کتاب «آسمان لندن زیاده می بارد (لندن به روایت به روایت مسافران دوره قاجار)» به دبیری و تدوین علیاکبر شیروانی است که نشر اطراف آن را منتشر کرده است. کتاب آسمان لندن زیاده می بارد، حاصل پروژهای در نشر اطراف به نام «تماشای شهر» است که با مدیریت آقای شیروانی چاپ شدهاند. این پروژه در قالب پنج کتاب به نامهای «پاریس از دور نمایان شد»، «قهوه استامبول نیکو میسوزد»، «آسمان لندن زیاده می بارد»، «سنپترزبورگ موزیکانچی دارد» و «بمبئی رقص الوان است» منتشر شدهاند.
این کتاب سفرنامههای یازده نفر از اهالی و بزرگان دوران قاجار است که به لندن سفر میکنند. نویسنده کتاب بیشتر وظیفه گردآوری و مرتب کردن و همچنین ویراستاری آن را بر عهده داشته است تا کتاب با ذهن خواننده امروزی همگامتر باشد. شما در این کتاب با رویدادهای طبیعی که برای هر مسافری اتفاق میافتد روبهرو میشوید؛ از حمام رفتن گرفته تا خرید کردن در لندن. این کتاب برای کسانی که تاریخ را جدی میگیرند، کتاب ارزشمندی است.
همه نظرات زیر از سایت گودریدز آورده شدهاند. سهیل خرسند نوشته است: «اول، نویسندگان کتاب تمام تلاش خود را خرج حفظ سبک و لحن نوشتار آن دوران نمودهاند و این سبک قلم برای من گاهی شیرین و خواندنی و گاهی هم ملالآور و کسلکننده میشود. دوم اینکه نمیدانم چرا هر چند کتابی که میخوانم یکبار باید به این نتیجه برسم که «تاریخ به طرز اجتنابناپذیری تکرار میگردد» و در این کتاب متوجه شدم، موضوع فقط به سادگی دیدن ندیدهها برای این یازده شخص نیست؛ بلکه مربوط به حسرتهای آنان است و این حسرتها از آنها به چند نسل پس از آنها که ما باشیم نیز منتقل گردیده است.»
الهه ارجمندی که نمیتواند هیجان از خود خواندن این کتاب را پنهان کند، نوشته است: «ماندهام از کجای این کتاب بنویسم که حق مطلب را ادا کند. واقعا از خواندن هر خط کتاب لذت بردم. این کتاب قسمتهایی از سفرنامه یازده نفر را نقل میکند که بین سالهای 1178 تا 1283 به لندن سفر کردهاند و از وضعیت مملکت و مردم آنجا نوشتهاند. جذابیت این سفرنامهها هم به خاطر چیزهای تازهای است که تجربه میکنند. کتاب کوتاهی است و واقعا از تمام شدنش ناراحت شدم ولی در همین صفحات کم، حرف برای زدن کم نداشت.»
سارا باقری نیز نوشته است: «کتاب بسیار جذاب بود. آقای شیروانی آمده و همه بخشهای مرتبط با لندن را از سفرنامههای دوره قاجار گرد آورده است و این نکته مهمی برایم بود. در این سفرنامه میتوانستید ردپای ماجراهای مشابه را لابهلایشان جستجو کنید و مطالب را با هم مقایسه کنید. خواندن کتاب حسابی چسبید و لذتبخش بود.»
بخش ابتدایی کتاب را میخوانیم که تا با زبان و لحن کتاب بیشتر آشنا شویم: «ورود به لندن: مهر ۱۱۹۴ شمسی
داخل به لندن شده، از پل ویست مستر که در زیر آن رود تایمز میگذرد گذشته - پلی است از سنگ و گچ ساختهاند و تخمیناً چهارصد قدم از اول الی آخر به پل مزبور است ـ از آنجا گذشته، وارد به منزلگاه شدیم. شش ساعت از ظهر گذشته به مسته اسکوئر گردیدیم و هر کدام منزلی پیدا کرده و رفته، از آن پس به شام رفته و مراجعت کرده و به حمام رفته- الحق تا به حال به این نوع دچار به حمام نشده بودم. مرا به خاطر رسید که حمام انگلستان مثل حمام ایران است و باید ایضاً تیماری بر ریش هفترنگ داد. رنگی بیرون آورده و به حمام رفته و استاد محمدعلی ریش بنده را رنگ بسته، استاد حمامی به کرات داخل حمام گردیده و پای خود را بر زمین زده و ناله و زاری کرده و بیرون رفته، نه او زبان بنده را میفهمید و نه بنده زبان او را. گاهی به زبان فرانسه و دمی به انگریز و لحظهای به روسیه با فریاد و زاری گفتگو میکرد. بعد از دو ساعتی از حمام بیرون آمده و به منزل خود آمده و قبل از آن که به خواب روم، اکلمه آمد مذکور ساخت که حمام را به کلی خراب کرده، بعد از استفسار معلوم گردید که هرکس به حمام میآید اول باید در حوضی که یک ذرع و نیم طول و نیم ذرع عرض آن است نشسته، خود را میشوید و هرگز خارج از آن حوض را باید تر نکند.»
علیاکبر شیروانی متولد ۱۳۶۰ در شهر اصفهان است. وی سالها سالها روزنامهنگار بوده است و در بخشهای ادبی روزنامهها و مجلات مختلف نوشته است و بعد از آن تجربه انتشار چند کتاب در نشرهای مختلف را داشته است. ایشان از سال ۱۳۹۵ مدیریت پروژه سفرنامههای نشر اطراف را به عهده گرفت و این مجموعه پنج جلدی پدید آمد و روانه بازار شد.