کتاب «ایرانیان: دوران باستان تا دورهی معاصر» اثر محمدعلی همایون کاتوزیان، ادیب، نویسنده، تاریخنگار و استاد دانشگاه آکسفورد است که نشر مرکز آن را منتشر شده است. کتاب «ایرانیان: دوران باستان تا دوره معاصر» اثری تحلیلی است که به سفارش دانشگاه ییل (کانادا) به زبان انگلیسی نوشته شده و توسط حسین شهیدی به زبان فارسی ترجمه شده است. در این کتاب، تاریخ ایران از دوره ایران باستان تا انقلاب ۱۳۵۷ بررسی و نگاشته شده است. این کتاب برای کسانی که به مطالعه تاریخ ایران علاقه دارند، پیشنهاد میشود.
مسئله مهمی که همواره مطرح بوده و هست این است که مطالعه کتابهای تاریخی چه سودی دارد؟ چرا باید تاریخ بخوانیم و چرا مدام چنین توصیهای تکرار میشود؟ آشنایی با گذشته سرزمین خود چه سودی برای مردم و جوانان دارد؟ هر ملتی گذشتهای دارد که آن را در تاریخ میتوان سراغ گرفت. تاریخ سرگذشت و سیر وقایع و حوادث قابل ذکری است که بهترتیب زمانی تنظیم شده است. و در عبارت کوتاهتر، تاریخ سرگذشت ملتها است.
اما مسئله این است که آگاهی از سرگذشت ملتها و مطالعه تاریخ، چه دردی را از امروز ما مداوا میکند و چه حاصلی دارد. نخستین پاسخ این است که اگر ملتی از گذشته خود مطلع باشد کمتر مرتکب تکرار اشتباهات گذشتگان میشود یا در جهت کاهشِ مسائل و مشکلات گذشته قویتر خواهد بود. در این کتاب، که ادوار تاریخ ایران را مورد بررسی قرار داده، ما با تاریخ ایران از روزگاران قدیم تا دوره معاصر آشنا شده و فراز و نشیبهای تاریخی را بهتر درمییابیم و با سیر تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بیشتر آشنا میشویم. به این ترتیب، ابتدا به فهمی از سیر تاریخی دست مییابیم و سپس از نگاه نویسنده کتاب که فقط به تاریخنگاری نپرداخته و تبیین تاریخ را هم در نظر داشته، به چرایی تحولات نیز پی میبریم.
کاتوزیان که در حوزه تاریخنگاری یکی از نظریهپردازان ایرانی است و سالها روی مسائل تاریخی کار کرده است، در این کتاب نیز کوشیده تا با جداسازی افسانه از واقعیت و نور تاباندن به بخشهای تاریک یا نه چندان روشن و پیش کشیدن پرسشهایی، ذهن ما را متوجه مسائلی کند که شاید کمتر در مطالعات تاریخی با آنها سر و کار داشتهایم. به این صورت که تلاش کرده، روایات مرسوم و متداول را به چالش بکشد و جای بیشتری برای عقلانی نگاه کردن به تاریخ باز کند زیرا یکی از مشکلات ما در تاریخنگاری، سلطه برخی توهمات و شیوع برخی از حرفهای سست و بیاساس است که مجالی برای شناخت باقی نمیگذارند.
همچنین کاتوزیان که نسبت به امر توسعه همواره حساس بوده و در نگاه به تاریخ نیز جنبه آسیبشناسی و کاربردی را در نظر داشته زمینهای فراهم کرده تا جایی برای تفکر درباره امر توسعه هم ایجاد شود. او به این شکل به امر توسعه مینگرد که در تعریفی ساده، به معنای افزایش و مطلوبیت سطح زندگی مردم یک جامعه است. هرچند این تعریف به نوعی شامل تعاریف دیگر هم هست، مقیاس مطلوبیت زندگی در این تعریف، هم به جنبههای رشد اقتصادی و ارتقای قدرت اقتصادی مردم اشاره دارد، و هم به تحقق نسبی عدالت اجتماعی و از میان بردن نابرابریها، و هم به آزادیهای فردی. یعنی دموکراتیک بودن مناسبات هم در آن لحاظ شده است.
بنابراین میتوان با توجه به این تعریف گفت که توسعه فرایندی انسانی است که در چهارچوب یک جامعه شرایطی نسبی برای شکوفاکردن ظرفیتهای طبیعی و انسانی فراهم میآورد، به ترتیبی که مطلوبیت سطح زندگی مردم و احساس رضایت در تمامی جنبههای زندگی و در ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی احساس شود. برای اینکه چنین چیزی ممکن شود، بیشک باید ذهن و ضمیر ما زیر نظارت عقل باشد و عقلانیت را مدنظر قرار دهیم. زیرا کیفیت زندگی ما رابطه مستقیمی با عقلانی زیستن دارد. و عقلانی زیستن بدون رفع گرفتاریهای فکری و نظری ممکن نیست. در این کتاب نویسنده تلاش خود را صرف این کرده که خوانش تاریخی او و نگرش تاریخیاش (که مبتنی بر امر توسعه است) به خواننده این امکان را بدهد که برخوردی انتقادی و عقلانی با تاریخ داشته باشد، نه برخوردی شیفتهوار یا بر اساس نفی گذشته.
نفی تام و تمام گذشته یا پذیرش بیچونوچرای آن، حاکی از نگاهی عقلانی نیست و همواره بیراههها را پدید میآورد. کاتوزیان با درک این موضوع، و با توجه به اینکه امر توسعه کاری بر پایه عقلانیت است، ما را با ادوار تاریخ ایرانزمین آشنا میکند و مهمتر اینکه، تلاش میکند از برخورد هیجانی با تاریخ فاصله گرفته و ضمن تکیه بر شناخت تاریخ، اهمیت نگرش انتقادی را نیز بشناساند.