در قرن گذشته بسیاری از فیلسوفان و نظریهپردازان مکتب اگزیستانسیالیسم به سراغ تئاتر و نمایشنامهنویسی رفتهاند و آثاری را با اندیشهٔ اگزیستانسیال نوشتهاند. مردهسوزی اثر گابریل مارسل از این دست آثار است.
این نمایشنامه ساختار متفاوتی ندارد؛ اما فضایی ساده را در گفتگوهای عمیقی در شخصیتها پدید آورده است. مردهسوزی به مرگ و مفاهیم برخواسته از سوگواری و اندوه اشاره دارد.
در بخشی از این نمایشنامه، اثر گابریل مارسل چنین میخوانیم:
«اکتاو: (با ناراحتی) یعنی من پسر خودمو دوست نداشتم؟
آلین: نه به اندازهی آبرو و احترامت
اکتاو: تو فکر میکنی من رنج نکشیدم؟
آلین: رنج مرد چیزی نیست جز نمایش... شبیه مداله... اوه، تو نمیتونی انکار کنی... من نامههایی رو که بعدا نوشتی دیدم، همهش یک کلمه بود: افتخار، «من افتخار میکنم... ما افتخار میکنیم که او را به کشورمان تقدیم کردیم...»
اکتاو: (با قاطعیت) و این واقعیته.
آلین: خب، این نشون میده که حق با منه! اما رنج، این رنجی که من کشیدم، تمام اون احساسات زیبا رو میخشکونه... رنج چیز هولناکیه. تو نمیتونی شعر زیبا براش بسازی.»
همینطور در دیگر برشهایی از این متن که به مفهوم رنج و تاثیر آن بر روابط تاکید دارد، چنین میخوانیم:
«آلین: (با جدیت) با همهمون در درد و رنج به همدیگه نزدیک میشیم.
مادام ورده: اکتاو کجاست؟
اکتاو: (اکتاو بدون اینکه رویش را برگرداند.) اینجام.
آلین: (با صدایی خفه.) هیچ چیز واقعی نیست جز رنج.
مادام ورده: آندره همیشه میگه تو چقدر عمیق چیزها رو حس میکنی... گمونم نباید اینو بگم. اما خودش هم همینطوره... با اینکه فوقالعاده خویشتنداره، باز نمیتونه کارهاشو ازم مخفی کنه...»
گابریل اونوره مارسل در 1889 در پاریس به دنیا آمد. او از مهمترین فیلسوفان اگزیستانسیالیسم مسیحی محسوب میشود که در حوزههای مختلف، چون تئاتر و نقد موسیقی نیز فعالیت میکرد. کتاب «راز وجود» از مهمترین آثار فلسفی اوست. مارسل در فلسفه به مارتین هایدگر (فیلسوف شهیر آلمانی) نزدیک است و نیز مسئلهٔ ایمان را از دیدگاه «کییرکگور» بررسی کرده است.
از آثار این فیلسوف نویسنده که به فارسی ترجمه شدهاند، میتوان به «انسان مسئله گون»، «بودن و داشتن» و «فلسفهی اگزیستانسیالیسم» اشاره کرد. مارسل در 1973 در گذشت.