با سازوکاری فراموش نشدنی، داستان سربازی را روایت میکند که در اردوگاه زیرزمینی زندانیان سیاسی جنگی در فرانسهی پسا آخر زمانی تحت اسارت است و از او مانند موش آزمایشگاهی در آزمایشهای سفر در زمان استفاده میکنند. سرباز در خاطرش تصویر ذهنی دوران کودکی خود از چهره یک زن و مرگ مردی را حفظ کرده که در اسکله فرودگاه ارلی پاریس شاهد آن بوده.
زندانبانهایش نیروی این تصویر را استثمار میکنند، ابتدا برای آن که او را به گذشته بازگردانند که آن جا دوباره زن را ملاقات میکند. سپس برای آنکه او را به آینده بفرستند تا از سرنوشت بازماندگان [کنونی] بشریت محافظت کند.