهگان انتقام (که این هر سه در بخش اورستیا جای دارند)، پرومتئوس در بند، هفت دشمن تبس، پارسیان و پناهجویان از حدود هفتاد تا نود نمایشنامهی آیسخولوس باقی مانده که در این کتاب با ترجمهای فصیح و در یک کتاب واحد در اختیار مخاطب فارسی زبان گذاشته شده است.
اهمیت آیسخولوس در توسعهی درام بسیار زیاد است. زبان آراستهی او خود حال و هوای تراژدیکی را ایجاد میکند و شخصیت از قبل تلطیف شدهی تئاتر یونان را تقویت میکند. عظمت ذهن و روح او بر شأن تراژیک زبان او تأکید میکند. به دلیل میهنپرستی و اعتقاد به مشیت الهی، نظم اخلاقی عمیقی در نمایشنامههایش وجود دارد.
پیش از او تراژدی شامل گروه کر و یک بازیگر بود. وی با معرفی بازیگر دوم، گسترش دیالوگ دراماتیک که به این ترتیب امکانپذیر شد و کاهش بخشهای غنایی، عملاً تراژدی یونانی را آنطور که ما میفهمیم خلق کرد. او مانند دیگر نویسندگان زمان خود، در نمایشنامههای خود بازی میکرد و گروه کر را در رقصها و آوازهای آنها آموزش میداد. وی با توسعهی لوازم جانبی صحنه و لباس روی صحنه، کارهای زیادی برای تأثیرگذاری اجراها انجام داد. اشراف اندیشه و شکوه سبکی که این ایدهها با آن بیان می شوند، آثار او را را در رأس شاهکارهای ادبی جهان قرار داده است.
نمایشنامههای آیسخولوس یکی از متون بنیادی بزرگ فرهنگ غرب است که در آن سیر تکامل عدالت در جامعه بشری را از انتقام خون گرفته تا حکومت قانون، که به قلم آیسخولوس با ظرافت و زبانی هنرمندانه به رشتهی تحریر درآمده، نشان میدهد.
از مقدمهی ترجمهی نمایشنامههای آیسخولوس، رابرت پاتر (1721-1804) (مترجم) ناشر: جورج روتلج و پسران.
چه دیرنده عذابی به سالیان و سالیان
و چه شرمآور بندهایی به نوبرانه آوردهست
این که چندیست بر آن خجسته اورنگ تکیه زده است.
وایِ من وایِ من، که مینالم از اندوه امروزم
وایِ من وایِ من، که مینالم از اندوه فردایم.
هان از کدام سوی بر میآیی
ای اختر فرخنده رهایی.
آیسخولوس در دورهی پرتلاطمی زندگی کرد که دموکراسی آتن، با کنار گذاشتن استبداد، باید خود را در برابر سیاستمداران خودخواه در داخل و مهاجمان خارج از کشور ثابت میکرد. آیسخولوس خود در اولین مبارزات شهرش علیه ایرانیان شرکت کرد. وقایعنگاران یونانی بر این باور بودند که آیسخولوس در سال 490 قبل از میلاد در سن 35 سالگی در نبرد ماراتون شرکت کرد، که در آن آتنیان برای اولین بار ایرانیان را شکست دادند. اگر این درست باشد، تولد او در سال 525 قبل از میلاد است. نام پدر آیسخولوس افوریون بود و خانوادهی او احتمالاً در الئوسیس (غرب آتن) زندگی میکردند.
آیسخولوس یکی از شرکتکنندگان برجسته در مسابقات نمایشی بزرگ آتن بود. هر سال در این جشنواره، هر یک از نمایشنامهنویسان سه تراژدی تولید میکردند. پس از این سهگانه، یک نمایشنامهی طنز نیز اجرا میشد. آیسخولوس احتمالاً برای اولین بار در سال 499 قبل از میلاد در این مسابقه شرکت کرده است. او اولین پیروزی خود را در تئاتر در بهار سال 484 قبل از میلاد بهدست آورد.
گفته میشود که در این زمان آیسخلوس از سیسیل دیدن کرد تا ایرانیان را دوباره به دربار هیرون اول در سیراکوز معرفی کند. کارنامهی آیسخولوس در مسابقات آتن رکوردی از موفقیت دراماتیک است، اگرچه گفته میشود که او یک شکست بهیاد ماندنی را از سوفوکل مبتدی متحمل شده است. آیسخلوس شکست را با پیروزی در سال بعد، 467، با سهگانهی ادیپ خود جبران کرد. آیسخولوس در سال 458 دوباره به سیسیل رفت. زماننگاران مرگ آیسخولوس را در گلا (در ساحل جنوبی سیسیل) در سال 456/455 در سن 69 سالگی ثبت کردند. در گلا مراسم تشییع جنازهی عمومی برای او برگزار شد و نمایشهایی بر سر مزارش اجرا گردید، که متعاقباً به زیارتگاه نویسندگان تبدیل شد.