این کتاب در یک نگاه
ممول نام پادشاهی است که کشور غربستان را اداره میکند. او با نزدیک شدن به مرگ به فکر تعیین پادشاه جدید افتاده اما با داشتن ۲۵ پسر، مسئله جانشینی به معضل بزرگی برای وی تبدیل شده است. او حتی حوصله ندارد شایسگی پسرهایش را بسنجد یا به رسم پادشاهان گذشته هریک را بهنحوی از صحنه حذف کند تا انتخاب آسانتر شود. او با این چالش دستبهگریبان است تا اینکه فکری به سرش میزند؛ چیزی که میتواند علاوه بر علاج درد او، بار مسئولیت را نیز از شانهاش به زمین بگذارد: انتخابات مردمی!
سیدمهدی شجاعی با طنزی ظریف و گیرا به بیان ناگفتهها و نقد حکومتهای کمونیستی و انقلابها پرداخته است. شاید تراژدی تلخ نهفته در کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» شما را به یاد رمانهای «قلعه حیوانات» و «1984» جورج اورول بیندازد. این پادآرمانشهر خیالی، چنان به تجربیات زیستۀ خوانندگان آن نزدیک است که شاید فقط به واسطه طنز نهفته در لابلای سطور کتاب است که میتوان تلخی حقایق آن را تاب آورد.