کتاب مسئله مرگ و زندگی است، داستان یک عشق حقیقی را روایت میکند که لحظات تلخ و شیرین زیادی را در برمیگیرد. این کتاب به شما کمک میکند تا نگاهی عمیقتر به یالوم و همسرش داشته باشید و با ابعاد تازهای از شخصیت آنها آشنا شوید. شما میتوانید برای دنبال کردن این داستان سوزناک اما عمیق و الهامبخش، کتاب مسئله مرگ و زندگی است را با ترجمهی زهرا ابراهیمی دنبال کنید.
امیر، مخاطب فارسیزبان کتاب، نظر خود را در وبسایت گودریدز اینگونه بیان کرده است: «هر چقدر به جلد کتاب و متن پشتش نگاه میکردم، نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم که نخوانمش. الآن که کتاب تمام شده است عمیقا راضی هستم؛ با وجود اینکه به قیمت از دست رفتن وقت امتحانم تمام شد ولی همیشه نیاز دارم که بفهمم که در زندگی چیزهای مهمتری هم هست. یالوم صادق، شفاف و ایضا عاشقپیشهترین آدمی است در که تمام عمرم در موردش خواندم. او نهتنها یک رواندرمانگر درست و حسابی بوده، بلکه برای خانواده و دوستانش هم بهترین شخص ممکن است. همسرش مریلین دست کمی از او ندارد و یک نویسنده، همسر، مادر و دوست محشر است. صداقت یالوم در این کتاب برای من خیلی جالب بود، بدون هیچ سد و مانعی افکارش را مینویسد. این فقط یک کتاب نیست، یک شاهکار و اجرای سمفونیکه و مجموعهای از احساسات و منطق است که مخاطب را شوکه میکند. شاید زیباترین جملهای که خواندم، بدون اسپویل، این جمله بعد از مقدمهی کتاب بود: «سوگ، بهای جرات دوست داشتن دیگران است.»
«هضم این کتاب واقعا سخت است؛ نه به خاطر متن و کلمات دشوارش، بلکه به خاطر انبوهی از احساسات عمیق که در لابهلای صفحات کتاب گنجانده شده است. این کتاب در مورد مرگ و تمام مسائل مربوط به آن است؛ دقیقا چیزهایی که ما از فکر کردن و حرف زدن در موردشان طفره میرویم. چیزی که باعث ارزش بیشتر کتاب میشود این بوده که نوشتهی یک زوج عاشق است؛ زوجی که حدود 70 سال یکدیگر را میشناسند! در این کتاب میتوانیم جهان را از نگاه مریلین و همینطور همسرش اروین ببینیم و دریابیم که در ذهنشان چه میگذرد. مریلین با یک بیماری مرگبار دستوپنجه نرم میکند؛ اروین هم در حال انتظار برای سوگواری عمیق و تنها زندگی کردن است. در طول کتاب گذری هم به خاطرات و لحظات شیرین گذشتهشان میزنیم و همینطور در مورد باورهای مریلین و اروین در مورد زندگی پس از مرگ میخوانیم. با مطالعهی این کتاب در مورد سوگواری، اجتنابناپذیری مرگ، ذات انسان و اینکه چه چیزی در زندگی مهم است، درسهای زیادی را خواهیم آموخت.» این نظر روکا روکلیچ، یکی از خوانندگان کتاب از کرواسی بود.
آندرا نیکولا، یکی از مخاطبان کتاب از رومانی، چنین نظری دربارهی کتاب مسئله مرگ و زندگی است داده است: «من از قبل اروین د. یالوم را میشناختم. یک کتاب هم از همسرش، مریلین، خوانده بودم اما متاسفانه او را از یاد برده بودم تا اینکه با این کتاب آشنا شدم. فهمیدم که هر دوی آنها باهم این کتاب را مشترکا نوشتهاند و این مساله باعث شد تا لذت بیشتری از مطالعهی مسئله مرگ و زندگی است ببرم. به نظرم این رمان بسیار خوب و تاثیرگذار نوشته شده است و احساسات شما را شدیدا تحت تاثیر قرار خواهد داد. محتوای آن ناراحتکننده اما عمیق و زیبا است. خیلی سخت است که عزیزت را از دست بدهی؛ مخصوصا اگر حدود 70 سال را با او زندگی کرده باشی. این رمان در مورد از دست دادن، پذیرش و عشقی به طول یک عمر است. مهم نیست که در کدام مرحله از زندگیتان قرار دارید، داستان زندگی یالومها شما را جذب خود خواهد کرد و کاری میکند تا در مورد مرگ و زندگی عمیقا فکر کنید.»
د. یالوم به ناچار تصمیم میگیرد تا از حرفهی روانپزشکی به دلیل ضعف حافظه، کنارهگیری کند. به این قسمت از کتاب توجه کنید که او در مورد علاقهاش به شغلش میگوید: «به دلایل زیادی از کنارگذاشتن روانپزشکی متنفرم. بیشتر به این خاطر که از کمک کردن به دیگران بسیار لذت میبرم و تا این لحظه از زندگی آن را بهخوبی یاد گرفتهام. دلیل دیگری که از گفتنش کمی خجالت میکشم، این است که دلم برای گوش دادن به آن همه داستان تنگ میشود. من اشتیاقی سیری ناپذیر برای شنیدن داستان دارم، به خصوص آنهایی که بتوانم در تدریس و نوشتن به کار ببرم. از دوران کودکی عاشق داستانها بودم و به جز سالهایی که به دانشکده پزشکی میرفتم، همیشه بیبروبرگرد قبل از خواب کتاب میخواندم. با این که نویسندههای صاحب سبکی چون جویس، نابوکوف و بنویل من را مبهوت خود میکنند، داستانسرایانی مثل دیکنز، ترولوپ، هاردی، چخوف، موراکامی، داستایفسکی، آستر و مکیوان را از ته دل تحسین میکنم.»
در بخشی از کتاب، مریلین دربارهی امید به زندگی خود و طول عمرش توضیح داده است آن را با یکدیگر میخوانیم: «بارها و بارها از خودم پرسیدهام: ارزشاش را دارد؟ من هشتادوهفت سالهام. هشتادوهفت سالگی زمان پختگی برای مرگ است. وقتی به ستون آگهی درگذشت سانفرانسیسکو کرونیکل و نیویورک تایمز نگاه میکنم، متوجه میشوم بیشتر مرگها مربوط به افرادی است که هشتادوخردهای ساله یا جوانترند. سن متوسط مرگ در ایالاتمتحد هفتادونه سال است. حتی در ژاپن هم که بالاترین آمار طول عمر را دارد، میانگین سن مرگ برای زنان 87 سال است. بعد از زندگی رضایتبخش طولانیای که در کنار اروین داشتم و در بیشترش هم سالم و سلامت بودم، چرا باید هر روز با این بدبختی و نومیدی زندگی کنم؟»
این بخش از کتاب را بخوانید که دربارهی شکرگزاری یالوم بابت نعمتهای زندگیاش است: «وقتی از شرایطم ناامید می شوم، سعی میکنم تمام چیزهایی را که باید بابت آن ها شکرگزار باشم به خودم یادآوری کنم. هنوز میتوانم صحبت کنم، بخوانم و به ایمیلهایم پاسخ بدهم. اطرافم پر از آدمهای دوستداشتنی در یک خانهی راحت و جذاب است. مریلین عاشق زیبایی بود؛ نه یک زیبایی معمولی و ساده بلکه زیبایی زندگی. خوبی و انسانیت را دوست داشت. او خودش خوب بود. در کارش خوبیها را جستجو میکرد و با کل دنیا سهیم میشد؛ در نوشتههایش، با فرزندانش، در هر لحظه از زندگی.»
اروین دیوید یالوم، نویسندهی مشهور و روانپزشک آمریکایی، زادهی سال 1931 میلادی در شهر واشینگتن دی.سی. است. او که از دانشگاه جرج واشینگتن در رشتهی روانپزشکی فارغالتحصیل شده، خود نیز استاد دانشگاه استنفورد بوده است. افراد زیادی از یالوم به-عنوان پایهگذار روانشناسی هستیگرا یاد میکنند. او افتخارات زیادی هم در زمینهی روانپزشکی کسب کرده است که از میان آنها میتوان به جایزهی انجمن روانپزشکی آمریکا در سال 2002 اشاره کرد. مشهورترین اثر یالوم کتاب «وقتی نیچه گریست» است که محبوبیت زیادی در کشورهای مختلف جهان به ویژه در ایران دارد. او بابت نوشتن این کتاب، جایزهی طلایی بهترین رمان را از انجمن اجتماعی کالیفرنیا دریافت کرده است.
از سایر آثار اروین د. یالوم میتوان به «جلاد عشق»، «درمان شوپنهاور»، «دروغگویی روی مبل»، «هنر درمان»، مسئله مرگ و زندگی است، «من چگونه اروین یالوم شدم» و «مامان و معنی زندگی» اشاره کرد.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید کناب روانشناسی، خرید کتاب انگیزشی، و خرید رمان نیز بازدید فرمایید.