کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» نوشتهی حمیدرضا صدر را نشر چشمه منتشر کرده است. حمیدرضا صدر در کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» شرحی از زندگی خود در عالم فوتبال و سینما ارائه داده است. این کتاب برای دوستداران سینما و فوتبال مناسب است.
حمیدرضا صدر که همواره در تفسیرهای فوتبال و نقدهای سینمایی فردی شاداب و خلاق بود، زمانی که با بیماری روبرو شد نیز دست از تلاش برنداشت و کتابی پدید آورد تا پس از مرگش به دست مردم برسد. کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» روایتی است از رویارویی با بیماری، و بیمها و امیدهایی که در پی بیماری به سراغ انسان میآید و او را در مواجههای بیامان با خود قرار میدهد. صدر در هنگام چنین مواجههای است که قلم به دست میگیرد و مینویسد.
بیماری برای صدر پایان راه نیست، آغازی است دوباره که با قلم رقم میخورد و به جای آنکه در خود فرو رود و خود را ببازد؛ با ما حرف میزند، از خودش میگوید، از فراز و نشیبها، از رخدادهای زندگی و وقایعی که لمس کرده، و اینگونه است که به مرگ لبخند میزند و به ما نیز در مواجهه با دشواریهای زندگی درس بزرگی میدهد.
«حوالی ساعت ۸ بعدازظهر است و خورشید تابستانی هنوز غروب نکرده. روی تخت اتاقخواب، رو به سقف، در محاصرهی کتابها و مجلههایت، دراز کشیدهای. همانهایی که یکی یکی از گوشه و کنار جهان جمعشان کردهای، طی بیش از دو دهه، و مثل دسته گل نگهشان داشتهای. حالا چه بیمصرف شدهاند. مهرزاد بیآنکه صدایش کنی وارد میشود. جلو میآید و بالا سرت میایستد و به تو خیره میشود. با آرامش میگویی: «مهرزاد خانم، نمیخوام دکترها تیکه پارهم کنن.» میگویی:«پزشکها طول زندگی رو اضافه میکنن، اون هم فقط یه کم، ولی تو همون مدت جورهای دیگهای از بین میبرنت. تو دیگه خودت نیستی، له شدهای، خرده شدهای، پاره پاره.» و اضافه میکنی: «عزیز دلم، نمیخوام برای زنده بدون تن به درمان و تراپی و این چیزها بدم. میخوام همینجور که هستم برم، نه له شده، نه پاره پاره. نه مثل پسرعموت فرهاد که میدونی چه بلایی سرش آوردن.»
حمیدرضا صدر، نویسنده، روزنامهنگار، منتقد سینما و مفسر فوتبال بود که در سال 1335 زاده شد و در سال 1400 از دنیا رفت. او یکی از کارشناسان سینما و فوتبال بود که به لحاظ دانش در سطح بالایی قرار داشت و مفسری پرمخاطب به شمار میآمد.
صدر دارای کارشناسی اقتصاد از دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد شهرسازی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دکترای برنامهریزی شهری از دانشگاه لیدز بریتانیا بود. او همچنین دارای سابقه مطبوعاتی قابل توجهی بود و به لحاظ کار روزنامهنگاری هم یکی از برجستگان این حوزه بود.