ایران برای بسیارانی در طول تاریخ، چنان جذاب و تماشایی بوده است که به آن سفر میکردند و سرتاسر این سرزمین را از نزدیک میدیدند. دفتر خاطرات پاین، سفرنامهای خواندنی از یک افسر بریتانیایی به نام جان کامپتون پاین است که تصمیم گرفت پس از پایان ماموریتش در هند، به ایران بیاید و این سرزمین وسیع را پیاده سفر کند. دفتر خاطرات پاین شرح سفر او به بسیاری از شهرهای ایران است که به همراه آن نقاشیهایی زیبا با آبرنگ از مناظر و طبیعت ایران به یادگار گذاشته است.
جان کامپتون پاین که هنگام ماموریتش در هند کمی به فارسی تسلط یافته، به مکانهایی از ایران پیاده سفر میکند که پیش از او جهانگردی به آنجا سفر نکرده و در واقع سفر او در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه صورت گرفته؛ او روزنوشتهایی مصور را از سال 1263 ایران به ثبت رسانده است.
در بخشی از این روزنوشت خاطرهانگیز از مشاهده و گردشگری در ایران، چنین میخوانیم:
«نام کشتیای که من مسافر آن هستم، ستاره است. این کشتی به جای لنگر انداختن در اسکله در بندر نزدیک مانورا پهلو گرفته است. از دور قایقهایی دیدم که به سمت کشتی میآمدند. آنها ماموران گمرک و نظمیه بودند، مرا به گوشهای فراخواندند و از من پرسیدند کی هستم. گفتم از پیشاور آمدهام و برگهی ماموریتم را، که خوشبختانه همراهم بود، نشانشان دادم. پذیرفتند و رفتند. من تنها مسافری روی عرشهی این کشتی بودم. ناخدای کشتی خیلی به من لطف داشت. علاوه بر اینکه اجازه داد از کابین خودش استفاده کنم، جای خوبی هم در اتاق کنترل به من داد. به این ترتیب، سفر دریایی من صبح روز شنبه شروع شد و صبح روز دوشنبه به خلیج بندر مَسقَط رسیدم و از آنجا با قایق وارد بندر شدم. بازار باریک و سرپوشیدهی بندر مَسقَط خنکی دلپذیری داشت و عاری از بوی تند بازارهای هندی بود.»
در جایی دیگر از این سفرنامه، در کنار تصاویر جالب و دقیقی که نقاشی شده چنین میخوانیم:
«اطراف بندر، غیر از سمت شمال غربی، پر از تپههای صخرهای خشک و بیآب و علف است و بالای اکثر آنها قلعههای مخروبه و متروکه قرار دارند. توپهای زنگ زده و کهنه و سلاحهای قدیمی از دورهی پرتغالیها هنوز در برج و باروها دیده میشوند. مرد سیاهچردهی غرغرو بخشی از یک قلعه را نشانم داد. دشنه یا خنجری به کمربندش بسته بود که جنبهی تزئینی داشت. به گمانم خمیدگی انتهای این دشنه استفادهی چندانی نداشته باشد. چنان که تیغهی آن چندان به کار نمیآید.»
جان کامپتون پاین افسری بریتانیایی بوده که پس از گذراندن دوران ماموریتش در هند، در سال 1884به ایران سفر کرده و پیاده در ایران گشت و گزار داشته و روزانه در اینباره نوشته و تصاویری را نقاشی کرده است.