«ابن مشغله» یکی از معروفترین، سادهترین و در عین حال، یکی از شیرینترین خودزندگینامههای ادبیات فارسی معاصر است که توسط نادر ابراهیمی به نگارش درآمده است. درواقع «ابن مشغله» جلد اول از مجموعه کتابهای خودزندگینامه نادر ابراهیمی است که بهصورت خاص، به مقوله (کار و جستجوی کار) میپردازد.
«ابن مشغله» روایتی است طنزگونه و بامزه که به شیوه و سبک منحصربهفرد نادر ابراهیمی نوشته شده و بازگو کنندۀ سالهای طولانی جستجوی او برای کار است که از دوران کودکیاش تا حتی سالها بعد از فارغ شدنش از دانشگاه را، در بر میگیرد. نادر ابراهیمی در این اثر از تجربههای خود در کارهایی همچون کارگری و مکانیکی تا نقاشی و فرشفروشی میگوید و در این راه، داستان زندگی روزمرهاش را با فلسفه زندگیاش در هم میآمیزد. «ابن مشغله» از یک منظر اثری انتقادی و نیشدار نیز به حساب میآید؛ چرا که با تمام قوا به بسیاری از معضلات کار برای جوانان اشاره کرده و آن ها را با کنایه و استعاره نقد میکند.
در بسیاری از محفلهای کتابخوانی حقیقی و مجازی ایرانی، نظرات بسیار مثبت و متنوعی از این کتاب ثبت شده است، از جمله: «ابن مشغله سراسر، زندگی است. این کتاب در دل خود، یک پرسش کودکانه را با خود یدک می کشد: «دوست داری وقت بزرگ شدی چیکاره شوی؟». درواقع «ابن مشغل» درصدد پاسخگویی به این سوال برمیآید؛ اما به جالبترین شیوه ممکن: «امتحان کردن تمامی مشاغل!». علاوهبر این، داستانِ این جستجوی طولانی برای کار نیز توسط راویای بیان میشود که دوست ندارد از هیچکس هیچگونه کمک مالی قبول کند و اگر هر شغلی موجب احساس نارضایتی او شود، درجا آن را ترک میکند؛ حتی اگر از شدت فقر به گرسنگی بیافتد!»»
کاربری نیز این کتاب را به جای یک «خودزندگینامه»، یک «دردنامه» لقب داده است و دربارۀ بُعد انتقادی و تلخ این کتاب طنز چنین گفته است: «ابن مشغله روایتگرِ درد یک جوان اخلاقمدار است که به دنبال در آوردن یک لقمه نان شرافتمندانه است. از کودکی پدرش به او آموزش داده تا به دنبال کار رود تا هیچگاه محتاج دیگران نباشد و شرافت خود را حفظ کند. نادر ابراهیمی در این راه دست به هرکاری میزند تا مرزهای اخلاقی کار کردن را حفظ کند. بهعنوان مثال او در کار هیچگاه دغلبازی نمیکند، رشوه نمیگیرد و نان کسی را نمیبرد؛ درحالی که بقیه افراد همین کارها را با او میکنند! همین مشکل نیز موجب میشود او از کاری به کاری دیگر کوچ کند.»
-«کافیست که یک قدم برداری. دیگر محال است که بتوانی به جای اوّلت برگردی. اگر همان یک قدم را به عقب بگذاری، درست سر جای اوّلش، فقط خیال میکنی که برگشتهای، حقیقت این است که خیلی چیزها عوض شده، خیلی چیزها فرق کرده. زمان، دیگر آن زمان نیست، فضا آن فضا نیست، پا عیناً همان پا نیست، کفش، عیناً همان کفش نیست، و تو، همان آدمی که یک قدم به جلو برداشته بودی نیستی. بنابراین در هر شرایطی و به هر صورتی، یک قدم به جلو برداشتن، مسألهی بسیار مهمّیست. فقط آدمهای علیل و بیمار که یأس، مثل کرم خاردار، تمام وجودشان را خورده و توی تکتک سلّولهای بدنشان تخم ریخته باور دارند که شفایی وجود ندارد، که هر تلاشی، سر به سنگ کوبیدن است، که تو هرگز نمیتوانی به آنچه آرزو داری و میخواهی برسی…»
-«آدم کلّهشق باج نمیدهد، باج نمیگیرد، دزدی نمیکند، با دزدها کنار نمیآید، به دوستانش و به میهنش خیانت نمیکند، برای هر بیگانه هر دشمن و هر ارباب، دم تکان نمیدهد، «بد» را به انواع، اقسام، درجات و طبقات مختلف تقسیم نمیکند تا چند نوع و چند درجه و چند طبقه از «بد» را قبول داشته باشد و چند طبقه و درجه و نوع را رد کند و همیشه بگوید: «خب… اینکار خیلی بد نیست.» یا «میدانی؟ این پولی که من گرفتهام، حالت رشوه و باج ندارد، یک جور کارمزد است… بد نیست…» و الی آخر…»
-««حال» را میشود با درد گذراند؛ امّا تصوّر دردآلود بودن آینده و دوام بدون دگرگونی «حال»، انسان را از پا در میآورد.»
کتاب «ابن مشغله» با کتابی دیگر از سوی نادر ابراهیمی دنبال می شود که «ابوالمشاغل» نام دارد به سالهای زندگی او در زمینههای ادبی، فرهنگی و سیاسی میپردازد.
نادر ابراهیمی از جمله بزرگترین نویسندگان معاصر ایرانی بود که در زمینههای روزنامهنگاری، فیلمسازی و ترجمه نیز فعال بود. او در طول دوران حرفهای نویسندگی خود، آثار به یادماندنی و شاهکار متعددی به نگارش درآورده است؛ از جملهی این آثار میتوان به کتابهای «آتش بدون دود»، «یک عاشقانه آرام» و «مردی در تبعید ابدی» اشاره کرد.