کتاب «اعتیاد به ذهن میمون» اثر جان فیلیپ بنوئیست است که به بررسی مسائلی مرتبط با افکار آشفته، عواطف منفی و نقش ذهن در ایجاد و تشدید این مشکلات میپردازد. کتاب اعتیاد به ذهن میمون راهکارهایی برای مدیریت این وضعیتها ارائه میدهد.
مفهوم «ذهن میمون» بهعنوان نمایندهای از نقاط ضعف ذهن انسانی و تمایل به اندیشههای منفی و بیسابقه در کتاب بررسی میشود. این کتاب به خوانندگان کمک میکند تا راهکارهایی برای کنترل و تسلط بر ذهن خود بهمنظور مدیریت بهتر استرس و اضطراب را بیاموزند.
این کتاب میتواند برای افرادی که با مشکلات اضطرابی مواجه هستند یا علاقهمند به بهبود کیفیت زندگی خود هستند، مفید باشد تا در نهایت درک بهتری از چگونگی کنترل و مدیریت ذهن خود پیدا کنند.
بسیاری از خوانندگان، از این کتاب استقبال کردهاند. یکی از مخاطبان کتاب که خود نیز رواندرمانگر است، مینویسد: «برای کسانی که به دنبال سلامت روان، رهایی از اعتیاد، راهکاری برای مسائل مربوط به روابط و حتی نگرانیهای سلامت جسمانی هستند، حتما باید آن را بخوانند. به عنوان یک رواندرمانگر، حتی شروع به پیشنهاد آن به مراجعانم کردم. نویسنده روش جذابی دارد که توجه شما را به خود جلب میکند.»
کتاب اینگونه شروع میشود: «برای رؤیت نقشهای ذهن میمون و ذهن هوشیار مجسم کنید که زندگیتان شبیه یک فیلمسینمایی است. شما ستارهٔ این فیلم هستید و صدایی در مورد بازی شما نظر میدهد.
بیایید یک صحنه از فیلم شما را همین حالا مجسم کنید. شما با کسی نخستین قرار ملاقات را دارید، با کسی که او را بسیار جذاب مییابید. هر دو شیک و آراستهاید. پس از گذراندن زمان دلپذیری در رستوران مورد علاقهتان، تصمیم میگیرید که برای قدم زدن به پارک زیبایی بروید. شما دست در دست هم بر روی بستری از گل راه میروید، که منتهی به کوه بلندی میشود. شما و او خم میشوید، تا انعکاس ماه را در آب تماشا کنید. و ناگهان فوارهها باز میشوند و هر دوی شما سراپا خیس میشوید. حال به عکسالعملتان توجه کنید. آیا این فیلم یک کمدی است یا تراژدی؟ بستگی به منتقد دارد که رویدادها را چگونه تعبیر میکند.
وقتی ذهن میمون کنترل را به دست میگیرد، از خودداوری شما استفاده میکند، تا داستانی نمایشی خلق کند. نگرانی این داستان را تغذیه میکند. زیر و بمهای زیادی را به داستان اضافه میکند. پچپچ بدون وقفهٔ ذهن میمون مملو از قضاوت است.
پس از آنکه کاملا خیس میشوید، ذهن میمون غوغایی به راه میاندازد. این وحشتناک است! فقط مجسم کن که حالا موهایت چگونه به نظر میرسد! تو ناچاری هر چه زودتر به خانه برگردی، پیش از آنکه حتی همدیگر را بشناسید. این قرار ملاقات کاملاً خراب شده. اصلاً چرا تلاش میکند با کسی قرار ملاقات بگذاری؟
درحالیکه به قضاوت ذهن میمون گوش میدهید، احتمالاً احساسات متضادی را تجربه میکنید، از جمله، خشم، ناامیدی، اندوه، شرم، ترس و افسردگی را.
به عکس، ذهن هوشیار، یک نمایش مستند خوب را به یک درام ترجیح میدهد. این ذهن به آرامی و سادگی رویدادها را بهگونهای که رخ دادهاند، توصیف میکند، بدون آنکه به آن شاخ و برگی نماشی ببخشد و یا عقیدهای ابراز کند. وقتی فواره شما را خیس میکند، ذهن هوشیار به سادگی میگوید: وای! شما سراپا خیش شدهاید! حالا چه کار میکنید؟
ذهن هوشیار بیشتر به دوربینی میماند که صرفاً آنچه را که رخ میدهد، ضبط میکند. کنجکاو است، اما در مورد شرایط قضاوت نمیکند. وقتی شما زندگی را با این نگاه میبینید، میتوانید یاد بگیرید که همهچیز را زیر سؤال ببرید و تصمیم بگیرید که دقیقاً چطور تغییراتی را که طالباید، خلق کنید.»
جان فیلیپ بنوئیست ((J.F. Benoist بیش از بیست سال است که به افرادی که با اعتیاد، سلامت روانی و مسائل مربوط به روابط دستوپنجه نرم میکنند، مشاوره میدهد. او به همراه همسرش جویس در سال 2011 یک مرکز درمانی برای ترک اعتیاد را تأسیس کرد.
او خالق روش درمان ایایتی (EET) است که هسته اصلی آن باورهای اساسی فرد است. او به دلیل فنهای معتبر و تجربی خود شناخته شده است که تغییرات طولانیمدت را به حداکثر میرساند.