این کتاب در یک نگاه
همه صداهای زندگیم در وجودم تاب میخوردن. صداهایی که عاشقم کرده بودن، صداهایی که زجرم داده بودن، صداهای خنده، صداهای گریه، صداهای شادی، صداهای نفرت، تمام صداهای دنیا وجود داشتن ولی هیچکدوم هیچ درد و رنج و لذتی ایجاد نمیکردن. انگار این صداها، صدای زندگی کس دیگهای بود که من، هیچوقت نمیشناختم.