جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

صبحانه انگلیسی

قیمت:
40,000 تومان
مشخصات کتاب صبحانه انگلیسی
کشور مبدا
تعداد صفحات
190 صفحه
شابک
9786226377164
سال خلق اثر
1399
سال انتشار
1399
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
1
این کتاب در یک نگاه

صبحانۀ انگلیسی نوشتۀ محمد درودگری در سال 1399 توسط کتاب فانوس منتشر شد. صبحانۀ انگلیسی دربارۀ جوانی است به نام فرید که وارد ماجرایی پلیسی می‌شود و سعی دارد خود را از این مخمصه خلاص کند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «گوشۀ چشمم می‌سوخت. دندان عقلم تیر می‌کشید. دوربین‌ها فلاش می‌زدند. دیافراگم‌ها از پا نمی‌افتادند. ناله‌ها و نعره‌های نادر در خیابان ریتم نمایش را تند کرده بود. من بر صندلی الکتریکی دست‌بند خورده بودم و این کمدی صامت را تماشا می‌کردم.»


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب صبحانه انگلیسی

ماجرا با یک قتل آغاز می‌شود. با قتلی که در یک کافه رخ داده و پای شخصیت اصلی داستان، فرید، نیز در این قتل باز می‌شود. داستان درواقع کشمکشی است میان فرید و پلیس‌ها؛ فرید و آدم‌های دیگری که به این قتل مربوط‌اند؛ و فرید و رها، کسی که فرید به او علاقه‌مند است. به همین خاطر است که با یک داستان پلیسی ـ جنایی صرف روبه‌رو نیستیم و تم عاشقانه نیز این رمان را خواندنی‌تر کرده است.

نظر خوانندگان دربارۀ کتاب صبحانۀ انگلیسی چیست؟

در سایت ویرگول نظری دربارۀ رمان ثبت شده که بخش‌هایی از آن چنین است: «در تعریفِ یک کلمه‌ایِ کتاب می‌گوییم "رُمان پلیسی" است. اما اصرار دارم بگویم که این‌طور نیست. یعنی دقیقاً این تعریف نیست. شما یک رمان می‌خوانید با داستانی پلیسی. همۀ قواعدی که برای خواندن یک رمان لازم است در این کتاب وجود دارد. موضوع جالبی دارد. راویِ خوبی که شنیدنش جذاب است. پی‌رنگِ پُررنگی که سر تا ته کتاب حفظ می‌شود. مهندسی دقیقی که در اجزای رُمان انجام شده است. زبان کتاب خواندنی ا‌ست. شخصیت‌ها و راوی منطقی‌اند و به آدم‌های واقعی شباهت دارند. حرف‌ها به زور توی دهان شخصیت‌ها گنجانده نشده است. شخصیت‌ها سیاه و سفید نیستند. و خیلی دیگر از قواعد ریز که در یک کار خوب وجود دارد، در این کتاب هم وجود دارد.

حالا که دلیلم برای اینکه در همان سی صفحه اول از شروع کتاب، خوشم آمد را گفته‌ام، دلایل کلیِ خوب بودن رمان را هم گفته‌ام، می‌ماند حرف آخرم. حرف آخر اینکه راوی داستان یک ابلهِ در مخمصه افتاده نیست، یک آل‌کاپونِ شریر و چموش که بتواند زمین را به آسمان بدوزد، هم نیست. راوی "آدم" این روزگار است، گاهی تقلایی می‌کند و به در بسته می‌خورد، گاهی می‌تواند قانون و قدرت را هم دور بزند. راوی باهوش است، طناز است، کمی دون‌ژوان است، اما اصلاً مصنوعی و احمقانه نیست. نویسنده پایان اکثر فصل‌ها را جوری بسته است که بخواهی سریعاً فصل بعدی را بخوانی. رمان با ریتمی که هیجان را حفظ کند، پیش می‌رود ... من با پایان‌بندی رمان موافق نبودم. اما وقتی کتاب را بستم و سیگاری آتش زدم و تپش قلبم آرام شد، فکر کردم که چه خوب می‌شود صبحانه انگلیسی جلد دیگری هم داشته باشد. و این یعنی یک پایان‌بندیِ خوب.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزۀ خواندن باشند

در بخشی از کتاب می‌خوانید: «از در و دیوار سبیل ناصرالدین‌شاه می‌ریخت. همۀ مجسمه‎ها و تابلوهایش را چپانده بودند در تالار اصلی. یکی از راهنماها از تاریخچه و حوادث حوالی تخت مرمر می‌گفت. رها رفته بود توی خودش و حرف‌های مرا هضم می‌کرد. دور سالن را که زدیم، بالای پله‌ها از راهنمای سالن پرسیدم: "در آن فیلمی که عروسی محمدرضا و فرح را نشان می‌دهد، از همین پله‌ها بالا می‌آیند؟"

ـ شاه فقط دو تا از عروسی‌هاشو اینجا گرفت. فرح سعدآباد بود.

ـ نه قربان! فرح هم تو کاخ گلستان بوده. فقط می‌خواستم بدونم کدوم مسیر رو اومده‌ن بالا تو اون فیلم.

ـ فوزیه و ثریا اینجا بودن آقا.

ـ فوزیه اصلاً تو ایران عروسی نگرفت. همون مصر مراسم گرفتن. ثریا و فرح اینجا بودن. من خودم بچۀ میدون گرگان‌ام، همون‌جایی که مردم ثریا صداش نکردن، تاریخچۀ این خاندان زیر بغل منه.

... رها هنوز مسحور سقف و تزیینات تالار تخت مرمر بود. دوباره که شروع کردیم به دیدن تابلوها و وسایل مقابل تخت مرمر، گفتم: "تو برو. برو اوضاع رو سر و سامانی بده ... منم یکی دو هفته بعد به‌اتفاق خانواده بیام دست‌بوسی آقا مراد." که برگشت توی صورتم. چشم، ابرو، خطوط صورت و لب‌هایش ترکیبی پیدا کرد که تابه‌حال ندیده بودم.

ـ یعنی تو الان داری رسماً ازم خواستگاری می‌کنی؟

ـ خیلی گشتم جایی تو این شهر پیدا کنم که رسمی‌ترین ازدواج‌ها در چند سلسلۀ پادشاهی توش برگزار شده باشه. مشکلی داری؟

چنان با صدای بلند گفت "وای!" که همه خیال کردند وسیله‌ای از میراث سلطنتی بر زمین افتاده و شکسته. مردم و نگهبان‌ها دورمان را گرفتند. در جواب "چی شد؟ آقا چی شده؟"ی حضار گفتم: "هیچی! یه خواستگاری ساده بود، همین!". چند نفری زیر لب تبریکی گفتند و پراکنده شدند.»

دربارۀ نویسندۀ کتاب صبحانۀ انگلیسی

محمد درودگری شاعر و نویسندۀ اهل ایران، متولد 1360 است. مجموعه اشعار او عبارتند از: جادۀ آویشن (1392)؛ در هیئت راهبه‌ها (1395)؛ مانیفستی برای قرن بعد (1396) و انقراض گونه‌ها (گزیده شعر محیط‌زیست: 1398). مجموعه‌های هنوز شب بود (1395)؛ در روزهای آخر اسفند (1396) و بیداد سکوت (1396) نیز جزو مجموعه‌داستان‌هایی است که با همراهی نویسندگان دیگر، از محمد درودگری منتشر شده است. آخرین اثر این نویسنده رمان جنایی صبحانۀ انگلیسی است که بالاتر دربارۀ آن خواندید.

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «صبحانه انگلیسی»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.