کتاب «بخشودن» دومین شماره از مجموعه تجربه و هنر زندگی است که با ترجمه «خشایار دیهیمی» همراه است. کتاب بخشودن کتابی فلسفی است که نویسندگان آن با مثالهایی واقعی و بیانی روان، به مفهوم بخشش پرداختهاند و کوشش کردهاند با درکی عمیقتر، به ما کمک کنند تا از معنای سطحی آن بپرهیزیم.
بخشش میتواند دامنه گستردهای از مفاهیم را شامل شود و به دست دادن تعریف دقیقی از بخشودن و گذشت، شروع کار کتاب است. همیشه این کلمه بار معنایی مثبتی داشته است؛ اما بخشش همیشه هم مطلوب نخواهد بود. در کتاب از دریچه دیگر به این مفهوم نگاه میشود و سوالهایی که در پی پاسخ به آنهاست. سوالاتی مانند: اساسا چرا میبخشیم؟ بخشش چه عواقبی دارد و در ما چه حسی ایجاد میکند؟ با مطالعه این کتاب پاسخ سوالات و مفهوم گذشت را وسیعتر از گذشته درک خواهیم کرد.
«بابک»، «احسان» و«فرهنگ» از کاربران سایتهای داخلی هستند که نظراتشان را اینچنین مینویسند: «به جنبههایی از بخشش اشاره میکند که قبلا به آنها توجه نکرده بودم و یا به این شکل تصورش نمیکردم. کتاب خوبی بود.»
«نگارنده سعی کرده است در مورد بخشودن به تعریف درستی برسد و از عهده کار هم به نظر برآمده است. در مجموع، کتاب خیلی روان بحث میکند و مباحث را پیچیده نمیکند.»
«ارزش خواندن دارد. کتاب این نگرش سنتی در جوامع بشری را نقد میکند که بخشودن همیشه قابل ستایش است و در نهایت چشمانداز فرد را نسبت به بخشودن، انتقام، تنفر و... وسیعتر میکند.»
مخاطبی از کاربران سایت آمازون مینویسد: «کتاب عالی است. به شدت توصیه میشود. کتاب بخشش را از بافت دینی خارج میکند و نکات روشنی را بیان میکند در مورد اینکه بخشش چیست و چه معنایی دارد.»
نظر نیچه را درباره بخشودن در بخشی از کتاب میخوانید: «به نظر نیچه، بخشودن در تجلیات گوناگونش، کوشش خودمحورانه قربانی برای به زنجیر کشیدن خودپسندی جریحهدار شدهاش است: کوششی برای تسکین دادن به جراحاتی که هم حاصل آن تعرض اولیه است، و هم حاصل آن تلخیهایی که احساس خشم و کینه در وجودشان به بار آورده است. قربانی با این کار اهمیت و ارزش خودش را منکر میشود و لذا خودش را از فشار و لزوم تلاش برای مبارزه در راه اثبات عزت و کرامت نفس خویش، و امکان وارد آمدن صدمههای بعدی به خود میرهاند. اگر در این مبارزه شرکت نکنی پس امکان زخم برداشتن در این مبارزه هم از میان می رود. فرد بخشاینده در پناهگاهی پناه میگیرد که نهایتا چیزی جز توهم خود شیفتهوار از خودبسندگی نیست.»
درباره بخشودن و عواقب آن میخوانید: «آدمهای ضعیفی که میبخشایند درواقع تن به بیاحترامی و حرمتشکنی متجاوزان نسبت به خودشان میدهند؛ آنها خودشان در این بیاحترامی به خودشان سهیم میشوند امّا میخواهند با گفتن اینکه نیازها و حقوقشان چندان اهمیتی ندارد و آنچه مهم است برقرار کردن روابط حسنه با هر کس دیگری، ازجمله آسیبزنندگان به آنهاست، از گزندگی مطلب بکاهند.»
«آنهایی که طرفدار بخشودن و گذشت هستند غالبا ادعا میکنند که ارزش بخشودن و گذشت در این است که هم فرد بخشاینده و هم فرد بخشودهشده را رها و قوی میکند: بخشودن و گذشت به ما امکان میدهد غل و زنجیر گذشتهای پُر از خطا را از پایمان برداریم و رو به سوی آیندهای کنیم که آکنده از تلخیها و نفرتها نیست. به نظر آنها، بخشودن نوری است که در تاریکی جهان میدرخشد: بخشودن نه تنها نشانهای از مهربانی، بلکه نشانه سخاوت و بلندنظری هم هست، هدیهای رایگان که هم نصیب فرد بخشاینده و هم نصیب خطاکار میشود.»
تاثیر بخشش در جامعه اینچنین بیان میشود: «بسیار دیدهایم که جنایت پیشگانی که متوجه میشوند قطعا بزودی قدرتشان را از دست خواهند داد با کسانی که قرار است جایگزین آنها شوند وارد مذاکره و معامله میشوند و اعلام میکنند آمادهاند دست از مبارزه بیشتر برای حفظ قدرتشان بردارند و در نتیجه خونریزی بیشتری صورت نگیرد، به شرطی که به آنان قول داده شود که امان میگیرند و به خاطر جنایتهایشان محاکمه نمیشوند. اگرچه این مذاکرات و معاملات قطعا غیرعادلانه هستند، امّا میتوانند جان چنان عده زیادی را از خطر درامان نگه دارند که نمیتوان به سادگی و بیدرنگ با این دلیل که جدا غیراخلاقی هستند ردشان کرد و کنارشان گذاشت. جان و زندگی قربانیان آینده به هیچ روی اهمیتی کمتر از جان و زندگی قربانیان گذشته ندارد.»
«ایوا گاراد» در اسکاتلند متولد شده است. او هماکنون در دانشگاه منچستر بهعنوان محقق افتخاری در گروه فلسفه، مشغول به کار است. ایوا گاراد مقالات زیادی درباره نظریههای اخلاق و دین نوشته است و علاقه زیادی به مسئله هولوکاست دارد و تحقیقات زیادی در این زمینه انجام داده است.
«دیوید مک ناتون» که همانند ایواگاراد یک پژوهشگر فلسفه است، در دانشگاه فلوریدا و کیل انگلستان تدریس میکند. دیوید مک ناتون مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکسفورد گرفته است.