«یکی از ما نفر بعد است» (One of Us Is Next)، نوشتهی «کارن ام. مک منس» است که برای نخستین بار در سال 2020 منتشر شد. این کتاب توانست پس از انتشار در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار بگیرد و همچنین توانست نامزد جایزهی بهترین کتاب داستانی نوجوان گودریدز شود. انتشارات کولهپشتی کتاب «یکی از ما نفر بعد است» را با ترجمهی حسین علیرضایی منتشر کرده است.
داستان این کتاب در ادامهی کتاب پرطرفدار و پرفروش «یکی از ما دروغ میگوید» نوشته شده است. داستان از آن قرار است که در حومهی سن دیگو، فردی ناشناس پیامهایی برای دانشآموزان بیوبیو میفرستد که حاوی بازی جرات و حقیقت است. در ابتدا به نظر میرسد دانشآموزان حق انتخاب دارند، اما حقیقت ماجرا این است که دانشآموزان تنها وقتی جان سالم به در میبرند که جرات را انتخاب کرده و ماموریت آن را انجام دهند؛ در غیر این صورت رازی از آنها برملا خواهد شد. داستان از جایی پیچیدهتر میشود که یکی از دانشآموزان به قتل میرسد و دو دانشآموز تصمیم میگیرند به راز این بازی پِی ببرند. مسائل شخصی و روابط خانوادگی دانشآموزان اساس و محوریت این داستان را تشکیل میدهند و نویسنده بهخوبی از پس ترسیم آن برآمده است.
نظرات زیر بخشی از نظرات ثبت شده در سایت آمازون است. خوانندهای با اشاره به خط داستانی کتاب و تحسین نویسنده نوشته است: «داستان بسیار مهیّج و پر پیچ و خم است و واقعاً نمیتوانید آن را کنار بگذارید. داستان غیرقابل پیشبینی است و نویسنده با ذهن خلاقش جذابیت کتاب را تا به انتها حفظ کرده است. این کتاب از کلیشههای خستهکننده استفاده نکرده و سعی دارد شخصیتها را طوری کنار هم بچیند که هر کدام رازهای بسیاری را به دوش بکشند و داستان را بیش از پیش خواندنی کنند.»
خوانندهی دیگری به داستان قبلی خانم نویسنده اشاره کرده است: «من کتاب یکی از ما دروغ میگوید را خواندهام و واقعا شیفتهی نویسنده شدم چون بهزیبایی توانسته بود خواننده را با داستانش همراه کند. پس از آن که متوجه شدم کتاب دیگری از نویسنده منتشر شده، بلافاصله آن را تهیه و شروع به خواندن کردم. نویسنده به طور جدی میداند چگونه یک راز را طراحی کند. پیچ و تاب طرح در پایان بسیار غیرمنتظره و کاملاً هیجانانگیز است. شخصیتها شگفتانگیز و دوستداشتنی بودند.»
مخاطب دیگری با توصیف شخصیتهای اصلی داستان، خواندن این کتاب را به تمام طرفداران رمانهای جنایی و معمایی پیشنهاد میکند: «میو، ناکس و فیبی، ستارههای اصلی داستاناند. آنها از نظر شخصیتی بسیار متفاوت هستند و با این حال بسیار زیبا پیوند میخورند، اما ناکس، جور دیگری شیرین است، بسیار شجاعتر از آن چیزی است که تصور میکند. باهوش است و حضورش داستان را جذابتر کرده است.»
داستان از زبان میو شروع میشود: «خواهرم فکر میکند آدم بیمسئولیتی هستم. این را بر زبان نمیآورد نه رودررو، نه در پیام-هایش، اما کاملا واضح است.
فهرست دانشگاههایی رو که برات فرستاده بودم دیدی؟ زمستون سال سوم دبیرستان برای این کار زود نیست. خیلی هم دیره. وقتی برای جشن اشتون برگشتم، اگه خواستی میتونیم بریم چند جا رو ببینیم. ضمن اینکه باید برای دانشگاهی اقدام کنی که کاملا از منطقه امنت دور باشه. دانشگاه هاوایی چطوره؟
چشم از پیام او برمیدارم و نگاهم به نگاه پرسشگر ناکس میرز میافتد. «برایون فکر میکنه من باید برم دانشگاه هاوایی.» این را میگویم و چیزی نمانده لقمهای از امپانادا که در دهانش در گلویش گیر کند. میپرسد: «میدونی که اون دانشگاه توی یک جزیرهست دیگه، نه؟» لیوان آب سرد را برمیدارد و نیمی از آن را یک نفس سر میکشد. امپاداناهای کافه کونتیگو فوقالعاده است اما اگر به غذاهای پر ادویه عادت نداشته باشید خوردنش سخت میشود.»
در قسمت دیگری از کتاب میخوانیم: «اِلی دارد با تلفن حرف میزند و من وارد وینترفل میشوم. به یک صندلی اشاره میکند که بنشینم. میگوید: «قول میدم که این کار رو نکنم. موبایلم رو خاموش میکنم.» صدایش خیلی گرمتر از زمانی است که دارد با یک موکل یا وکیل حرف میزند؛ پس بدون شنیدن جملهی بعدش هم میتوانم حدس بزنم چه کسی پشت خط است. «من بیشتر عاشقتم، فرشتهی من. میبینمت.» موبایلش را کنار میگذارد و سرش را با حواسپرتی برایم تکان میدهد. «هفتۀ آینده مجبورم همهچیز رو توی چهار روز انجام بدم که جمعه بیکار باشم.» میگویم: «وای، آره.» و یک دسته پرونده را برمیدارم. «باورم نمیشه یک هفتۀ دیگه دارین عروسی میکنین. آمادگیش رو دارین؟» نمیدانم چرا دارم از او این را میپرسم، فقط میدانم پسرها این سؤال را از هم میپرسند. اِلی لبخند میزند. «من یک ساله که آمادهام. فقط خوشحالم از اینکه اشتون هم آماده شده.» میگویم: «اشتون فوقالعادهست. تو خیلی خوشبختی.» بعد از گفتن این حرف پشیمان میشوم؛ زیرا حس میکنم به او بیاحترامی کردهام، ولی اِلی فقط سرش را به نشانۀ تأیید تکان میدهد.»
کارن ام. مک منس (Karen M. McManus) مدرک لیسانس خود را در رشتهی زبان انگلیسی از کالج هولی کراس و کارشناسی ارشدش را در رشتهی روزنامهنگاری از دانشگاه شمال شرقی (نورث ایسترن) دریافت کرده است. او متولد آمریکا است و هماکنون در ماساچوست زندگی میکند. پس از انتشار کتاب پر طرفدارش به نام «یکی از ما دروغ میگوید»، نام این نویسنده بر سر زبانها افتاد و کتابش تا کنون به 37 زبان مختلف دنیا ترجمه شده است. از دیگر آثار این نویسنده میتوان به «راز بین دو نفر» اشاره کرد.