کتاب «معنای اضطراب» رولو مِی اثری مهم در روانشناسی اگزیستانسیال است که اولین بار در سال 1950 منتشر شد. مِی در «معنای اضطراب» به مفهوم اضطراب از منظر وجودی نگاه میکند و ابعاد مختلف و نقش آنها در وجود انسان را جستجو میکند.
«معنای اضطراب» بر این ایده تمرکز دارد که اضطراب بخشی ذاتی و ضروری از شرایط انسان است. مِی استدلال میکند که اضطراب به جای اینکه یک نیروی کاملاً منفی و مخرب باشد، نقش مهمی در شکل دادن به زندگی ما ایفا میکند و ما را به سمت کشف خود و رشد شخصی سوق میدهد.
او از فلسفه اگزیستانسیال، بهویژه آثار فیلسوفانی مانند سورن کییرکگارد و مارتین هایدگر، بهشدت سود میبرد. از این دریچه، اضطراب جنبهای اساسی از تجربه انسانی دیده میشود که از آگاهی از مرگ و میر، آزادی و عدم قطعیتهای زندگی خودمان ناشی میشود.
مِی بررسی میکند که چگونه اضطراب با تجربه انسان از آزادی و مسئولیت حاصل از آن مرتبط است. آگاهی از ظرفیت ما برای انتخاب و پیامدهای آن انتخابها میتواند اضطراب را برانگیزد، زیرا افراد با بار مسئولیت دست و پنجه نرم میکنند.
وی همچنین ابعاد فرهنگی و اجتماعی اضطراب را ردیابی میکند که چگونه انتظارات و ارزشهای اجتماعی به تجربه اضطراب در هر دو سطح فردی و جمعی کمک میکند.
کتاب «معنای اضطراب» بینشهایی را دربارهٔ فرآیند درمانی به وجود میآورد که برای درمانگران و دانشجویان این رشته نیز مفید است.
به طور خلاصه، «معنای اضطراب» حفاری عمیقی دربارهٔ اضطراب از منظر وجودی است که نقش جداییناپذیر آن در وجود انسان و پتانسیل آن برای رشد شخصی و کشف خود را پُررنگ میکند.
خوانندهای نوشته است که این کتاب وضعیت انسان امروز را بهنیکی بازگو میکند:
«تجربه انسان امروز با انسان سده پیش متفاوت است و این کتاب دیدگاه تازهای را دربارهٔ احساس اضطراب پیش روی خوانندگان میگذارد که اغلب به اشتباه درک میشود. ترکیب مِی از فلسفه وجودی در روانشناسی به درک ما از رشد شخصی، مسئولیت و جستجوی معنا عمق میبخشد. این کتاب خوانندگان را تشویق میکند تا اضطراب را بهعنوان کاتالیزگری (تسریعکننده) برای خودیابی و دگرگونی در آغوش بگیرند. نثر کتاب هم شیوا و تا حدودی گویا بود.»
دیگری دربارهٔ بینشهای رهاییبخش و راهحلهای کتاب مینویسد:
«کتاب «معنای اضطراب» اثری است که دیدگاههای مرسوم راجعبه اضطراب را به چالش میکشد. مِی بر جنبههای مثبت اضطراب تاکید میکند و آن را بهعنوان یک نیروی طبیعی و حتی ضروری در زندگی انسان میپندارد. چشمانداز تازهای که او ارائه میدهد، میتواند نحوه درک ما را از این مفهومِ اساسی، تغییر دهد. این کتاب نه تنها یک چارچوب نظری ارائه میکند، بلکه راهکارهای عملی را در مورد تبدیل اضطراب به منبع رشد و معنای شخصی پیشنهاد میکند. این کتاب راهنمای ارزشمندی برای افراد در سفری پرُرمز و راز به سوی خودشناسی است.»
شروع کتاب با اهمیت اضطراب در دنیای جدید شروع میشود:
«هر شهروند هشیار جامعهی ما چه بر پایهی تجارب خویش و چه بر پایهی مشاهداتی که از همنوعاتش داشته، بدین نکته پی خواهد برد که اضطراب در قرن بیستم پدیدهای ژرف و فراگیر است. با پیدایش بمب اتم از سال ۱۹۴۵، اضطراب از مسئلهای نهان به مسئلهای آشکار تغییر چهره داده است. در آن دوره شهروندان هشیار علاوه بر آگاهی نسبت به موقعیتهای اضطرابآفرینِ آشکار همچون جنگ اتمیِ مهارناپذیر یا آشوب و تحولات بنیادی در سیاست و اقتصاد، نسبت به گونهای دیگر از خواستگاههای اضطراب که در خود و همنوعانشان میدیدند نیز مطلع بودند، گونهای کمتر مشهود، اما عمیقتر و شخصیتر از خاستگاههای اضطراب. این نوع دوم دربرگیرندهی سردرگمی درونی، بیگانگی، گمگشتگی روانی و ابهام نسبت به ارزشها و هنجارهای مقبول رفتار بود. از این جهت فراگیری اضطراب در عصر حاضر کاملاً مشهود بوده و مستلزم «اثبات» نیست، ]درواقع[ تلاش برای اثبات چنین امری اصطلاحاً نوعی زیره به کرمان بردن است.
از آنجا که در جامعهی ما خاستگاههای ضمنی اضطراب عموماً مورد بازشناسی واقع شدهاند، در این فصل مقدماتی سعی ما بر این خواهد بود که نشان دهیم اضطراب به چه طریق به عنوان مسئلهای صریح در حوزههای مختلف فرهنگ ما نمایان گشته و تا حدی به همین عنوان نیز تعریف شده است. گویی در دهههای میانی این قرن جملگیِ کاوشها و پژوهشهایی که در حوزههای متنوعی نظیر علم، شعر، دین و سیاست صورت گرفته بودند در این مسئلهی مرکزی به تلاقی میرسیدند. در حالی که شاید بتوان دو یا سه دهه پیش از آن را «عصر اضطراب نهان» نامید ـــ همچنانکه امیدوارم در ادامهی این فصل بتوانم صحت چنین عنوانی را به کرسی اثبات نشانم.»
در فصل یازدهم، شیوههای پرداختن به اضطراب، میخوانیم:
«اضطراب دارای یک هدف است. در اصل هدف از اضطراب حفاظتِ انسان غارنشین در قبال حیوانات وحشی و همسایگان درندهای او بود. ]اما[ این روزها سببهای اضطراب به مراتب متفاوت هستند ــ ما از شکست در یک رقابت، احساس ناخواستگی، انزوایافتگی و راندهشدگی به هراس میاُفتیم. لکن هدف اضطراب کماکان حفاظت از ما در قبال خطراتی است که همان چیزها را به مخاطره میافکنند: ]یعنی[ وجودمان یا ارزشهایی که با وجود خویش همسان میپنداریم. این اضطرابِ بهنجارِ زندگی قابل اجتناب نیست مگر به بهای بیاحساسی یا کرخت نمودن حسپذیریها و تخیل خویشتن.
حضور مطلق و همهجایی اضطراب از این واقعیت نشأت میگیرد که من حیث المجموع و در نهایت اضطراب عبارت از هشیاری انسانی ما نسبت به این واقعیت است که هر کدام از ما هستندهای میباشیم که با عدم رو در رو گشته است. عدم آن چیزیست که وجود را به تباهی خواهد کشید، همچون مرگ، بیماری شدید، خصومت بینفردی، ]یا[ تغییر بسیار نابهنگامی که ریشهیافتگی روانی ما را منهدم میسازد. در هر صورت، اضطراب واکنش فرد در هنگامی میباشد که با نوعی تخریب وجود خویش یا تخریب چیزی که آن را با وجود خویش همسان میپندارد، مواجه گشته است.»
رولو مِی، روانشناسِ اگزیستانسیال و آمریکایی است که یکی از چهرههای کلیدی در جنبشهای انسانگرایانه و وجودی در روانشناسی محسوب میشود. مِی از فلسفه اگزیستانسیالیستی الهام گرفت و مضامین وجودی را در نظریههای روانشناختی خود ادغام کرد. او بر اهمیت مسئولیت شخصی، آزادی و جستجوی معنا در مواجهه با عدم قطعیتهای ذاتی زندگی تاکید میکرد.
مِی معتقد بود که اضطراب، به جای اینکه یک وضعیت بیمارگونه باشد، جنبهای ضروری از وجود انسان است که افراد را به رویارویی با چالشهای زندگی و انتخابهای معتبر سوق میدهد. آثار تأثیرگذار او، از جمله «معنای اضطراب»، «عشق و اراده» و «هستی» همچنان به شکلگیری روانشناسی و رواندرمانی وجودی ادامه میدهند و افراد را تشویق میکنند تا با دغدغههای وجودی خود درگیر شوند و در زندگیشان هدف پیدا کنند. میراث رولو مِی در کاوش او در پیوندهای عمیق بین فلسفه و روانشناسی نهفته است. کارهای او درک ما را از پیچیدگیهای روان انسان بهبود بخشید.
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب معنای اضطراب را با 25درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوۀ خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به کتابهای روانشناسی علاقهمندید، به صفحه خرید کتب روانشناسی هم سری بزنید.