«آموزش ویراستاری و درستنویسی» کتاب مهمی دربارهٔ پیرایش کردن زبان فارسی از آلودگیهاست. آلودگیهایی که به روشهای مختلف مثل گرتهبرداری به زبان فارسی رسوخ کردهاند. این کتاب مهم را دکتر حسن ذوالفقاری نگاشته است. کتاب آموزش ویراستاری و درستنویسی به دو بخش تقسیم میشود که بخش اول درباره ویرایش فنی است و بخش دوم راجعبه ویرایش ساختاری و زبانی بحث میکند.
بخش اول شامل موضوعاتی مانند نشانهگذاری، شیوهٔ خط فارسی (پیوسته و جدانویسی)، املا و تلفظ واژگان درست واژگان، آوانگاری، عددنویسی، فرمولنویسی، سالنگاری و فصل آخر این بخش هم دربارهٔ مستندسازی و کتابآرایی است.
بخش دوم کتاب با کلیات نظری شروع میشود و سپس به خطاهای واژگانی، تعبیری و اصطلاحی میپردازد. فصلهای بعدی خطاهای دستوری را شامل میشوند که فصول شایان توجهی محسوب میشوند. این فصلها شامل درازنویسی و ابهام هستند که هر کدام از این دو، زیرمجموعههای بیشتری دارند.
این کتاب تمرینهای پرشماری نیز دارد تا فارسیدوستان خود را در میدان نبرد محک بزنند. پاسخ بعضی از این تمرینها در پانوشت کتاب آورده شده است.
یکی از مخاطبان از تبادلهای زبانی بین زبانهای گوناگون صحبت کرده است. او در بخشی از نظر خود نوشته است: »یکی از بحثهای این کتاب که دوستش داشتم، مقولۀ تأثیرپذیری زبانهای گوناگون از یکدیگر است. براساس آن، قرضگیری زبانی پدیدهای است که در پیامد مراودۀ کشورها با همدیگر اتفاق میافتد. ملتها در هر سطح از روابط و به هر دلیلِ سیاسی یا غیرسیاسی ممکن است، از زبان هم تأثیر بگیرند. این قرضگیری در گذشته کمتر بوده، اما در زمانهای نزدیکِ به ما پرشتاب شده است. بیشترِ قرضگیرندگان از جوامع بهاصطلاح عقبمانده و مصرفکنندهاند؛ مخصوصاً آنهایی که در حوزههای علمی و فنّاوری دستاورد درخوری ندارند. برخی از کشورها، مانند آلمان یا فرانسه، در مقابلِ اثر گرفتنِ زبانشان از دیگر ملل واکنشهای جدی نشان میدهند؛ اما در جاهایی، چون انگلیس یا آمریکا، مردم یا دولتها سختگیری زیادی ندارند.»
در فصل اول، کلیات و تعاریف میخوانیم: «عوامل فرهنگی و اجتماعی باعث شده است مردم، بدون هیچ مانعی زبان رسانههایی چون روزنامهها، مجلات و صداوسیما را زبان معیار بدانند. هر جامعه باید زبان معیاری داشته باشد تا بتواند بهعنوان مهمترین عامل ارتباطی میان افراد جامعه به کار برد. هر چه الگوهای زبانی غیرمعیار رواج پیدا کند، به مرور زمان، بهجای الگوهای معیار پذیرفته میشوند؛ درنتیجه زبان از جنبههای مختلف معیوب و ناقص میشود و اگر چه در ظاهر بتواند به نقش ارتباطی خود ادامه دهد، قواعد آن فرومیریزد و صرف و نحو آن دچار تغییر و اِشکال میشود.»
در فصل سوم و قبل از شروع بحث درازنویسی میخوانیم: «کلمهها در بافت هویت پیدا میکنند. رابطهٔ کلمهها و گروهها با یکدیگر جمله را میسازد. از ترکیب جملههای ساده، جملههای مرکب ساخته میشود. شناخت روابطِ اجزای جمله با یکدیگر (نحو) و استفادهٔ درست از آن، یکی از راههای درستنویسی است. امروزه، ساختمان جمله، سادگی، کوتاهی و شیرینی ذاتی زبان فارسی را به شدّت تحت تأثیر قرار داده است. دلایل این امر ضعفِ شمّ زبانی فارسیزبانان، کاهش سواد عمومی و مطالعه نکردن نثرهای معیار و بیعیب از سوی فارسیزبانان، رواج ترجمه و تأثیر منفی ترجمه بر الگوهای جملهسازی است. مهمترین غیرمعیارها در حوزهٔ جمله، درازنویسی و ابهام است.»
و بعد از این مقدمه، موضوع درازنویسی شروع میشود: «جملههای فارسی در گذشته، بسیار کوتاه بودهاند؛ چنان که اغلب در هر خط از دو یا سه فعل (هر خطر سه جمله) استفاده میشده است؛ برای نمونه:
«پس چون ماهی چند برآمد و بهرام به مملکت همی بود، هرمز را پسری بُود خُرد، نام وی شهریار، بهرام ملک خویش را دعوی نکرد؛ گفت: من این ملک بر شهریار بن هرمز همی نگاه دارم...» (تاریخ بلعمی).
«یکی از بزرگان را به محفلی اندر، همی ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه میکردند. سر برآورد و گفت: من آنم که من دانم» (گلستان سعدی).
اما امروزه بهطور متوسط، هر خط یک جمله است. گاه طول جملهها به دلایلی چون عادت به پرگویی، شاخ و برگ دادن، کاربرد عبارتها و افعال طولانی، آوردن جملههای معترضه و عوامل دیگر، دراز، نامفهوم و موضوع دور از دسترس میشود. ملاک اصلی سادهنویسی، ایجاز و کوتاهی جملههاست. اگر بخواهیم جملهای را ساده کنیم، اوّلین کار کوتاه کردن جملهها، تعابیر و واژگان آن است. جملههای کوتاه بهتر خوانده و فهمیده میشوند.»
حسن ذوالفقاری (۱۴۰۱-۱۳۴۵) استاد بخش ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس بود. وی سالها در حوزه ادبیات عامه، ادبیات داستانی، نگارش و ویرایش فعال بود و کتابهای بسیار و مقالات پرشماری نوشت. وی در سال تیرماه ۱۴۰۱ بر اثر ایست قلبی درگذشت و بدن او در شهر محل تولدش، دامغان، به خاک سپرده شد.
آثار وی بسیار است اما برای نمونه میتوان به کتابهای «فارسی عمومی»، «فرهنگنامهٔ داستانهای متون فارسی» و «از گلستان من ببر ورقی» اشاره کرد.