کتاب «در باب مشاهده و ادراک»، اولین بار در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شده است. در باب مشاهده و ادراک نوشتهی «آلن دوباتن» است. امیر امجد این کتاب را ترجمه و «انتشارات نیلا» این کتاب را منتشر کرده است.
آلن دوباتن در این کتاب، دربارهی نگرانیهای روزمره مانند بیان غم و اندوه و یا عاشق بودن مشاوره میدهد و مشاهدات خود را بر اساس آثار برخی از بزرگترین نویسندگان تاریخ، هنرمندان و متفکران تبیین و توضیح میدهد. او نگرشی متفاوت به فلسفه و فلسفه اندیشی دارد. او در تلاش است که مفاهیم فلسفی را با زندگی پیوند دهد و از دل آن شادی برای افراد به ارمغان آورد. او فیلسوفانی که در اندیشههای خودشان میمانند و در دنیای ذهنی خود به قول معروف فلسفهبافی میکنند را بهسختی نقد میکند و فلسفه بدون کاربرد را تهی از ارزش و معنا میداند.
او در این کتاب دربارهی ۹ موضوع مختلف صحبت میکند که «در باب لذت اندوه»، «در باب کار و خشنودی» و «در باب کمدی» از آن جمله هستند. هر کدام از این عنوانها جستارهایی کوچک هستند که در یک کتاب دور هم جمع شدهاند.
در ادامه نظر بعضی از خوانندگان که در فیدیبو و گودریدز دیدگاه خود را ثبت کردهاند ، با هم میخوانیم. خوانندهای دربارهی محتوای کتاب که او را شیفته کرده است، مینویسد: «این کتاب فوقالعاده است و کسانی که بیشتر شخصیتشان شبیه به نویسنده است، میتوانند این کاملا کتاب رو درک کنند. آلن دوباتن عشق را خیلی جذاب تحلیل میکند و اصلا خستهکننده نیست. من وقتی شروع کردم به خواندن کتاب، نتوانستم آن را کنار بگذارم. کتاب را به دوستان توصیه میکنم.»
خوانندهی دیگری دربارهی توصیفات دقیق نویسنده مینویسد: «تصویرهایی که نویسنده ارائه میدهد، فوقالعاده است. وقتی نقاشیهای ادوارد هاپر را توصیف کرد، مشتاقانه رفتم و نقاشیها را دیدم و چقدر دقیق و با جزئیات آنها را به تصویر کشیده بود.»
خوانندهای دیگر به بخشی از کتاب اشاره میکند که دوست داشته است و تحت تاثیرش قرار گرفته است: «آلن دوباتن فردی است که میتوانم روزها با او بنشینم و در مورد هر چیزی با او صحبت کنم. کتاب کم حجم اما بینشدهنده و جذاب است. او بسیار منطقی در بابِ لذتِ اندوه، با مثالهایی از دنیای هنر، صحبت میکند. فصلی که دربارهی جذابیت مکانهای خستهکننده صحبت میکند را دوست داشتم. من عاشق آرامش مکانهای خستهکننده هستم. آرامشی به¬ظاهر پیشپاافتاده. او دربارهی سفر و کمدی و حتی رفتن به باغوحش صحبت میکند. بهترین فصل او در مورد اصالت بود، جایی که او دربارهی اولین قرار ملاقاتش با همسرش صحبت میکند و اینکه چگونه همه ما تمایل داریم خودمان را طوری نشان دهیم که فکر میکنیم کسی که دوستش داریم میخواهد باشیم. ما با کتابی کوچک اما پر از ثروت در دانش و بینش روبهرو هستیم. کتاب را واقعا دوست داشتم.»
در همان ابتدای کتاب در بابِ لذتِ اندوه میخوانیم: «با این همه اما به رغم فضای تلخی که نقاشی هاپر به تصویر میکشد، وقتی به تماشا مینشینی، خود این آثار تلخ نیستند – شاید به تماشاگران اجازه میدهند شاهد بازتابی از غمها و نومیدیهای خویش باشند، و از این رو شخصا از دیدنشان کمتر آزار میبینند یا مضطرب میشوند. وقتی غم در دلمان سنگینی میکند احتمالا بهترین دلداریمان خواندن کتابیست تلخ و غمبار، وقتی کسی را نداریم که تکیهگاهمان باشد تا به او عشق بورزیم، آویختن تصاویر پمپبنزینهای متروک به دیوار خانه تسلیبخش خواهد بود.»
در بخشی دیگر از کتاب آلن دوباتن درباره حس و حالی که هنگام سفر میتواند به وجود آید، مینویسد: «هاپر دلبستهی ماشینها و قطارها هم بود. کششی خاص به حس و حالی درونگرایانه داشت که ظاهرا «سفر» در ما ایجاد میکند. علاقهمند بود فضای داخلِ واگنهای نیمهخالی را، که راه خود را از میان چشماندازی میگشایند، ثبت کند: سکوتی که در داخل حکم فرماست و همزمان ضرب آهنگ برخورد چرخها با خط آهن در بیرون، حس و حالی رؤیایی که حاصل این آوا و منظرهی پشت پنجرههاست، حس و حالی رؤیایی که گویی در آن از خود معمولیمان بیرون میآییم و به افکار و خاطراتی دسترسی پیدا میکنیم که در موقعیتهای ساکنتر پدیدار نمیشوند.»
در بخشی دیگر از کتاب دربارهی لحظاتِ تنهاییمان و آنگاه که هجوم نیروهای بیرونی ما را میخواهند تسلیم قدرت خود کنند، میخوانیم: «چه دلپذیر است که در میان از هم پاشیدگی روحیمان، در ساعت سه بعد از ظهر که ناامیدی و یاس به سویمان هجوم میآورد، به یاد داشته باشیم که همیشه هواپیمایی هست که برای رفتن به جایی به پرواز در میآید.»
آلن دوباتن ( (Alain de Bottonنویسنده و تهیهکنندهی تلویزیون است که در لندن زندگی میکند و قصد دارد فلسفه را به زندگی روزمره مرتبط کند. او نویسندهی مجموعه کتابهای مدرسهی زندگی است که هم به تجربیات و ایدههای خود و هم به هنرمندان، فیلسوفان و اندیشمندان اشاره میکنند. این یک سبک از نوشتن است که «فلسفه زندگی روزمره» نامیده میشود.
از کتابهای دیگر او میتوان به «تسلیبخشیهای فلسفه»، «جستارهایی در باب عشق» و «پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند» اشاره کرد.