کتاب «خلقشدگان یک روز و داستانهای رواندرمانی دیگر» نوشتهی اروین یالوم را نرگس خوزان به فارسی برگردانده و نشر قطره آن را منتشر کرده است. اروین یالوم در کتاب «خلقشدگان یک روز و داستانهای رواندرمانی دیگر» با بهره از جلسات درمانی خود به روایت ده داستان پرداخته است. این کتاب برای کسانی که به مطالعات روانشناسی و درمانی علاقه دارند مناسب است.
کتاب «خلقشدگان یک روز و داستانهای رواندرمانی دیگر» نوشتهی اروین یالوم را نرگس خوزان به فارسی برگردانده و نشر قطره آن را منتشر کرده است. اروین یالوم در کتاب «خلقشدگان یک روز و داستانهای رواندرمانی دیگر» با بهره از جلسات درمانی خود به روایت ده داستان پرداخته است. این کتاب برای کسانی که به مطالعات روانشناسی و درمانی علاقه دارند مناسب است.
یالوم از روانشناسانی است که بر اساس دیدگاه اگزیستانسیالیستی به درمان میپردازند و در این اثر او به یکی از دغدغههای وجودی انسان، یعنی مرگ توجه خاصی دارد و میکوشد تا از طریق داستانهایی که بیان میکند، لزومِ معناداربودن زندگی را به خوانندگان بشناسانَد.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
«خب، الان میگم. من در حیاط مدرسهای هستم. شاید دانش آموز کلاس هفتم یا هشتم دبیرستانم. اون جا یک بازی بیس بال داره ترتیب داده میشه. من به اطرافم نگاه میکنم و همهی کسانی که اونجا میبینم بسیار جوونن. اونا همه بچهن، جوونن، و لباسهای متحدالشکلی به تن دارن. من میخوام بازی کنم، واقعا میخوام بازی کنم، اما حس عجیبی به من دست میده چون که سن من بسیار زیاده. بعد معلمم رو میبینم... او آشنا به نظر میآد. اما نمیتونم او رو به جا بیارم. من دارم بهش نزدیک میشم تا ازش بپرسم که من باید چه کار کنم و درست بعدش متوجه قسمت دیگهی حیاط میشم، جایی که چند نفر مسنتر هم سن من - در حال ترتیب دادن بازی دیگهای هستن، شاید گلف، شاید هم کروکت، مطمئن نیستم کدوم یکی. من میرم تا به اونا ملحق بشم، اما نمیتونم از حصاری که دور زمین بازی رو گرفته عبور کنم.» «ریک، دربارهی این خواب چه حدسهایی میزنی؟ هرچه که به فکرت می رسه به من بگو.»
درباره نویسنده
اروین یالوم در سال 1931 در واشنگتن دی سی به دنیا آمد. حدود پانزده سال قبل از تولد او در ایالات متحده، والدین یهودی یالوم از روسیه مهاجرت کردند (اگرچه کشور مبدأ آنها لهستان بود) و در نهایت یک فروشگاه مواد غذایی در واشنگتن دی سی افتتاح کردند. یالوم بیشتر دوران کودکی خود را در خانهی خانوادگی بالای خواربارفروشی و در یک کتابخانهی محلی به خواندن کتاب گذراند. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، به دانشگاه جورج واشنگتن و سپس دانشکدهی پزشکی دانشگاه بوستون رفت. او پس از دو سال خدمت نظامی در بیمارستان عمومی تریپلر در هونولولو، کار آکادمیک خود را در دانشگاه استنفورد آغاز کرد. او در سال 1963 به عضویت هیئت علمی منصوب شد و طی سالهای بعد ارتقاء یافت و در سال 1968 به سمت مدیریت انتخاب شد. اندکی پس از این دوره، او برخی از پایدارترین کمکهای خود را با تدریس در مورد رواندرمانی گروهی و توسعه مدل خود از رواندرمانی وجودی انجام داد.