کتاب فلسفه باغها که اثری پر مفهوم به نویسندگی دیوید ای کوپر است دربارهی رابطه بین باغ بانی و فلسفه اشاره کرده است،در این کتاب به ما اثبات میشود که اگر با دیدگاهی درست به باغبانی و عوامل آن نگاه کنیم باعث میشود درک عمیق تری نسبت به دنیای اطراف خود داشته باشیم.
کوپر در این کتاب با روش های مناسب و تحقیق های دقیق به ارتباط بین باغبانی و جزئیاتی که پس از آن به دست میآیند، باعث شناخت دقیق و کافی از اسراری که در اطرافمان وجود دارند و ما از آنها با خبر نیستیم رسیده است. این کتاب به دنبال اثبات کارآمدی فلسفه در زندگی امروزه ما است با وجود تمام مخالفت هایی که به آن وارد میشود.این کتاب متناسب با علایق کسانی است که به باغبانی و طبیعت و فلسفه توجه به سزایی دارند و به کمک آن میتوانند نکات تاملبرانگیزی را در اختیار بگیرند...
دربارهٔ رابطه بین فلسفه و باغ و نیز دربارهٔ ملاحظات پیرامون این رابطه نوشتهجات کم نیست. مثلاً میتوان مضمون باغ را بهمنزلهٔ مکانی در نظر گرفت که بهخصوص مناسب سلوک اندیشیدن و بحثوجدل فلسفی است، که پیشتر باتیستی به آن گریزی زده بود و عقبهٔ آن دستکم به اپیکور میرسد، جان ایوِلن این مضمون را پی گرفت و «کوشید نشان دهد چطور هوا و طبیعت خاص باغها... بر شورمندی فلسفی... تأثیر میگذارد.» (نقلشده در Casey ۱۹۹۳:۱۵۴) همچنین میتوان به کاوشهای نظری اندیشید و به اینکه بستر فلسفی یک عصر چگونه بر ذوق و سلیقهٔ باغ در همان عصر تأثیر گذاشته است. مثلاً هریک از فصول تاریخیِ چشماندازِ انسان اثر جفری و سوزان جلیکو شرحی کلی از مشرب فلسفی غالب ارائه میدهند، بهفرض «ماتریالیسم مسرتبخش» در فرانسهٔ قرن هفده یا «لیبرالیسم فلسفی و تجربهگرایی» در آلمان و انگلستانِ همان دوره (Jellicoe & Jellicoe ۱۹۹۵:۱۷۸, ۱۹۲)، که بخشی از پسزمینهٔ فرهنگی را شکل دادند و باغهای آن کشورها بر اساس همان پسزمینهٔ فرهنگی طراحی شدند.اما تأمل دربارهٔ پیوندها میان فلسفه و باغها با این شیوهها فینفسه تأمل فلسفی دربارهٔ باغها نیست و هنگامی که دربارهٔ فلسفهٔ باغها تأمل میکنیم و به پژوهشها رجوع میکنیم، بهواقع تحتتأثیر بیاعتناییِ نسبیای قرار میگیریم که شماری از نویسندگان مدرن از آن گلهمندند. بااینهمه اغراق کردن در گلهمندی آسان است: این بیاعتنایی بههیچوجه بیاعتناییِ تمامعیاری نبوده است. اول، اگر توجه فقط معطوف به آثار فیلسوفانِ «حاذق» باشد، به عبارتی فیلسوفان رسمی، یعنی کسانی که احتمالاً در فهرستهای متعارفِ فیلسوفانی جای میگیرند که در تاریخهای مثلهشدهٔ این رشته یافت میشوند، در درجهٔ بیاعتنایی اغراق شده است. چهبسا ویرژیل و پلینیِ جوان، آلبرتوس مگنوس و پییرو دِکرِشنتْسی، ایوِلِن، پوپ، و ادیسون یا کارل چاپِک و هرمان هسه در چنین فهرستی جای نمیگیرند: اما اینها مردانی بودند که بهلحاظ فلسفی دورهدیده و آگاه بودند و درک فلسفی خود را به باغهایی اختصاص دادند که دوستشان داشتند و در چند مورد آن باغها را ساختند. دوم، اگر توجه محدود به سنت فلسفی غرب باشد، نیز در درجهٔ بیاعتنایی اغراق شده است. مثلاً، همانطور که انتظار میرود، شعرِ فلسفیِ ژاپن سرشار از تأملات فلسفی دربارهٔ اهمیت باغها و چیزهایی است که در باغها میرویند و قد میکشند. یا سنت بودایی را در نظر بگیرید: هم در سوَتههای بودا هم در آثاری مثل تَرهگاتها (چکامههای راهبان بزرگ) مباحثی دربارهٔ درختزارها و باغ و بستانهایی وجود دارد که بوداییانِ کهن بیشترِ وقت خود را در آنها سپری میکردند. این مکانها خاستگاههای اخلاقی و خِردورزی بودند که تأمل در آنها و دربارهٔ آنها پرورشدهندهٔ فهمِ فضایل و سرشتِ هستی است.
دیوید ای کوپر در سال ۱۹۴۲ در بریتانیا متولد شد. او به مقامات عالی تحصیلی در دانشگاه آکسفورد دست یافت و سپس به تدریس فلسفه پرداخت. او تدریس فلسفه را در دانشگاههای میامی، لندن و ساری ادامه داد. او رئیس سابق انجمن ارسطویی، انجمن ذهن، انجمن فردریش نیچه، و انجمن فلسفه آموزش بریتانیای کبیر است. کتاب «معنا» اثر فلسفی دیگری از این نویسنده است.
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب فلسفه باغها را با 25 درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوه خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
برای خواندن کتاب های فلسفی بیشتر، به صفحه خرید کتاب فلسفی سر بزنید.