از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن
کتاب «از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن» اثری از استیون سی.هیز است. این کتاب برنده مهر شایستگی انجمن رفتاری و شناختی درمان‌های خودیاری شده است (جایزه‌ای که به کتاب‌های برجسته خودیاری اعطا می‌شود که با اصول رفتاردرمانی شناختی (CBT) سازگار است و استراتژی‌های آزمایش‌شده علمی برای غلبه بر مشکلات سلامت روان را در خود جای داده است). کتاب «از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن» در ایران توسط انتشارات دانژه با ترجمه علی صاحبی و مهدی اسکندری چاپ و منتشر شده است.
کتاب «از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن» یک کتاب‌کار خوب با تمرینات عالی است. در این کتاب نویسنده با مثا‌ل‌های واضح و تمرینات ذهن‌آگاهی به شما کمک می‌کند تا آسان‌تر مطالب را متوجه شده و پردازش کنید. این کتاب به شما می‌آموزد نسبت به خودتان شفقت داشته باشید و همچنین یاد خواهید گرفت که مبارزه با درد را رها کرده، تمام احساسات و هیجانات خود را بپذیرید و به اضطراب خود غلبه کنید.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن چیست؟
آدری که خود یک درمان‌گر است درباه کتاب می‌نویسد: «من واقعاً از کتاب لذت بردم. بسیار عمیق است و محتوای با کیفیتی دارد، بنابراین من تمایل داشتم هر شب نیم‌فصل را بخوانم تا ایده‌های اصلی را واقعاً هضم کنم.»
آلگویین از کاربران سایت‌های خارجی از تاثیراتی که کتاب برزندگی‌اش داشته می‌گوید: «چیزی که این کتاب را بسیار عالی می‌کند این است که آرام‌آرام جلو می‌رود. ایده‌ها را چندین‌بار تکرار می‌کند و قیاس‌های شگفت‌انگیزی ایجاد می‌کند. به زبانی ساده، تله ذهنی تلاش برای فکر نکردن به چیزی را توضیح می‌دهد. من تمرینات آن را انجام دادم و شروع به احساس تغییر کردم. من در ابتدا ترس زیادی داشتم برای مقابله با ترس‌هایم، بله، ترس از ترس‌هایم. اما بعد از مدتی یاد گرفتم یا دارم یاد می‌گیرم افکارم را بدون مبارزه با آنها بپذیرم... .»
شخصی با نام مستعار سی.آر از کاربران سایت «آمازون» می‌نویسد: «افکار شما واقعیت شما نیستند. افکار شما توسط مغز شما تولید می‌شود که از بدو تولد برای ارائه افکار و ایده‌های شما برنامه‌ریزی شده است. همین. این کتاب در توضیح این مفهوم، نحوه برخورد با آن و اینکه چگونه می‌توانید با افکار خود کنار بیایید و به زندگی خود ادامه دهید عالی است. عالی.»
پیمان: «کتابی کاربردی، بر اساس یک نظریه علمی و اثبات شده. باید توجه کرد که دستیابی به اهداف مد نظر کتاب نیاز به تمرین آگاهانه دارد.»
حسین: «یک کتاب خودیاری فوق‌العاده عالی, واقعا ای کاش میت‌وانستم 1000 نسخه از این کتاب را به بقیه هدیه بدهم. هرچقدر از کارآمد بودن این کتاب بگویم باز هم کم گفتم.»
آدینه: «عجب کتابی، فوق‌العاده است، برخلاف سایر کتاب‌های خودیاری که تا به حال خوانده‌ام، یک رویکرد کاملا منطقی و واقع‌بینانه ارائه می‌دهد و کتابی است که کلی حرف‌های جدید برای گفتن دارد.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشد
نمونه ای از تمرینات ارئه شده در کتاب را می‌خوانیم: «تمرین: با ذهن آگاه غذا بخورید برای شروع، در تمام مراحل غذاخوردن، سرعت‌تان را کاهش دهید. برای هر کاری وقت بگذارید و دقت کنید که هنگام انجام‌دادن هر کار چه تجربه‌ای را پشت سر می‌گذارید. زمانی‌که چنگال را برمی‌دارید یا گوشت را می‌برید، به این تجربه توجه کنید. همزمان، با قراردادن لقمه غذا در دهان و جویدن آن، به مزه و ترکیب غذا توجه کنید. آیا لذت‌بخش است یا تنفرآور؟ قضاوت نکنید. فقط به آن توجه کنید. آیا افکار و احساسات خاصی را که هنگام غذاخوردن پیش می‌آید می‌توانید شناسایی کنید؟ اگر چنین است، به‌خوبی به آنها توجه کنید. می‌توانید برای این کار از بعضی تکنیک‌هایی که تا اینجا آموخته‌اید، استفاده کنید. آیا با دوست خود غذا می‌خورید یا با همسرتان؟ به‌تنهایی غذا می‌خورید؟ ممکن است هنگامی‌که با فرد دیگری غذا می‌خورید و با او در تعامل هستید، مشاهده آنچه در ذهنتان می‌گذرد جالب باشد.»
مثالی جالب در کتاب که درباره اضطراب است: «دستگاه ثبت امواج و مخزن کوسه فرض کنید روی یک صندلی، بالای مخزنی آب پُر از کوسه نشسته‌اید و یک دستگاهِ بسیار مجهزِ ثبت امواج ذهنی به شما متصل است. از شما خواسته می‌شود که کار بسیار ساده‌ای انجام دهید: اینکه اصلاً مضطرب نشوید. اگر مضطرب شوید، صندلی واژگون می‌شود و شما درون مخزن آب می‌افتید. فکر می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ به احتمال زیاد بی‌نهایت مضطرب می‌شوید. این دقیقاً همان اتفاقی است که در طول یک حملهٔ هراس رخ می‌دهد: اول درد شدیدی از اضطراب احساس می‌کنید، سپس مسائل ترسناکی را تصور می‌کنید و به آنها واکنش نشان می‌دهید و طی چند ثانیه «بوووم!»، و درون مخزن کوسه می‌افتید.»
جملاتی از کتاب را می‌خوانیم:
- «به‌رغم آنچه تاکنون بر او رفته است، مسئولیت دارد که مسیر زندگی خود را انتخاب کند. در دوراهی زندگی یک جاده کم‌گذر وجود دارد به‌نام جاده پذیرش و گشودگی، ذهن‌آگاهی، متمایزسازی و ارزش‌ها و یک جاده پرگذر به‌نام جاده اجتناب، درآمیختگی و کنترل، و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید تمایل دارید کدام مسیر را انتخاب کنید.»
- «پیمودن مسیر یک زندگی دلخواه و آموختن اینکه چگونه می‌توانید آرزوهایتان را برآورده کنید کار آسانی نیست، زیرا ذهن شما، همانند ذهن تمامی انسان‌های دیگر، مانعی را پس از یک مانع و دامی را پس از یک دام بر سر راه شما قرار خواهد داد.»
- « زمانی‌که جنگجویانْ میدان را خالی می‌کنند و صحنه جنگ را به حال خود می‌گذارند، ممکن است موجب فروکش‌کردن آن شوند. شعار قدیمی دهه ۱۹۶۰ این بود: «چه اتفاقی می‌افتاد اگر آنها جنگی به راه می‌انداختند و کسی برای جنگیدن نمی‌آمد.»
درباره نویسنده کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن
دکتر «استیون سی.هیز» 12 اوت 1948 در آمریکا به دنیا آمد. او روانشناس بالینی آمریکایی و استاد بنیاد نوادا در دپارتمان روانشناسی دانشگاه نوادا است. در سن 29سالگی از بیماری اختلال اضطرابی رنج می‌کشید و تصمیم گرفت با آن مبارزه کند، در این راه دستاوردهای زیادی داشت که او را تبدیل به یک روانشناس برجسته کرد.
او نظریه چهارچوب رابطه‌ای که شرحی از زبان و شناخت است و هدف آن درک رابطه بین زبان و رفتار است را طراحی کرد. کاربرد بالینی این نظریه در مشکلات روانی مختلف مانند اضطراب است. او سمینارهایی با کیفیت بالا و جذاب با استفاده از طنز و بازی برگزار می‌کند تا پیام خود را برساند، و همچنین نویسنده کتاب‌ها و مقالات گوناگونی در زمینه روانشناسی و توسعه فردی است. کتاب «درمان مبتنی بر پذیرش و پای‌بندی» یکی دیگر از آثار او است.
کتاب‌های پیشنهادی
خریداران این کتاب، کتاب‌های زیر را هم خریده‌اند
