جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

قهوه سرد آقای نویسنده

قیمت:
190,000 تومان
مشخصات کتاب قهوه سرد آقای نویسنده
کشور مبدا
تعداد صفحات
240 صفحه
شابک
9786003673144
سال خلق اثر
1399
سال انتشار
1399
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
97
این کتاب در یک نگاه

کتاب «قهوه‌ی سرد آقای نویسنده» یک رمان معاصر فارسی با درون‌مایه‌ی عاشقانه و معمایی است. روزبه معین این کتاب را در سال 1396 شمسی نوشته است. او در این کتاب، ماجراهای نویسنده‌ای به نام آرمان را روایت می‌کند.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب قهوه سرد آقای نویسنده

 آرمان عاشق دختری می‌شود که در همسایگی او پیانو می‌آموزد. این دختر که مارال نام دارد، حدود 15 سال از آرمان بزرگ‌تر است. آرمان یک روز مخفیانه، به سراغ نت‌های موسیقی مارال می‌رود و آن‌ها را دست‌کاری می‌کند. این مساله موجب می‌شود تا سال‌ها بعد، یک شاهکار موسیقی جدید خلق شود. آرمان این مساله را به طور اتفاقی، هنگامی در کنسرت مارال حضور دارد می‌فهمد. در این نقطه از داستان است که آرمان عزمش را جزم می‌کند تا ماجرای دستکاری نت‌ها را برای مارال تعریف کند و از عشق دیرینه‌اش به او بگوید. شما می‌توانید ادامه‌ی داستان را در کتاب «قهوه‌ی سرد آقای نویسنده» دنبال کنید.

نظر خوانندگان درباره کتاب قهوه سرد آقای نویسنده چیست؟

تینا محسنیان نظر خود را این‌گونه بیان کرده است: «داستانى سرشار از رمزوراز که درونش پر از حرف بود. شخصیت‌پردازى بسیار زیبایی داشت به ویژه افراد تیمارستان که عالی بودند. این رمان من را یاد کتاب یوسف آباد خیابان سى و سوم می‌اندازد ولی دلیلش را نمی‌دانم. البته در این شکى نیست که کتاب اقتباسى از فیلم «دیوانه از قفس پرید» با بازى بى‌نظیرجک نیکلسون بود. مخصوصا شخصیت منصور که مشخصا از فیلم الهام گرفته شده است. اما به نظر من به عنوان یک کتاب ایرانى عالى بود. خیلى وقت بود که یک رمان ایرانى تا این اندازه خوب نخوانده بودم.»

«من این کتاب را خواندم و از نظر من هیچ کتابی بدون دلیل به چاپ شصتم و بیش‌تر از آن نمی‌رسد. ذات کتاب داستانی، دادن عنصر خیال و لذت از این خیال است. به عنوان کسی که از هفت سالگی کتاب خوانده است، تمام عناصر زیبایی‌شناسی و لذت را در این کتاب با تمام وجودم حس کردم. من از پشت کتاب، لرزش دستان میکائیل، گریه‌های نگار، صدای گلناز، گرمای آتش و بوی قهوه سرد را حس کردم. این غیر از شگفتی، لذت و مهارت بالای نویسنده چه می‌تواند باشد؟ آن‌قدر شخصیت‌ها بر قلم پیشی گرفته‌اند که مخاطب نمی‌تواند کتاب را زمین بگذارد.» این نظر سوگند رمضانی درباره‌ی کتاب بود.

مینا، یکی دیگر از خوانندگان ایرانی کتاب، چنین نظری درباره‌ی کتاب داده است: «عاشق شخصیت‌های کتاب، به خصوص آرمان شدم. خوشحال هستم که بالاخره یک داستان معمایی جالب از نویسندگان ایرانی خواندم. نثر کتاب بسیار روان و ساده بود و روزبه معین نمی‌خواست که خود را به ادبیات مدرن و کلاسیک بچسباند. او بیشتر روی داستان‌ها تمرکز کرده بود و بدون اغراق باید بگویم که ذهن مریض یک نویسنده را خیلی خوب به تصویر کشیده بود و با داستان‌های درهم، همه را با ذهن نویسنده آشنا کرده بود. جالب‌ترین قسمت کتاب هم به نظر من پایانش بود که خود خواننده رمز نهایی داستان را کشف می‌کرد و به انتهای داستان پی می‌برد.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

در قسمتی از کتاب، آرمان عشق خود را این‌گونه توصیف می‌کند: «وقتی که فقط ده سال داشتم، عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک ته استکانی می‌زد و پونزده سال از خودم بزرگ‌تر بود. اون هر روز به خونه‌ی پیرزن همسایه می‌اومد تا ازش پیانو یاد بگیره. ازقضا زنگ خونه‌ی پیرزن خراب بود و معشوقه‌ی دوران کودکی من مجبور بود زنگ خونه‌ی ما رو بزنه، منم هر روز با یه دست لباس اتوکشیده می‌رفتم پایین و در رو واسش باز می‌کردم، اونم می‌گفت: «ممنون عزیزم!» لعنتی چقدر تودل‌برو می‌گفت عزیزم!»

شاید برایتان جالب باشد که بدانید خصوصیات دخترهای درون‌گرا چگونه است. به این قسمت از کتاب توجه کنید: «دخترهای درون‌گرا رو خیلی خوب می‌شناسم، بیشتر حرف‌هاشون رو به آینه اتاق‌شون می‌زنن، یه قیچی آماده به کار دارن واسه روزهای بی‌حوصلگی‌شون و وقتی هم می‌خوان بخوابن پاهاشون رو بغل می‌کنن. اون‌ها راحت دم به تله نمی‌دن ولی اگه دلشون یه جا گیر کنه، مثل ساعت‌های آونگ‌داری می‌شن که صد سال هم که بگذره، باز هم ساعت دوازده دلشون صداشون می‌کنه. فکر کنم از دست دادن واسه دخترهایی شبیه به تو سخت‌تر باشه.»

در پشت جلد کتاب، گفت‌وگوی جالبی در مورد دوستی با آدم‌های ضربه‌خورده آورده شده است که آن را با یکدیگر می‌خوانیم: «ازم پرسید که تا حالا شکار رفته‌ام یا نه. جواب دادم که نه. او هم گفت: «من قبلا می‌رفتم ولی دیگه نمی‌رم. آخرین‌باری که شکار رفتم، شکار گوزن بود. خیلی گشتم تا یه گوزن پیدا کردم. من بهش شلیک کردم، درست زدم به پاش. وقتی رسیدم بالای سرش هنوز جون داشت، نفس می‌کشید و با چشم‌هاش التماس می‌کرد. زیباییش مَسخم کرده بود. حس کردم که می‌تونه دوست خوبی واسم باشه، می‌تونستم نزدیک خونه یه جای دنج واسه‌ش درست کنم. اما خوب که فکر کردم فهمیدم که این جوری اون گوزن واسه همیشه لنگ می‌زنه و هروقت من رو ببینه یاد بلایی می‌افته که سرش آوردم. از نگاهش فهمیدم بزرگ‌ترین لطفی که می‌تونم در حقش بکنم اینه که یه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم.» بعدش به من گفت که تو هیچ¬وقت نمی‌تونی با کسی که بدجور زخمیش کردی دوست باشی.»

درباره نویسنده کتاب قهوه سرد آقای نویسنده

روزبه معین، نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و کارتونیست مشهور ایرانی، زاده‌ی سال 1370 شمسی درتهران است. او که دارای مدرک کارشناسی مهندسی شیمی از دانشگاه اراک بوده، دوره‌های تئاتر و نویسندگی را در کنار دانشگاه گذرانده است. روزبه معین اولین کتابش را با نام «هنگامی که باران پیانو می‌نوازد» در سال 1394 شمسی نوشت.

او دو سال بعد کتاب دومش را با نام «قهوه سرد آقای نویسنده» عرضه کرد. مخاطبان ایرانی از این رمان بسیار استقبال کردند که موجب شد یکی از سریع‌ترین فروش‌ها را در میان رمان‌های معاصر ایرانی داشته باشد.

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.