جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

مدرسه زیبایی کابل

قیمت:
185,000 تومان
مشخصات کتاب مدرسه زیبایی کابل
کشور مبدا
تعداد صفحات
368 صفحه
شابک
9786003767478
سال خلق اثر
2007
سال انتشار
2007
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
2
این کتاب در یک نگاه

«مدرسه زیبایی کابل» کتابی خواندنی و تأثربرانگیز از «دبورا رودریگز» است که برای اولین‌بار، در سال 2007 منتشر شد. «مدرسه زیبایی کابل» روایتی است درام از مکتب ادبیات «فمنیسم» که در قالب خودزندگی‌نامه و خاطره‌نگاری نوشته شده است. این رمان بر اساس تجربه واقعی نویسنده در سفرش به کشور افغانستان در سال 2001 به نگارش درآمده است و به صورت به فروش بالایی دست پیدا کرد.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب مدرسه زیبایی کابل

«مدرسه زیبایی کابل» داستان زندگی خود نویسنده را روایت می‌کند که زندگی سخت و پرچالشی را در کشوری جنسیت‌زده شروع می‌کند. او علاوه‌بر نویسندگی و خاطره‌نگاری، آرایشگری است که دو ازدواج ناموفق را از سر گذرانده و حالا، در سال 2002 قصد دارد آرایشگاهی برای مردم افغانستان راه بیاندازد؛ برای مردمی که سایۀ طالبان و خرابی‌های آن‌ها روی زندگی‌شان سنگینی می‌کند. حالا او باید با یک دنیا مشکل، محدودیت و دغدغه‌های بزرگ برای زنان این کشور سروکلّه بزند... .

نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب مدرسه زیبایی کابل چیست؟

یکی از نظرات جالب‌توجه ثبت شده در سایت «طاقچه» را با هم بخوانیم:

«همیشه وقتی یک نفر از بیرون به یک فرهنگی نگاه می‌کند خیلی بهتر می‌تواند به جزئیات آن فرهنگ بپردازد و تشریحش کند. این کتاب نیز فرهنگ مردم افغانستان به ویژه دغدغه‌ها و مشکلاتی که زنان افغان داشتند را از زبان یک زن آمریکایی بیان می‌کرد... با اینکه تفاوت فرهنگی بسیار است اما ویژگی مشترک نویسنده و زنان افغان، که همان زن بودن است، خیلی به همدلی‌شان کمک کرده بود و باعث شده بود خیلی از زمان‌ها معنی دغدغه‌هایشان، گریه‌ها و خنده‌های همدیگر را متوجه بشوند.»

این نظر کوتاه نیز در سایت «ایران کتاب» برای کتاب حاضر نوشته شده است:

«کتاب بسیار روانی است که جامعه افعانستان بعد از طالبان را در سال ۲۰۰۲ از دیدگاه زن غربی روایت می‌کند؛ یا از منظری، تلاش زنان برای پدیدار شدن در جامعه با وجود محدودیت‌های بسیار.»

یکی از خوانندگان کتاب در سایت «گودریدز» کتاب «مدرسه زیبایی کابل» را اینچنین زیبا توصیف کرده است:

«خودزندگی‌نامه، جنگیدن و تلاش زنانه، تلاش برای مرهم شدن برای زنان، خاورمیانه... اینها همۀ موضوعات مورد علاقه من هستند. و این کتاب ترکیب هر سه این موارد بود. نفهمیدم چطور 366 صفحه را خواندم... فقط ته‌اش فهمیدم مصمم‌تر شده‌ام برای کمک به زنان، علی‌الخصوص برای زنان جامعۀ مردسالار و محدود کننده... نویسنده یک الگو شد برای من. زنی که در ناز و نعمت آمریکا می‌توانست بماند و فرزندانش را بزرگ کند، اما روح بزرگش برای زنان روح خلیده به درد آمد. حین خواندن فراز و فرودهای راهش، نفسم تنگ و راحت می‌شد. لذت زندگینامه‌ها همین است: می‌دانی این نفسی که تنگ و راحت می‌شود واقعی است، برای چیزهای واقعی!»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

این بخش یکی از تأثربرانگیزترین پاراگراف‌های کتاب از نظر خیلی خوانندگان است:

«دخترک حداکثر پانزده سال داشت. روسری کثیف و کهنه‌ای که موهایش را پوشانده بود آبی رنگ بود و یک طرف آن پاره شده، روی شانه‌اش افتاده بود. روی گونه‌اش زخم تازه‌ای بود. دستش را بر گردن من انداخت، در گوشم گفت: «به من کمک کنید.» به من گفته بودند که از نظر سلامتی خودمان نباید زندانیان را لمس کنیم، ولی در آن لحظه نمی‌شد به این چیزها فکر کرد. رو به ثریا کردم و پرسیدم: «چرا او اینجاست؟» ثریا بعد از گفتگوی کوتاهی، برایم گفت که: «او را به مرد پیری شوهر داده بودند. مرد او را می‌زده است و او فرار کرده. خانواده خودش فرار او را به پلیس گزارش داده‌اند، به جرم شکستن عهد ازدواج در زندان است.» با خودم فکر کردم؛ خدای من، یعنی اگر من افغان بودم، بخاطر ترک آن همسر مرا زندان می‌کردند.»

یکی از جنبه‌های مثبت کتاب داشتن قلمی انتقادی نسبت به دیدگاه غرب از کشورهای جهان سوم است که در قطعۀ زیر، یک نمونه از ان را مشاهده می‌کنید:

«غربی‌های زیادی را شناخته‌ام که برای کمک به افغان‌ها تلاش می‌کنند، اما نتایج کارها همیشه آنطور که انتظار داریم به نفع مردم تمام نمی‌شود. رشته‌های بسیاری هست که دست و پای این زنان را بسته و به عقب می‌کشد که اغلب آن‌ها را چشمان غربی ما حتی نمی‌تواند ببیند. خیلی طول می‌کشد تا تشخیص بدهیم که پیچیدگی‌های زندگی و مشکلات زنان افغان مشابه زنان ما نیست. گاهی حتی اگر آن‌ها به درستی درک کرده باشیم، ممکن است نتوانیم کمک کنیم.»

پارگراف زیر یکی از جنبه‌های سنتی و متعصبانۀ ازدواج در افغانستان را توصیف می‌کند:

«بعضی مادر شوهرها از همان فردای شب عروسی چهره مهربان را کنار می‌گذارند و از منصب فرمانراوای مطلق خانه تازه عروس را چون کلفت بی جیره و مواجبی به کار می‌کشند. از تمیز کردن زمین، پر کردن هیزم بخاری‌ها، تا شستن و مالش دادن پاهای آن‌ها به وقت خستگی، همه جزء وظایف عروس اعلام می‌شود. گاهی شوهران هم با همان استبداد با آن‌ها رفتار می‌کنند و یا آنکه در زندگی همسر خود جز نام و شبح دور دستی نیستند. تمام وقت خود را دور از خانه به کار یا معاشرت با مردان دیگر می‌گذرانند و فقط برای خوردن یک یا دو وعده غذا در خانه پیدایشان می‌شود.»

دربارۀ نویسندۀ کتاب مدرسه زیبایی کابل

«دبورا رودریگز» نویسنده، فعال بشری و آرایشگر آمریکایی است که در سال 2001، سفری بلندمدت به افغانستان را شروع می‌کند. حاصل این سفر برای او دو اثر پرفروشی می‌شود که به فارسی نیز ترجمه و چاپ شده‌اند: «مدرسه زیبایی کابل» و «قهوه‌خانۀ کوچک کابل».

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «مدرسه زیبایی کابل»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.