کتاب «نوشتن با تنفس آغاز میشود: پیکربخشی صدای معتبرتان» نوشته لرن هرینگ را حمید هاشمی به فارسی برگردانده و انتشارات بیدگل آن را منتشر کرده است. لرن هرینگ در کتاب «نوشتن با تنفس آغاز میشود: پیکربخشی صدای معتبرتان» ادعا دارد که نوشتن عمیق از بدن ما، از ذهن ما و از این توانایی به دست میآید که بتوانیم در موقعیتهای دلهرهآور و توأم با ترس، آرامشمان را نگه داریم. این کتاب برای دوستداران نویسندگی و کسانی که خواهان آرامش هستند، مناسب است.
کتاب «نوشتن با تنفس آغاز میشود: پیکربخشی صدای معتبرتان» نوشته لرن هرینگ را حمید هاشمی به فارسی برگردانده و انتشارات بیدگل آن را منتشر کرده است. لرن هرینگ در کتاب «نوشتن با تنفس آغاز میشود: پیکربخشی صدای معتبرتان» ادعا دارد که نوشتن عمیق از بدن ما، از ذهن ما و از این توانایی به دست میآید که بتوانیم در موقعیتهای دلهرهآور و توأم با ترس، آرامشمان را نگه داریم. این کتاب برای دوستداران نویسندگی و کسانی که خواهان آرامش هستند، مناسب است.
لرن هرینگ در این کتاب میگوید که نوشتن ژرف از بدن شما، از نفستان و از این مهارت حاصل میشود که بتوانید در موقعیتهای دلهرهآور آرامش خود را حفظ کنید. این کتاب راههایى نشان مىدهد که میتوان بر پایهی آنها ذهن و خود را در فرایند نوشتن بررسی کرد. هرینگ جلوههایی از ذهن و بدن را در کار نویسندگی به ما نشان میدهد و نوعی هماهنگی را به ما نشان میدهد که در غیاب آن انسان از آرامش و آسایش دور میشود.
نظر خوانندگان سراسر دنیا، دربارهی کتاب «نوشتن با تنفس آغاز میشود» چیست؟
واشنگتنپست این کتاب را «کاربردی، قابل فهم و انگیزهبخش» توصیف کرده و لایبراری ژورنال آن را «اثری ارزشمند و انگیزهبخش برای همهی نویسندگان» دانسته است.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
«در موقعیتى ثابت بایستید. اول پایتان را محکم به کف اتاق فشار دهید. انگشتهاى پایتان را بلند و آن را باز کنید و بعد دوباره آنها را روى کف اتاق بگذارید. وزن بدنتان را بهتساوى روى چهارسوى کف هرکدام از پاهایتان تقسیم کنید. زانوهایتان را نرم نگه دارید و قفل نکنید. زانوها و پاهایتان را با استخوان لگنتان در یک خط فرض و احساس کنید، طورى که پاهایتان موازى و به طور دقیق مستقیم و رو به جلو باشد. ماهیچههاى درونىِ رانتان را فعال کنید و اجازه دهید استخوان دنبالچهتان به سمت کف اتاق نزدیک شود. به این ترتیب قسمت پایین کمرتان آزاد مىشود. بازوهایتان را به بالا بلند کنید و بعد رهایشان کنید تا بیفتند. آروارههایتان را نرم و راحت رها کنید و آرام و عمیق نفس بکشید. این کار را در یوگا وضعیت کوه مىگویند. حالا به طور ساده بایستید. چه احساسى دارید؟ شاید اول به نظرتان بىمعنى برسد. ما معمولاً مدتزمان طولانى وزنمان را فقط روى یک پا مىاندازیم. گاهى طولانىمدت خمیده مىمانیم. گاهى طولانىمدت شکممان را به داخل مىکشیم تا لاغرتر به نظر بیاییم. در تنتان چه چیزهایى مىبینید؟ وضعیت کوه تمرین سادهاى است که شما همهجا مىتوانید انجام بدهید. حتى وقتى در فروشگاه مواد غذایى در صف ایستادهاید یا بنزین مىزنید یا در دفتر کارتان براى گروهى انسان صحبت مىکنید. هرچه بیشتر از وضعیت ایستادنتان آگاهتر باشید. چیزهاى دیگرى هم به آگاهىتان وارد مىشوند. مثل اینکه اى واى من چرا صاف نایستادهام؟ من الان بیشتر به راست متمایلم تا به چپ. پایینِ کمرم درد گرفته است. شانههایم بیشتر بالا و به سمت گوشها هستند تا در حالت معمولى و طبیعىشان کنار بدن. پاهایم همواره به سویى متمایلند و مستقیم و روبهرو قرار نمىگیرند. دانستن این چیزها چه حسنى دارد؟ آگاهى. ما باید بین خود معتبرمان و فرم فیزیکىمان ارتباط برقرار کنیم. اغلب نویسندگان در سرشان زندگى مىکنند و بدنشان وسیله نقلیه راحتى است که آن سرها را جابهجا مىکند. اگر تمام وقتمان را در سرمان بگذرانیم، نهتنها درگیر افکار درهموبرهمى مىشویم که در ذهنمان مىآیند و مىروند، بلکه پاسخ تمام مشکلاتمان و راهنمایى تمامِ مسائلمان را فقط از همان یک نقطه طلب مىکنیم: مغز. قرار نیست تمام این کارها را مغز و فکر ما انجام بدهد. ذهن ما دادهپردازى عظیم است و صرفا مىتواند با اطلاعاتى که در خود دارد کار کند و راهحلهاى خلاقانه باید از محیطى بیرون از مغز بیایند.»
درباره نویسنده
لرن هرینگ در 15 اوت 1968 در کالیفرنیا متولد شد. هرینگ تجربه¬ی نوشتن آثار داستانی و غیر داستانی را داشته و همچنین اشعار، جستارها و داستانهایش در نشریات و مجموعههای مختلف منتشر شده است.