برای مطالعهی یک فرهنگ، شاید هوشمندانه باشد که سراغ تئاترش برویم و به مطالعهی تئاتر و رابطهاش با دیگر ژانرهای پرفورمنس فرهنگی بپردازیم. جای تعجب نیست که تئاتر، به عنوان ژانری خاص از پرفورمنس فرهنگی، منظری برای بیان دیدگاهها و امکانی برای سایر رویکردهای بین رشتهای در مطالعات فرهنگی فراهم میآورد.
تا پایان قرن هجدهم، تمرکز تئاتر بر شخصیتهای روی صحنه و ارتباطات میان آنها بود، با شروع قرن نوزدهم این توجه به روابط بین صحنه و تماشاگر معطوف شد و در آغاز قرن بیستم ساختار تبادلات تئاتری در اروپا بهکلی دچار تغییرات اساسی شد.