کتاب «لوازم نویسندگی» همان طور که اسم آن پیداست، ابزاری برای نوشتن است. این کتاب نوشته نادر ابراهیمی، نویسنده ایرانی است. لوازم نویسندگی را انتشارات روزبهان، ناشر اختصاصی آثار نادر ابراهیمی، منتشر کرده است.
لوازم نویسندگی پانزده بخش دارد که حاصل تجربیات نادر ابراهیمی در کلاسهایی است که بهعنوان معلم تدریس میکرده است. این کتاب در ابتدا قرار بود هفت جلد باشد که سن نادر ابراهیمی اجازه نداد که کتابهای این مجموعه را تمام کند. تاکنون سه جلد از این مجموعه منتشر شدهاند.
مخاطبی در سایت طاقچه باور دارد که این کتاب فقط برای نویسندگی نیست. او نوشته است: «این کتاب فوقالعاده است. اصلا واجب نیست که شما به نویسنده شدن علاقهمند باشید، همین که اهل مطالعه و رمان باشید، این کتاب برایتان مفید خواهد بود. با نکاتی که این کتاب میگوید، شما میتوانید مفید بودن یک کتاب را تشخیص دهید و علاوه بر آن از آثار برجستهی جهانی و دیدگاه نویسندگان آنها هم آگاه بشید. لوازم نویسندگی جهت فکری به خواننده میدهد که نه فقط برای مطالعه بلکه برای کل زندگی مفید است.»
خوانندهای در گودریدز نیز با نگاه جامع خود نوشته است: «نادر ابراهیمی در این کتاب به ویژگیهای درونی و شرایط محیطی اشاره کرده است که از دیدگاه خودش برای تبدیل شدن فرد به نویسنده متعهد و تاثیرگذار لازم است. انگیزه، هدف، اراده، احساس و عاطفه، جهانبینی و اعتقاد، شرایط محیطی مناسب، تسلط بر زبان، سیاسیاندیش بودن، صبوری، عشق، مطالعه عمومی، جماعتگرایی و خلوتگزینی و طبیعتگرایی عواملی هستند که از نظر ابراهیمی برای نویسندگی ضروری هستند. نویسنده هریک از این عوامل را در فصلی مستقل، توصیف و بررسی کرده و برای اثبات ضرورت آنها از رویکردها، رفتارها یا گفتههای نویسندگان بزرگ ایرانی و خارجی مثال آورده است. تاکید ابراهیمی بر اکتسابی بودن مهارت نویسندگی و رعایت اصول اخلاقی و پیگیری اهداف انسانی در نویسندگی در این کتاب شایان توجه است. این کتاب را شاید نتوان جزو کتابهای آموزش نویسندگی محسوب کرد ولی به دلیل روشن کردن برخی زوایای پنهان دنیای نویسندگی، خواندن آن احتمالاً برای علاقهمندان به نویسندگی سودمند خواهد بود.»
مخاطب دیگری نیز در طاقچه، یک بار خواندن کتاب را ناکافی میداند و نوشته است: «عالیترین کتابی است که درباره نویسندگی خواندم. خطبهخط کتاب، طلاست. یک بار خواندن این کتاب واقعا کم است.»
در قسمتی از کتاب، نویسنده مفهوم «انگیزه» برای نوشتن را توضیح میدهد:
«گفتیم: "نگرش به انگیزه، و انگیزه به نگرشْ قابل تبدیل است، همچنان که انگیزه به هدف؛ و هدف به انگیزه". حال اضافه میکنیم: این عوامل __ یعنی نگرش و انگیزه و هدف __ در همهحالْ قابل تبدیلِ به هم نیستند، بلکه در مواردی، ناگزیر، درهم ادغام میشوند، یا برهم منطبق میشوند، و یا بهتر است بگوییم "سرایت میکنند و جاری میشوند" که این، غالباً خوبترین موقعیّت و متمرکزترین حالْ برای نوشتن است. به این ترتیب، گهگاه که بهنظر میرسد انگیزه به هدفْ تبدیل شده است، چنین است که انگیزه آنقدر سُرانده یا لغزانده شده که توانسته بر هدفْ بنشیند، انگیزه، جاری شده است به جانب هدف، و تمامِ سطح هدف را پوشانده __ بیآنکه تبدیل شده باشد و خود، به کُلّی، از میان رفته باشد. تصوّر کنیم که دو صفحه شفّاف رنگین، یکی آبی یکی زرد را آنقدر سوی هم راندهییم و حرکت دادهییم که یکی شدهاند، و سبز. نه آبی از میان رفته نه زرد، و هیچکدام هم حضور ندارند. این زیباست که در داستان، انگیزه، دائماً عربده نکشد که من اینجا هستم؛ و هدف نیز. امّا هر دو باشند و به صحّتْ احساس شوند.
بسیار خوب. حتّی زمانی که دوستدارِ نوشتن، دارای انگیزهها و اهدافِ معتبری باشد، و برخی انگیزهها و هدفهایش، کاملاً و از جمیعِ جهات، هَمْلَبه شده باشند، باز هم این امر، دلیل بر آن نیست که چنین شخص شریفی بتواند بنویسد و چیزی معتبر و ماندگار بنویسد. تازه از اینجاست که اراده آگاهْ وارد میدان میشود. "من میخواهم بنویسم و تواناییِ خواستن را دارم"، جای "من احساس کردهام"، "من دریافت کردهام"، و "من بهشدّت برانگیخته و متأثّر شدهام" را میگیرد. این، همان یک قدمِ بسیار بسیار کوتاهیست که فاصله بسیار بعیدِ میانِ "دوستدارِ نویسندگی" و "نویسنده راستین" را میسازد. بایدش برداشت، یا رها کرد. اُشترْتاختن، خَمانْ نمیشود.»
نادر ابراهیمی نویسنده، مترجم و روزنامهنگار متولد ۱۳۱۵ در تهران است. او در زمینه سینما هم تجربیاتی دارد. او از از نویسندگان معروف بعد از انقلاب ایران است که کتابهایش با استقبال خوبی از طرف خوانندگان روبهرو بوده است. از کتاب مشهور او میتوان به «یک عاشقانهی آرام»، «ابوالمشاغل» و «آتش بدون دود» اشاره کرد.
وی در سال ۱۳۸۷ درگذشت.