کتاب شامل سه بخش «نظام ذهنی یک مرد»، «چرا مردان این کار را میکنند؟»، «آنها چه کار میکنند؟» و کتاب تمرین است؛ در بخش اول هاروی به زنها کمک میکند تا شناخت صحیحتری از مردها داشته باشند، بفهمند یک مرد چه موقع عاشقشان است و برایشان از اهمیت حمایت، صداقت و آشپزی میگوید. بخش دوم شامل توصیههای نویسنده در مورد معیارهای مردها برای انتخاب زن موردعلاقهشان و دیدگاه آنها نسبت به ازدواج است و در بخش سوم به موارد مهمی میپردازد که زنها باید بعد از رابطه بدانند. بهطور کلی این کتاب راهنمایی برای زنهاست تا آگاهانهتر گام بردارند و بتوانند مشکلاتشان را حل کنند.
یکی از خوانندگان کتاب گفته است: «از نظر من کتاب خوبی است، برداشت من اینطور بود که نویسنده توصیه میکند بهتر است زنها بعضی از ویژگیهای مردها مثل توجه بیشتر به خود را در دستور کارشان قرار دهند.»
همچنین خوانندهی دیگری در مورد راهنماییهای نویسنده میگوید: «کتاب بسیار خوبی بود؛ چون نویسنده یک مرد است و خصوصیات اخلاقی مردها را بهخوبی به تصویر میکشد.» خوانندهی دیگری در مورد این اثر نوشته است: «این کتاب اثری مفید است که میتواند در گستردهتر شدن دیدگاه زنها نقش داشته باشد.»
هاروی در این کتاب ابتدا با شوخطبعی خاص خود و لحنی صمیمی به زنها کمک میکنند رفتارهای خود را موشکافی کنند و مینویسد: «زنان موجودات پیچیدهای هستند؛ به چیزهای زیادی نیاز دارند و انتظار دارند که مردشان همهی آن نیازها را تأمین کند، گاهی نمیگویند به چه چیز نیاز دارند، اما آن را میخواهند و گاهی خواسته و نیازشان با پنجدقیقه پیش کاملاً فرق میکند. بارها و بارها به شوخی گفتهام که زنان موجودات پیچیدهای هستند و به چهار مرد نیاز دارند. یک مرد پیر، یک مرد زشت، یک مرد بداخلاق و یک مرد زنباره. حالا چهار مرد با هم ترکیب میشوند؛ مرد پیر در خانه کنار شما بنشیند و حقوقش را برای شما خرج کند، شما را در آغوش بگیرد و به شما آرامش بخشد و انتظار هیچگونه رابطه جنسی از شما نداشته باشد، از جانب او امنیت مالی را دریافت میکنید.»
او در ادامه سعی میکند برای زنها از ویژگیهای مردها بگوید و به آنها کمک کند مردها را بهتر بشناسند: «هیچ جملهای به این درستی نیست: مردان موجودات سادهای هستند. ابتدا این جمله را خوب درک کنید، سپس هرآنچه در این کتاب میخوانید حتماً کاربرد خواهد داشت. بایستی بدانید که مردان تحت این عنوان که چه کسی هستند، چه کار میکنند و چقدر درآمد دارند، به حرکت درمیآیند. میزان درآمدی که بابت تلاش خود دریافت میکنند، برایشان حائز اهمیت است. این چند موضوع پایه اولیه دی.ان.ای وجودی آقایان را میسازد و تا زمانی که مرد درگیر این اهداف است فرصت توجه کردن به شما را ندارد، چه با او ازدواج کرده باشید و چه در شرف ازدواج باشید.»
هاروی همچنین در مورد تفاوتهای دنیای ذهنی مردها با زنها میگوید: «شما بایستی انگیزه یک مرد را بشناسید، زیرا زمانی که او در خانه نیست، میفهمید که وقت زیادی را صرف کار کردن و کسب درآمد میکند. مرد در دنیای فکریاش، توسط دیگر مردان مورد قضاوت قرار میگیرد. اینکه شغلش چیست؟ چه عنوانی دارد؟ و چقدر درآمد دارد؟ این موضوع روی مردانگی او تأثیر دارد. اگر در جایگاهی که میخواهد، قرار نداشته باشد، شرایط او معطوف وضعیت خانه و شما میشود. آن زمان ناتوانی شما برای جذب او به خانه و نداشتن حرفی برای گفتن، بسیار معنا پیدا میکند. اگر در ذهن خودش، نتواند به آن عنوانی که دوست دارد و شغل و درآمد مورد نظرش برسد، نمیتواند همانی باشد که نیازهای شما را تأمین کند. این یعنی شما نمیتوانید مردی را که واقعا میخواهید، داشته باشید. او نمیتواند با شما به صحبت بنشیند و یا در مورد ازدواج و خانواده خیالپردازی کند، او در ذهنش تنها به درآمد بیشتر و موقعیت بهتر فکر میکند.»
استیو -هاروی کمدین، نویسنده، برنامهساز و مجری آمریکایی- سال ۱۹۵۷ متولد شد. او مدتها مجری برنامههای تلویزیونی و رادیویی بود؛ در این برنامهها به سوالات زنهای زیادی جواب میداد و با دغدغههای آنها آشنا شد.
سوژهی بسیاری از برنامههای طنز او نیز روابط بین مردها و زنها بود. هاروی تصمیم گرفت با نوشتن کتاب مثل یک مرد فکر کن مثل یک زن رفتار کن به زنها کمک کند تا مردها را بهتر و درستتر بشناسند. از او کتابهای دیگری با اسمهای «بپرید»، «رک و راست» و «مانند فرد موفق فکر کن، مانند فرد موفق عمل کن» نیز در دسترس هستند.
برای مشاهده موارد مرتبط میتوانید به دستهبندی خرید کتاب روانشناسی مراجعه کنید.