کتاب «تو (You)» نوشتهی کرولاین کپنس -نویسندهی آمریکایی- است که یکی از بهترین کتابهای Suspense Magazine در سال 2014 و همچنین یکی از بهترین رمانهای جنایی 2014 از نگاه گاردین شناخته شد. کتاب «تو» از پرفروشهای نیویورک تایمز و یواسای تودی بوده و به زبانهای زیادی ترجمه شده است. در ایران نیز فریبا محمدی این کتاب را به فارسی برگردانده و نشر میلکان آن را روانهی بازار نشر کرده است.
کتاب «تو (You)» نوشتهی کرولاین کپنس -نویسندهی آمریکایی- است که یکی از بهترین کتابهای Suspense Magazine در سال 2014 و همچنین یکی از بهترین رمانهای جنایی 2014 از نگاه گاردین شناخته شد. کتاب «تو» از پرفروشهای نیویورک تایمز و یواسای تودی بوده و به زبانهای زیادی ترجمه شده است. در ایران نیز فریبا محمدی این کتاب را به فارسی برگردانده و نشر میلکان آن را روانهی بازار نشر کرده است. این داستان درخشان و ترسناک دربارهی کتابفروشی به نام جو است که در یک روز معمولی عاشق یکی از خریداران کتابفروشیاش میشود. او در راه عشقش دست به هرکاری میزند؛ با این فرض که تمام این کارها برای عشق است و مانعی ندارد. ما در این کتاب با رمانی عاشقانه و ترسناک روبهرو هستیم که درونمایهی روانشناختی آن بر جذابیتش میافزاید و پایانی شگفتانگیز و غافلگیرکننده دارد. جالب است بدانید با اقتباس از رمان «تو»، فیلمی با همین نام در سال 2018 توسط کمپانی لایف تایم ساخته شده است. بخش دوم این فیلم سال گذشته توسط کمپانی نتفلیکس ساخته شد که توانست کاندید جایزه ساترن ادواردز برای بهترین تریلر ترسناک و بهترین بازیگر زن شود.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب «تو» چیست؟
استیون کینگ، نویسنده پرآوازه ژانر وحشت و معمایی در تعریف و توصیف این کتاب گفته است: «مسحورکننده و ترسناک! هرگز کتابی شبیه آن نخوانید.» سوفی هانا، نویسنده صاحبتجربه نیز درباره کتاب چنین نظری دارد: «"تو" رمانی عالی است. این کتاب بامزه، جالب و متفاوت به شمار میآید.» «تکاندهنده و غافلگیر کننده» نیز نظر سایت (Stoday.com) درباره کتاب است. Timeout Australia نیز نظر خود درباره کتاب را اینطور بیان کرده است: «کتاب "تو" شما را به درون ذهن یک روانپریش میبرد؛ یک داستان عاشقانه پر از جنون و فریبکاری!» یکی از مخاطبان ایرانی کتاب هم، چنین نظری درباره کتاب «تو» دارد: «این کتاب جنبههای مختلف شخصیت انسان را با داستانی مهیج به خواننده نشان میدهد و به این واقعیت میپردازد که هر شخصی در زندگی ماست ممکن است شخصیت پنهانی داشته باشد که از نظر ما دور مانده است. هر فرد شخصیتی ظاهری دارد که سعی میکند آن را به نمایش بگذارد و شخصیتی باطنی که از ما پنهانش میکند؛ رمان تو به ما یاد میدهد بهسادگی به هر کسی اعتماد نکنیم. در بعضی از قسمتها از نظر من توضیحات بیش از حد خستهکننده است، اما کتاب آنقدر جذاب است که نمیتوانید تا تمام شدنش آن را زمین بگذارید.» آنجل از کاربران سایت آمازون این کتاب را از دیدگاه دیگری مورد بررسی قرار داده است: «من عاشق شیوهی نوشتن آن از نقطهنظر یک روانپزشک شدم. این بخشی است که خیلی خوب نوشته شده و در واقع دارای طنز هم بود. اینکه چگونه کپنس توانسته ذهنیتش از قانون مورفی را وارد این رمان وحشتناک کند، به شما میگوید که این نویسنده چقدر خلاق و باهوش است. من هیچوقت کتابی را در یک جلسه نخوانده بودم اما در حین خواندن این کتاب فقط میخواستم یک فصل دیگر هم بخوانم. من عاشق خواندن داستانهایی حاوی شخصیتهای چندبعدی هستم و به نظر من این ابتکاری بوده که نویسنده توانسته در کتاب پیاده کند. هنگام خواندن این کتاب به ذهن باز نیاز دارید.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
حتما دوست دارید دربارهی شخصیت اصلی کتاب (جو) و صحبتهایش بیشتر بدانید: «من روز میآیم، شب میآیم و هروقت که اینجا هستم، پنجرههایت کاملا بازند. مثل اینکه تو هرگز اخبار شبانگاهی یا فیلم ترسناک ندیدهای. روی پلهی براون استون در آن طرف خیابان کوچک و تمیز در مقابل ساختمان تو مینشینم و تظاهر میکنم جرج بیچاره اثر پائولا فاکس را میخوانم یا به همکارانم پیام میدهم. (ها!) یا به دوستی زنگ میزنم که مثلا دیر کرده و بلند اعلام میکنم که بیست دقیقهی دیگر هم منتظرش میمانم. (این به خاطر همسایه است که شاید به مرد روی پله شک کرده و در کمین باشد؛ زیاد فیلم دیدهام.) بهخاطر این ترفند تو، یعنی بازگذاشتن در، اجازه دارم وارد جهانت شوم. اگر باد درست بوزد، بوی غذای حاضریات را میفهمم و صدای آهنگ ومپایرویکند را میشنوم که داری به آن گوش میکنی و اگر تظاهر کنم که دارم خمیازه میکشم و همزمان بالا را نگاه کنم، میتوانم تو را در حال وقتگذرانی، خمیازه کشیدن و نفس کشیدن ببینم. همیشه همینطور بودهای!» در جای دیگری از زبان شخصیت اصلی داستان میخوانیم: «در کتابفروشی کار کنید تا بفهمید بیشتر مردم این جهان از چیزی که هستند احساس گناه میکنند. تو وارد کتابفروشی میشوی و با دستت در را نگه میداری تا محکم به هم نخورد، لبخند میزنی، انگار از اینکه دختر خوبی هستی خجالت میکشی و به ناخنهایت لاک نزدهای و ژاکت یقههفتت به رنگ قهوهای مایل به خاکستری است. آنقدر تمیز که آدم را جذب میکنی. اولین کلمه را خطاب به من زمزمه میکنی "سلام"؛ درحالیکه بیشتر افراد صرفا از کنارم رد میشوند. تو با آن شلوار جین صورتی گشاد و بافت صورتی رنگت اینکار را نمیکنی. تو از کجا آمدهای؟!»
درباره نویسنده
نویسندهی رمان «تو»، کرولاین کپنس (Caroline Kepnes) زاده 1977 و اهل ماساچوست در ایالات متحده آمریکاست. او نویسنده و فیلمنامهنویس است اما عمدهی شهرت خود را مدیون رمان «تو» است. او ادامهای هم برای آن نوشته که در سال 2016 تحت عنوان «اجساد پنهان، Hidden Bodies» منتشر گردید. کپنس از دانشگاه براون فارغالتحصیل شد و سپس بهعنوان روزنامهنگارِ فرهنگ پاپ در مجلهEntertainment Weekly و همچنین بهعنوان نویسندهی تلویزیونی در 7th Heaven و The Secret Life of The American Teenager مشغول به کار شد. آثار کپنس به بسیاری از زبانها ترجمه شده است.