خلاصه کتاب کتاب دلواپسی
این کتاب که با فرمی یادداشتگونه با قرار گرفتن حدود سیصد قطعه در کنار هم شکل گرفته، دربارهی رنجهای هستیگرایانهی انسان و تاملات فلسفی نویسنده در باب انسان اخلاقمدار، مشاهدهگری و مفهوم کلی زندگیست که به اثری ماندگار تبدیل شده است. اندوه و فضای سنگینی که در متن این کتاب وجود دارد به گفتهی منتقدان با آثار بورخس نزدیکی میکند. فضای کلی این اثر شاخص بدون آنکه مستقیما مسیری داستانی را پیش ببرد، دربارهی شخصیتی بنام برناردو سوارز که کمک حسابدار است نوشته شده که او را شبیه به خود نویسنده یا به عبارتی فرناندو پسوآ میدانند. پرداختن به تاملات فلسفی این شخصیت، نمادگرایی ویژهای را در محتوایش پنهان کرده است.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا، درباره کتاب دلواپسی چیست؟
عموم مخاطبانی که با این اثر ارتباط برقرار کردهاند مواجههای غیرداستانی با «دلواپسی» داشتهاند، چنان که یکی از خوانندگان این کتاب نوشته است: «این اثر عالیست، شاهکار است، پسوآ از سایههای روان آدمی و خودش مینویسد.» بهدلیل فرم قطعهقطعهی این اثر با ارزش، بسیاری از مخاطبین با آوردن نقلقولی از کتاب، مواجههی لذتبخششان از مطالعهی«دلواپسی» فرناندو پسوآ را یادآور شدهاند. در میان عموم نظرات خوانندگان علی معدنی نیز با زاویهی متفاوت یادآور شده است: «دوستانی که میخواهند این کتاب را بخوانند توجه داشته باشند که کتابِ داستان نیست و کتاب از قطعات مختلف که طی چندین سال جمعآوری شده تشکیل شده است. کتاب دارای توصیفات احساسی خیلی زیادیست و برای کسانی که چنین تیپ شخصیتی دارند خیلی خوب است... .» جملات قصاری که در این اثر ادبی به کار رفته، چون بیتی شعر برای بسیاری از علاقهمندان به ادبیات کلاسیک، نقشی ماندگار و تاثیرگذار داشته است.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
تاملات دقیق پسوآ در مورد عواطف انسانی ابعادی عمیقا تاثیرگذار داشته است، چنان که آورده: «اگر قلب توان تفکر میداشت از تپیدن باز میماند...» پسوآ مشاهدهگری زیرک است که جهان پیرامونش را با حزن و تاملی درخشان به شکل جملات قصار یادداشتبرداری کرده است: «اگر به دقت تماشا کنم، آنگونه که مردم زندگی میکنند چیزی در آن نمییابم که از زندگی حیوانات متفاوت باشد. این یکی و دیگران ناخودآگاه با چیزها و دنیا درمیغلتند. این یکی چون دیگران به گفتوگو میپردازد و هرازگاهی مکث میکند. و روزانه همان جریان زندگی نباتی را طی میکند و فراتر از آنچه فکر میکند، نمیاندیشد، و از آنچه زندگی میکند، بیشتر نمیآموزد. گربه جلو آفتاب پهن میشود و میخوابد. انسان درون زندگی با تمام پیچیدگیهایش پهن میشود و میخوابد.» نویسنده شخصیتهایی را با دقت مشاهده میکند که پرداختن به شمایل ظاهری و وصف درونیات آنها به شکلی قابلتوجه نثر ویژهی او را نمایان میکند: «همیشه شامی اندک میخورد و پشتبند آن، سیگاری از توتون ارزانقیمت دود میکرد. با دقت و بیاعتمادی و با حالتی خاص، مهمانان حاضر را مینگریست، ولی با این نظاره کردن، نمیخواست با کنجکاوی آنها را بررسی کند. بلکه میخواست در وجود آنها یکسان سهیم باشد، بیآن که بخواهد خطوط چهره یا شخصیتشان را جزءبهجزء برجسته کند. این ویژگی، بیش از همه، علاقه مرا نسبت به او برانگیخت. دقیقتر که نگاهش کردم دریافتم در چهرهی او بیشوکم نشانی از درایت دیده میشود.»
درباره نویسنده کتاب دلواپسی
فرناندو پسوا تاثیرگذارترین نویسندهی پرتغالی است که در سال 1888 متولد شد. عدهای وی را بنیانگذار سبک پستمدرنیسم میدانند. برای بسیاری از ما مخاطبان ایرانی، اندیشههای خیام تاملاتی فلسفیست در باب هستی و زندگی بشر، بسیارانی در حوزهی شعر پسوآ را نزدیک و هم سو با خیام نیشابوری دانستهاند. جوشش شاعرانهی آثار او را نیز به ریلکه، شاعر آلمانی زبانی نزدیک میدانند که قطعات مرثیههایی که سروده است به لحاظ جایگاه ادبی مهم و تاثیرگذارند، در نهایت نثر پسوآ را نیز در قیاس با ویلهلم شکسپیر در نظر گرفتهاند. بدین جهت اثر ادبی او، مجموعهای نمادگرایانه از مفهوم دلواپسی بشر در گسترهی هستیست که میتواند برای هر مخاطبی جایگاه ویژهای در میان آثار ارزشمند برای مطالعه داشته باشد.