«راز عمارت سرخ» رمانی جنایی ـ معمایی، نوشتهی آلن الکساندر میلن رماننویس، نمایشنامهنویس و شاعر بریتانیایی است. اثری درخشان و یکی از بهترین رمانهای معمایی شناخته شده در جهان که ریموند چندلر آنرا مایهی مباهات ادبیات دانسته و الکساندر وولکات آن را یکی از سه داستان برتر معمایی همهی اعصار معرفی کرده است. «راز عمارت سرخ» یکی از رمانهای مجموعهی «سرخ و سیاه» است که نشر «ورا» آنرا با ترجمهای فوقالعاده از بهار تقیزاده حمید منتشر کرده است.
در عمارتی سرخ رنگ، اتاقی مرموز و مهر و موم شده با رازی بزرگ در سینه وجود دارد؛ مهمانی مارک آلبرت در این عمارت به خوبی در حال برگزاری است، تا اینکه برادرش رابرت از استرالیا باز میگردد و به جشن آنها ملحق میشود؛ اما چیزی نمیگذرد که جنازهی رابرت پیدا شده و مارک ناپدید میشود. داستانی معماییِ پیچیده همراه با ایدهای درخشان، شخصیتهای جذاب، جملاتی دلنشین و پایانی غیرقابل پیشبینی.
«راز عمارت سرخ» اثری تحسینبرانگیز است که نقد مثبت بسیاری از نویسندگان و خوانندگان کتابهای معمای و جنایی را به همراه داشته است.
هنگامه محمودی مخاطب فارسیزبان این کتاب، «راز عمارت سرخ» را جذاب و نفسگیر خوانده است: «حال و هوای این کتاب بسیار نزدیک به داستانهای آگاتا کریستی و حتی بسیار شبیه به ماجراهای شرلوک هلمز است».
منتقدان سایت گودریدز داستان این کتابِ کلاسیکِ پر رمز و راز بریتانیایی را، همراه با دیالوگهایی شوخطبعانه، نقشههایی ماهرانه و بازیگرانی سرگرمکننده معرفی کردهاند.
با توصیف و جزءپردازی شگفتانگیز میلن همراه خواهیم شد: «در آن عصر گرم و کسالتبار تابستان، عمارت سرخ به خواب نیمروزیاش فرو رفته بود. صدای وزوز آرام زنبورهای عسل در اطراف گلها و نجوای عاشقانهی کبوترها از بالای نارونهای قرمز شنیده میشد. صدای غژغژ ماشین چمن زنی… که از همهی صداهای موجود آرام بخشتر بود… از زمینهای اطراف به گوش میرسید و آنچه که این صدا را دلچسبتر میکرد، کار کردن دیگران با آن بود. زمان استراحت فرا رسیده و کارگران باید لحظاتی را به خودشان اختصاص میدادند، حتی آنهایی که برای دیگران کار میکردند. آدری استیونس، پیشخدمت زیبارویی که مسئول سالن پذیرایی بود، در اتاق مخصوص خدمه نشسته بود. بهترین کلاهش را میآراست و بیخیال، با عمهاش خانم استیونس که آشپز مخصوص ارباب مجردشان آقای مارک آبلت بود، صحبت میکرد. خانم استیونس همانطور که چشمش به کلاه بود با متانت گفت: «فقط به خاطر جو؟» آدری سرش را به معنای تائید تکان داد. سنجاقی را از میان لبهایش برداشت و آن را در جایی از کلاه فرو کرد و گفت: «اون از توناژ صورتی خوشش میاد».
آلن الکساندر میلن(ای. ای. میلن) نویسندهی اهل بریتانیا و خالق کتاب مشهور و محبوبِ «تدی خرسه وینی پو» است. اولین کتاب این نویسنده با نام «عاشقان در لندن» در سال ۱۹۰۵ منتشر شده است. میلن تجربهی حضور در هر دو جنگ جهانی را داشته است. نمایشنامهی «ورتزل ـ سخن پوچ» و مجموعه شعر «هنگامی که ما خیلی جوان بودیم» از دیگر آثار این نویسنده است. او سرانجام پس از یک جراحی مغز به مدت چهار سال به کما رفت و درنهایت در سال ۱۹۵۶ درگذشت.