«مقدمهای بر نظریههای یادگیری» کتاب درسی و دانشگاهی برای رشتههای روانشناسی و مرتبط با آن است. این کتاب مروری بر نظریههای مختلف یادگیری از جمله دیدگاههای رفتارگرایانه، شناختی و گشتالت و مانند اینهاست. در کتاب «مقدمهای بر نظریههای یادگیری» شخصیتهای تأثیرگذار و نقش آنها در پیشرفت این رویکردها بررسی میشود.
علم روانشناسی شاخههای تخصصی فراوانی دارد که یکی از مهمترین و قدیمیترین آنها یادگیری است. یادگیری از معدود زمینههای روانشناسی است که اندک زمانی پس از استقلال یافتن روانشناسی بهعنوان یک نظام علمی پایگرفت و تاکنون در گسترش دانش روانشناسی نقش بزرگی ایفا کرده است. یادگیری نهتنها بهعنوان یک زمینهٔ علمی که بهخودی خود حائز اهمیت است مورد توجه صاحبنظران قرار دارد، بلکه از آنجا که سایر رشتههای روانشناسی، یادگیری را اساس شناسایی مسائل مورد بحث خود میدانند این شاخهٔ تخصصی علم روانشناسی، از همان روزهای نخست تأسیس روانشناسی عملی، مورد توجه روانشناسان مختلف بوده است و همهٔ نظریهپردازان و پژهشگران روانشناسی، بهطور مستقیم با غیرمستقیم، یادگیری را از موضوعهای مهم به حساب آورده و دربارهٔ آن به پژوهش پرداختهاند. روانشناسی یادگیری، علاوه بر جنبههای نظری، از لحاظ عملی نیز در زمینههای مختلفی به کار بسته شده است.
خلاصه که این کتاب با موضوعی مهمی که دارد، اغلب بهعنوان منبعی در دورههای مرتبط با روانشناسی تربیتی، نظریههای یادگیری و تحلیل رفتار استفاده میشود.
خوانندهای خود دانشجوی رشته روانشناسی است. وی مینویسد:
«به عنوان یک دانشجوی مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی، «مقدمهای بر نظریههای یادگیری» منبع ارزشمندی برای درک چشمانداز متنوع نظریههای یادگیری است. یکی از نقاط قوت این کتاب وضوح آن در توضیح نظریههای پیچیده بدون سادهسازی بیش از حد آنهاست. نویسندگان تعادلی بین عمق و سطحیسازی ایجاد میکنند و آن را به یک انتخاب عالی برای دورههای مقدماتی و مطالعات پیشرفتهتر در این حوزه تبدیل میکنند. همچنین زمینه تاریخی ارائه شده برای هر نظریه، درک خواننده را از تحول اندیشه در این زمینه افزایش میدهد که من آن را دوست داشتم. همچنین گنجاندن نمونههای دنیای واقعی و کاربردهای عملی نظریهها، تجربه یادگیری را غنی میکند.»
خواننده دیگری که این کتاب را منبعی مهم برای آموزش به کودکان میداند، مینویسد:
«کتاب «مقدمهای بر نظریههای یادگیری» توسط هرگنهان و اولسون، کاوشی قابل تامل در مورد نظریههای متنوعی است که درک ما را از نحوه یادگیری شکل دادهاند. این کتاب خوانندگان را به سفری در ریشههای تاریخی رفتارگرایی، شناختگرایی، ساختگرایی و سایر رویکردها میبرد. گنجاندن مطالعات موردی و آزمایشهای واقعی که دانشمندان این حوزه انجام دادهاند، به خوانندگان کمک میکند تا شکاف بین مفاهیم انتزاعی و سناریوهای دنیای واقعی را پر کنند.»
در فصل ۱۰ که دربارهٔ نظریه گشتالت است، میخوانیم:
«پس از جی. بی. واتسون، رفتارگرایی به صورت اشتیاق بزرگ روانشناسان آمریکا درآمد، و از زمان او به بعد بانفوذترین نظریهپردازان مانند گاتری، اسکینر، و هال رفتارگرا بودند. انتقاد شدید رفتارگرایان از روش دروننگری وونت و تیچنر سبب شد که این روش تقریباً به طور کلی کنار گذاشته شود. در حدود همان زمانی که رفتارگرایان روش دروننگری را در آمریکا مورد انتقاد قرار میدادند، گروه کوچکی از روانشناسان آلمانی که خود را روانشناسان گشتالت مینامیدند استفاده از آن روش را در آلمان به باد انتقاد گرفتند. در حالی که گفته میشود نهضت رفتارگرایی زمانی آغاز شد که واتسون مقالهٔ خود با عنوان "روانشناسی از دیدگاه یک رفتارگرا" را در سال ۱۹۱۳ به چاپ رسانید، تصور بر این است که نهضت گشتالت به توسط مقالهٔ ورتایمر دربارهٔ حرکت آشکار که در سال ۱۹۱۲ انتشار یافت شروع گردید.
اگرچه مَکس ورتایمر (۱۹۴۳-۱۸۸۰) را بنیانگذار روانشناسی گشتالت میدانند. با این حال، او از همان ابتدای شکلگیری این روانشناسی با دو نفر دیگر، به نامهای ولفگانگ کُهلر (۱۹۶۷-۱۸۸۷) و کورت کافکا (۱۹۴۱-۱۸۸۶)، همکاری نزدیک داشت، و این دو نفر همدستان ورتایمر در بنیانگذاری روانشناسی گشتالت به حساب میآیند. هرچند که هر سه نفر به روانشناسی گشتالت خدمتهای مهم و منحصر به فردی کردند، اما اندیشههای آنها همواره در توافق نزدیک با یکدیگر بود.»
در فصل ۱۱ کتاب که دربارهٔ یکی از بزرگترین روانشناسان قرن است، میخوانیم:
«قبلاً گفتیم که پیاژه مخالفِ تعریف هوش بر حسب تعداد سؤالهایی که در آزمون به اصطلاح هوش درست جواب داده میشوند بود. از نظر پیاژه، یکی عمل هوشمندانه عملی است که ارگانیسم را برای رسیدن به شرایط بهینه برای بقا کمک میکند. به سخن دیگر، هوش به ارگانیسم فرصت میدهد که با محیط خود به طور مؤثر برخورد نماید. از آنجا که محیط و ارگانیسم دائماً در حال تغییرند، تعامل "هوشمندانه" بین این دو نیز باید مرتباً تعییر کند. یک عمل هوشمندانه همواره میل به آن دارد که در وضعیت موجود شرایط بهینه را برای بقای ارگانیسم فراهم آورد. بنابراین، برای پیاژه، هوش یک صفت پویا است، زیرا آنچه به عنوان یک عمل هوشمندانه در دسترس قرار دارد همواره با رشد زیستشناختی ارگانیسم و همراه با کسب تجربه توسط او تغییر میکند. طبق نظر پیاژه، هوش جزو جدایی ناپذیر هر موجود زنده است، زیرا همهٔ موجودات زنده شرایطی را که به بقای آنها کمک میکنند میجویند. اما اینکه چگونه هوش در هر زمان معین آشکار میگردد با تغییر شرایط تغییر میکند. غالباً نظریهٔ پیاژه را شناختشناسی ژنتیکی لقب دادهاند زیرا میکوشد تا تحول تواناییهای هوشمندانه را ریشهیابی کند. باید آشکار باشد که در اینجا اصطلاح ژنتیک به رشد تحولی اشاره دارد تا میراث زیستشناختی نظر پیاژه در رابطه با چگونگی تحولیافتن توانهوش در ادامهٔ این فصل خلاصهوار معرفی خواهد شد.»
بی. آر. هرگنهان روانشناس و نویسندهای برجسته بود. او استاد ممتاز روانشناسی در دانشگاه ایالتی هومبولت در کالیفرنیا بود. حوزه مطالعاتی هرگنهان، تاریخ روانشناسی و نظریههای یادگیری بود. از وی کتاب دیگری به نام «تاریخ روانشناسی» به فارسی ترجمه شده است.
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب مقدمهای بر نظریههای یادگیری را با 25درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوۀ خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به کتابهای روانشناسی علاقهمندید، به صفحه خرید کتب روانشناسی هم سری بزنید.