کتاب «افکار منفی را رها کن» در سال 2018 میلادی توسط نینا پیوروال و کیت پتریو تألیف شد. این اثر در دستهی کتابهای روانشناسی و خودیاری قرار میگیرد. الهه علوی این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرد و نشر کولهپشتی در سال 1399 آن را به چاپ رسانید. گرچه مدت زیادی از انتشار آن در ایران نمیگذرد، پیشبینی میشود کتاب «افکار منفی را رها کن» در ردهی کتابهای پرطرفدار قرار گیرد.
در دنیای امروز که تنش، استرس و دغدغههای مختلف جزء جدانشدنی زندگی همهی ماست، آرام ماندن کار آسانی نیست. مشغلههای دنیای مدرن آنقدر زیاد است که یافتن لحظهای سکون به امری دور از دسترس تبدیل شده است. حسرتهای گذشته، اضطرابهای آینده و چالشهای روزمره آرامش درونی را از ما گرفته و جسم و ذهنمان را تحت تاثیر قرار داده است. حال در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا میتوان امید داشت که ذهن، حتی برای چند لحظه، از این همه فشار رهایی یابد و در لحظهی حال زندگی کند؟ این اثر به همین منظور نوشته شده تا به ما کمک کند افکار منفی را بیرون برانیم و ذهنآگاهی را تمرین کنیم. گرچه خلاصی از دست افکار مزاحم بدون زحمت و تقلّا ممکن نیست امّا کمکم به کمک این کتاب یاد میگیریم چیزهایی را که نمیتوانیم کنترل کنیم رها کنیم و به جای تلاش برای تغییر، آنها را بپذیریم. زیرا که پذیرش کلید ذهن آرام است. این کتاب را به عنوان جعبهی کمکهای اولیّه در نظر بگیرید که به شما میگوید به چه چیز نیاز دارید تا آرامش بیشتری به دست آورید و به مسائل منفی روزانه کمتر واکنش نشان دهید.
این کتاب توانسته توجه بسیاری از متخصّصان سلامت روان را به خود جلب کند؛ هیدر، از کاربران سایت گودریدز، دربارهی این کتاب مینویسد: «به عنوان یک روانشناس کتابهای زیادی با موضوع مشابه خواندهام. به نظرم این یکی از کتابهایی است که توانسته تحقیقات بسیار خوبی را در زمینهی آرامش ذهن پوشش دهد. این اثر را به جوانانی که به دنبال بهبود کیفیّت زندگی خود و مدیریّت بهتر مسائل هستند، توصیه میکنم».
نیکی از ایران دربارهی این کتاب میگوید: «بیش از صدها راهکار برای یافتن آرامش در این کتاب ارائه شده است که هر کسی بعد از خواندن میتواند از آنها استفاده کند. حتّی در استرسزاترین شرایط نیز این نکات کمککننده هستند و به ما دید وسیعتری میدهند. از خواندن این کتاب واقعاً لذّت بردم».
سامانتا از کانادا نیز نظرش را اینطور بیان کرده است: «گرچه کتاب حرفهای خوبی برای گفتن داشت، با این حال در بعضی فصلها دچار تکرار شد؛ به همین دلیل خواندن آن خیلی زود برایم کسلکننده شد. همچنین نویسندگان در آموزش مهارتها از مثالهای بسیار زیادی استفاده کرده بودند که به نظرم اضافی است».
قسمتهایی از کتاب افکار منفی را رها کن را با هم میخوانیم: «ساعتتان زنگ میخورد و همهچیز آغاز میشود. گوشی خود را کنترل میکنید و میبینید بعد از این که خوابتان برده است، چهارده ایمیل جدید به صندوق ورودی ایمیلهایتان شیرجه زدهاند: «لعنتی هنوز روز شروع نشده عقب افتادم». چند ثانیه فرصت دارید تا در اینستاگرام بچرخید، وضعیت هوا را بررسی کنید، دندانهایتان را مسواک بزنید، حمام کنید، لباس بپوشید، لنگهی جورابتان را پیدا کنید، یک تکه نان تست بردارید و راه بیفتید. سوار ماشینتان میشوید و فقط فرصت دارید به محل کار برسید. لعنتی! همین که شروع میکنید به رانندگی، مجموعهای از افکار در ذهنتان رژه میروند: «اوه! فراموش کردم گزارش رو برای جامال آماده کنم. صبر کن ببینم! تولد پسرخالهام روز بیستودوم بود با بیستوسوم؟ نباید دیشب اون ساندویچ یخزده رو میخوردم، الان حس میکنم کمی بیحالم. تا تعطیلات چند روز مونده؟ باید برای فلان کار خیلی زود برنامهریزی کنم. اوه! باید مالیاتها رو طبقهبندی کنم». افکار از این شاخه به آن شاخه میپرند تا اینکه بوووم! به محل کار خود میرسید. یادتان میآید چگونه رسیدید؟ همهی آن دقایق کجا رفتند؟»
در این کتاب مدام بر توجهآگاهی و اولویت قرار دادن ذهن تاکید میشود. در مقدمهی کتاب میخوانیم: «احتمالاً بارها شنیدهاید که باید رژیم غذایی خود را در اولویت قرار دهید، چند روز در هفته به باشگاه بروید و روزانه حمام کنید، که تمام این کارها در جهت مراقبت از بدن باارزشتان است، اما هر چند وقت یکبار ذهنتان را در اولویت قرار میدهید؟ ما به قدری در سر مشغله داریم که فرصت نمیکنیم قدمی به عقب برداریم و از آن چه در سرمان میگذرد فهرستی تهیه کنیم. آگاه نبودن از الگوهای فکری ممکن است لایهای از استرس اضافه را به زندگی ما بیفزاید و باعث شود به خاطر همکاری که غذایش را با دهان باز و ملچملوچکنان میخورد، همسری که کنترل تلویزیون را گم کرده یا دوستی که جواب پیام ما را نمیدهد، از کوره در برویم».
البته نویسندگان تاکید دارند که تمرینهای این کتاب قرار نیست مشغلهای به مشغولیتهای شما اضافه کنند؛ بلکه میتوانید با کارهایی که همیشه انجام میدهید به آرامش برسید، فقط کافیست آنها را کمی متفاوتتر انجام دهید: «این کتاب باعث نمیشود حس کنید که باید کار دیگری به فهرست کارهایتان اضافه کنید؛ بلکه راه سادهای نشانتان میدهد تا به آگاهیتان از زندگی روزانه شکل دوباره دهید.»
کیت پتریو اولین بار پنج سال پیش درحالیکه خود با استرس کنترلنشده دستوپنجه نرم میکرد، با مدیتیشن و مراقبه آشنا شد. تاثیری که او از ذهنآگاهی گرفت به حدی بود که میخواست آن را با جهانیان به اشتراک بگذارد. بنابراین سازمانی به نام Mind Matters را تاسیس کرد که در آن کارگاههای بهداشت روان با تمرکز بر کاهش استرس و تفکر منفی برگزار میشود. نینا پیوروال، از دیگر نویسندگان کتاب نیز موسس شرکتی به نام Pure Minds است که کارگاههای آموزشی و توجهآگاهی برگزار میکند.