کتاب ستاره های سربی، نوشته منیر مهریزی مقدم، یک رمان معاصر فارسی با درونمایهی عاشقانه و اجتماعی است. منیر مهریزی مقدم در این کتاب داستان دختر جوانی به نام تهمینه را روایت میکند؛ تهمینه دختری خود ساخته، مستقل، مملو از شور جوانی و آرزوهای دراز است. او به صورت مشترک با دوستانش غزل و الهه، یک مزون را اداره میکند.
تهمینه برای پیشرفت کاریاش نیاز به سهم الارث امانتی دارد که نزد برادر نانتیاش، خسرو، محفوظ است. خسرو شرطی برای پرداخت این امانت تعیین میکند به دلخواه تهمینه نیست؛ چراکه او باید به خواستگاری کسی که از نظر برادرش مناسب است، راضی شود. در این بین با کشف یک جسد، پرده از جرمی بزرگ برداشته میشود و تهمینه بیآنکه بداند در حاشیه این اتفاق قرار میگیرد. همین مساله موجب رخ دادن ماجراهای جالبی میگردد که میتوانید آنها را در کتاب ستاره های سربی دنبال کنید.
فاطمه معماری، یکی از خوانندگان کتاب، نظر خود را این گونه بیان کرده است: «کتاب ستارههای سربی و آواز قو من را با هم خریداری کردم تا بخوانم. خیلی خوشحال هستم که ازسالهای قبل با مهریزی مقدم وکتابهای خوبش آشنا شدم. یک قفسه از کتابخانهام مخصوص آثار ایشان است.»
«این کتاب هم مثل بقیه کارهای مهریزی مقدم عالی بود. از خواندنش لذت بردم و منتظر کارهای بعدی این نویسنده هستم. افتخار میکنم که یکی از طرفدارن پروپاقرص قلم ایشان هستم.» این نظر زهرا موسوی دربارهی کتاب بود.
شانا، یکی از خوانندگان کتاب، این چنین دربارهی کتاب گفته است: «من تمام کتابهای زیبای مهریزی مقدم را خواندهام و قلم ایشان را به قدری دوست دارم که خواهرم نیز متوجه این موضوع شد. او به عنوان هدیه، این کتاب جدید ستارههای سربی را برای من خریداری کرد. کتاب را خواندم و باید اعتراف کنم که آن را بسیار دوست داشتم. سبک قلم خاص خانم مهریزی که در تمام کتابهایش وجود داشته و حکم امضای ایشان را دارد، باعث جذب من به آثار او شده است.»
مهریزی مقدم در کتاب خود به شکلی بسیار زیبا، مکالمات و مجادلات را به تصویر میکشد. او همزمان با توصیفات خود از فضای داستان، مخاطب را با احساسات عمیق هر یک از شخصیتها آشنا میکند. برای مثال بخشی از کتاب را باهم میخوانیم که مربوط به مجادلهی تهمینه و برادرش است: «به ظاهر خونسرد و آرام از روی مبل بلند شده و چند قدم که رفت به همان خونسردی و قاطعانه گفت: «تا از زندگیت مطمئن نشم پول بهت نمیدم. نمیتونی با این قضیه کنار بیای برو شکایت کن. در اون صورت مجبور میشم و میدم ولی نهایتش اینکه سعی خودم رو برای حفظ سهم الارثت کردم» با نگاهی به همسر مضطربش، دست جلوی دهانش برده و اشارهای کرد… آفاق همسرش به سرعت برق رفت و برگشت و اسپری کوچک را به دستش داد. یک پاف و نفسی که با اکسیژن تازه میگرفت نشان از این بود که ظاهر خونسردش نمایشی بیش نیست! تهمینه لبریزتر از برادرش بیتوجه به حال کاملا مشهود او با مشتهای گرهکرده خودش را به او رسانده، سینه به سینهاش قد علم کرد و با نگاهی پرغیظ به چشمان سیاه و کمفروغش، گفت: «میدونی که این کار رو نمیکنم اینطور میگی؟» خسرو شانه بالا انداخت: «چرا نکنی؟ به قول خودت حقته…» تهمینه گوشه لبش را جوید. عادت منحصر خودش بود برای مهار بغض و اشک! نفس کلافهاش را بیرون داده و گفت: «بازیم نده داداش میدونی که خوشم نمیاد به خاطر پول باهات چک و چونه بزنم. پس اذیتم نکن. چرا وقتی خودم پول دارم و میدونم بدون اینکه دست به یک ریالش برده باشی برام بایگانی کردی باید دنبال دردسر و دنگوفنگ گرفتن وام باشم. همین الآنه که به دردم میخوره.»
منیر مهریزی مقدم، نویسنده معاصر ایرانی، زاده سال 1347 شمسی در خراسان رضوی است. او از کودکی علاقه عجیبی به خواندن رمانهای گوناگون داشت، اما هرگز دست به قلم نشد. وی سالها پس از ازدواج و با تشویقهای همسرش، اولین کتاب خود را با نام «پارسا» نوشت که مورد قبول انتشاراتیها قرار گرفت. پس از انتشار این کتاب، شوق نوشتن موجب شد تا مهریزی مقدم بیوقفه مشغول نوشتن کتاب شود و آثار متعددی را روانه بازار کند. او عطش خود را برای نویسندگی چنین توصیف میکند: «بهترین و شیرینترین تفریحم کتاب خواندن و دلنشینترین کارم کتاب نوشتن است. وقتی مینویسم، با شخصیتهای اصلی داستانم پیوند عمیقی پیدا میکنم و بینهایت از کارم لذت میبرم.»
از مهمترین آثار منیر مهریزی مقدم میتوان به «ساحل آرامش»، «انعکاس»، «داغ عشق»، «مدارا» و «مرهم» اشاره کرد. همچنین لازم به ذکر است که کتاب ستارههای سربی، آخرین نوشته اوست که کمتر از یکسال از انتشار آن میگذرد.
برای خرید رمانهای روز دنیا میتوانید به صفحه خرید رمان مراجعه کنید.