«تراژدی مکبث» حکایت طمع و قدرتطلبی است؛ اینکه چگونه یک قهرمان شجاع و میهنپرست، با پیروی از هوای نفسش به قاتلی بیرحم، حیلهگر و جبار تبدیل میشود. شما میتوانید ادامهی داستان را در کتاب «تراژدی مکبث: گزارش منظوم به فارسی» دنبال کنید؛ کتابی که بر خلاف سایر نوشتههای ترجمه شده، مانند منبع اصلی یک اثر منظوم است.
ماجرای کتاب «تراژدی مکبث: گزارش منظوم به فارسی» از آنجا آغاز میشود که نروژیها به اسکاتلند هجوم میبرند و در این میان، مکبث و بانکو، سرداران جنگی، با رشادتهای دلیرانهی خود در مقبال دشمن به پیروزی میرسند. آنها در راه بازگشت به سرزمینشان، با جادوگرانی عجیبوغریب مواجه میشوند. این جادوگران، پیشگویی میکنند که مکبث، حاکم کادور (بالاترین مقام پس از پادشاه) خواهد شد و در مورد بانکو هم اینکه فرزندانش به پادشاهی میرسند. پس از بازگشت مبکث و بانکو به اسکاتلند، پیشگویی اول درست از آب درمیآید و مکبث امیر کادور میشود.
اما داستان به همینجا ختم نمیشود. همسر مکبث، او را وسوسه میکند که شاه اسکاتلند را به قتل برساند و خودش پادشاه شود. طمع مکبث باعث میشود که او شبانه شاه را بکشد و خود اعلام حکومت کند. اما در این میان، یک مانع بزرگ پیشروی اوست؛ فرزندان بانکو. آنها طبق پیشگویی قرار است روزی پادشاه اسکاتلند شوند؛ پس مکبث هر چه در توان دارد، به خدمت میگیرد تا آنها را نیز نابود کند...
مهنام عبادی، مخاطب کتاب از شیراز، نظر خود را اینگونه بیان کرده است:
«بسیار خوشحالم که مکبث را خواندم که سراسر حظ بود. واژهها و جملات یکی از دیگری برازندهتر نوشته و ترجمه شده بودند. از آن کتابها بود که مدام حسرت میخوری اصلا چطور نوشته شده است. حکایت مکبث، حکایت طمعورزی و چشمبستن به روی فضایل انسانی برای رسیدن به جاه، مقام و زیستن در ترس و هراس چه در مواجهه با ستم و جباران و چه در مواجهه با وجدان خویشتن است. اگرچه حکایت جدیدی نیست ولی چنان هنرمندانه و زیبا روایت میشود که خوانندهی امروز هم میتواند با آن کاملا ارتباط برقرار کند.»
«این نمایشنامه، اثر مورد علاقهی من از شکسپیر است. چرا؟ چون مملو از جاودگران، زنان قاتل و پیگشویی است و چه دلیلی بهتر از این؟ به جز آن، از سبک قلم فوقالعادهی شکسپیر نباید غافل شد؛ او بهزیبایی با کلمات بازی میکند و شعرهای خواندنی میسراید! استعارهها، تجانس و سایر آرایههای ادبی در نمایشنامهی او فراوان است. راستش نظر من را بخواهید، هر کسی که شکسپیر میخواند باید یک آدم تحصیلکرده یا یک نخبهای چیزی باشد! چراکه شکسپیر خودش یک نابغه ادبی و زبانی بود. به هر حال من به کتاب امتیاز کامل را میدهم و خواندن آن را به شما هم توصیه میکنم.»
این نظر اِما، یکی از خوانندگان کتاب از ایالات متحده آمریکا بود.
مسعود نیازی، یکی از مخاطبان کتاب، در وبسایت گودریدز چنین نظری دربارهی کتاب «تراژدی مکبث: گزارش منظوم به فارسی» داده است:
«این اثر به نظر من یک شاهکار است. نمایشنامه مکبث، داستانِ قدرتطلبی و آزمندی انسان است؛ انسانی که در ذهنیت طماع، ارابهی افکار پلیدش را برای رسیدن به قدرت در سر میتازاند و برای تحقق اندیشههای پلشتاش میکوشد. غافل از آنکه این ارابه خود او را زیر چرخهای محتومش نابود میسازد. مکبث یکی از تراژدیهایی است که شکسپیر در دوره سوم نویسندگیاش نوشته است. با اینکه کوتاهترین تراژدی او بوده، آن را با نهایت زیبایی و چیرهدستی به قلم درآورده است و یکی از مهمترین و شگفتانگیزترین آثار او محسوب میشود. این داستان نشان میدهد که جاهطلبی و وسوسهی کسب قدرت، چگونه میتواند شرافت انسانی یک سردار وطنپرست و شجاع را بر باد داده و از او یک دیکتاتور خونخوار بسازد.»
برای آنکه با سبک و لحن این کتاب منظوم آشنا شوید، قسمتی از آن را با یکدیگر میخوانیم:
«وقتی نه زمان به وفق بود و نه مکان / بر نیت خود مداومت میکردی / اما اکنون که هر دو بر کام تواند / در عزم تو رخنهای پدید آمده است؟ / من شیر به طفل داده و آگاهم / از رقت و لطف عشق مادر آنگه / کز شیرهی جان به طفل مینوشاند / اما به همان زمان که با لبخندی / چشمانش را به صورتم دوخته است / پستان خود از دهان بیدندانش / بیرون کشم و سرش بکوبم به زمین / اینگونه اگر که خورده باشم سوگند / مانند تو از برای این کار بزرگ.»
همچنین مترجم به ابتکار خود در مورد برخی آداب و رسوم آن زمان توضیح داده است تا مخاطب بهخوبی متوجه فضای داستان شود. برای نمونه به این قسمت از پیشگفتار کتاب توجه کنید:
«در آن دوران رسم بر این بوده است که وقتی سربازی از روبرو جراحت برمیداشته و میمرده است، برایش مراسم عزا برگزار میکردهاند. ولی اگر از پشت جراحت برمیداشته است، برایش مراسم برگزار نمیکردهاند، زیرا معلوم میشده که سرباز از بزدلی پشت کرده در هوای گریز بوده است.»
ویلیام شکسپیر، بزرگترین نویسندهی تاریخ ادبیات زبان انگلیسی، زادهی سال 1956 میلادی در شهر استراتفورد است. او با وجود آن-که در مدرسهی گرامر استراتفورد تحصیل کرد، اما هیچگاه به آکسفورد و یا کمبریج نرفت. شکسپیر پس از ازدواجش، به شهر لندن مهاجرت کرد و در آنجا بهتدریج به خلق نمایشنامه روی آورد. نوشتههای او به اندازهای تاثیرگذار و فوقالعاده بودند که پس از مرگش، وی را پدر نمایشنامهنویسی انگلستان نامیدند.
تاکنون فیلمها، نمایشها، کتابها و آثار هنری و ادبی بسیار زیادی با اقتباس از نوشتههای شکسپیر، خلق شده است. از میان آثار مشهور او میتوان به «هملت»، «مکبث»، «رومئو و ژولیت»، «رویا در شب نیمهی تابستان» و «اتللو» اشاره کرد.
شکسپیر همچنین اشعار فاخری را نوشته است که از میان آنها میتوان به «مجموعه غزلیات شکسپیر»، «ونوس و آدونیس» و «زائر پرشور» اشاره کرد. جالب است که بدانید آثار شکسپیر بر زبان انگلیسی نیز تاثیری بسیار زیادی گذاشتهاند؛ به گونهای که بیش از 1700 واژهی جدید به این زبان افزودهاند! شکسپیر در سال 1616 از دنیا رفت و دوستان و طرفدارانش پس از مرگ وی، به سراغ جمعآوری و حفظ آثارش رفتند.
از نمایشنامهی مکبث اقتباسات نمایشی و سینمایی متعددی صورت گرفته است. برخی از مهمترین اجراها و فیلمهای اقتباسیِ مشهور از این اثر عبارتند از:
نظر برخی از نشریات مشهور راجع به تراژدی مکبث را با هم بخوانیم:
اگر اولین باری است که از بوکلند خرید میکنید، میتوانید کتاب تراژدی مکبث را با 25 درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوه خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به ادبیات داستانی علاقهمندید، به صفحه خرید رمان هم سری بزنید.