«فرمین موش کتابخوان» روایت یک موش از زندگی انسانهاست؛ البته نه یک موش معمولی. فرمین موشی متفکر، اهل موسیقی، کتاب و عاشق سینماست. این موش پرماجرا از تکههایی از کتاب که برای زنده ماندن میجود شروع به مطالعه پراکنده کتابها میکند و طولی نمیکشد که بیشتر از جویدن، متن کتابها را میخواند.
فرمین به جهت کتابخوان بودنش دارای فهم و درک است و همین موضوع هم باعث طرد شدن او از جمع موشهای دیگر شده و به همزیستی با انسانها روی میآورد و کمکم احساسات انسانها، مانند عشق و دوستی را تجربه میکند.
فرمین مسائل بزرگ و عمیق انسانی مانند افسردگی، عشق، امید، رنج، مرگ و... را با ادبیاتی ساده و البته طنزی تلخ از زاویه دید یک موش بیان میکند.
نظر خوانندگان درباره کتاب «فرمین موش کتابخوان» چیست؟
سجاد کریمی، از خوانندگان «فرمین موش کتابخوان» درباره این کتاب میگوید:
کتاب به جزئیات علایق افراد علاقمند به کتاب و خواندن میپردازد. مثل علاقه به گشتن در کتاب فروشیها و خریدن و خواندن آنها که شخصا از این موارد متن لذت میبردم. خیلی خوب خودش را در قالب یک موش تصور کرده و دنیا را از دید او میبیند و خواننده کاملا حس زندگی یک موش را میگیرد و حتی به کوچکترین رفتار آنها نیز دقت داشته است. همچنین معادل سازی هایی که موش داستان از پدیدههای اطراف برای خود داشت جالب بود. برای مثال اولین بار که ماشین تایپ دیده بود فکر میکرد یک آلت موسیقی میباشد.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
«در آفریقا، در دوران قحطی، بچه های گرسنه خاک میخورند. اگر حسابی گرسنه باشی، هرچیزی میخوری. همان عمل جویدن و قورت دادن چیزی، حتی اگر بدن را تغذیه نکند، رویاهایت را تغذیه میکند. و رویای غذا درست مثل رویاهای دیگر است؛ می توانی تا لحظه ی مرگ با آن ها زندگی کنی.»
«اولش کتابها را فقط براساس طعمشان میخوردم، اما خیلی زود شروع کردم به پراکنده خواندن، با گذشت زمان بیشتر خواندم و کمتر جویدم، تا اینکه در نهایت کمابیش تمام ساعتهای بیداریام را صرف خواندن میکردم و فقط حاشیهها را میجویدم.»
«[دو هفته بعد سروکلهی پدر و مادر جری پیدا شد (بعد از مرگ جری و برای جمع کردن وسایلش). دیدم که چطور همه چیز را جمع کردند. نسبت به دفترچههای جری رفتار محترمانهای نداشتند (چیزهایی که برای جری اهمیت داشت). تنها چیزی که به نظر میرسید برایشان جالب است جعبه کفشی پر از نامه بود. نامهها را یکییکی از پاکتها در میآورد و بلند بلند میخواند. اینها نامههای خود آنها به جری بود. هر سهتایشان زدند زیر گریه. هیچ یک از چیزهای جری گریه آنها را در نیاورده بود، حتی لباسزیرهای پارهپورهاش و عللالخصوص دفترچههای نیمهخالیِ تأسفبارش. به نظرم چیزی که واقعا به خاطرش گریه میکردند خودشان و گذشتهی از دست رفتهی خودشان بود.»
درباره نویسنده
سم سوج متولد سال ۱۹۴۰ در آمریکاست. این رماننویس و شاعر آمریکایی در سال ۱۹۶۸ از دانشگاه ییل فارغ التحصیل شد و پس از آن، به مطالعه ی فلسفه در دانشگاه ییل و همچنین در دانشگاه هایدلبرگ پرداخت. سوج سابقه تدریس در دانشگاه ییل را نیز در کارنامه دارد.
این نویسنده آمریکایی قبل از نویسندگی در زمینههای مختلفی مانند تعمیر دوچرخه، ماهیگیری و نجاری فعالیت کردهاست.
از دیگر آثار سوج که به فارسی هم ترجمه شده میتوان به «تنبل نالان» اشاره کرد.