کتاب «ازگذشتههای ایران» اثری از بانوی فرهیخته «ژاله آموزگار» است، که توسط انتشارات معین چاپ و منتشر شده است. نشان شوالیه (لژیون دونور) به ژاله آموزگار، پژوهشگر و عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از سوی سفیر فرانسه در تهران اهدا شد و همچنین وی موفق به دریافت جایزه سرو ایرانی (در زمینه میراث فرهنگی) شد. کتاب «از گذشتههای ایران» با مقدمه استاد آموزگار با این بیت شعر آغاز میشود: «روغنی در شیشه بینی صاف و روشن ریخته غافلی برسر چه آمد، دانه بادام را»
کتاب «ازگذشتههای ایران» شامل شش مقاله با ارزش و گرانبها در باب زبان، فرهنگ و اسطوره است. ایرانشهر، سنگنوشتهها و متون کهن، شاهنامه و اسطوره، خدمتگزاران فرهنگ ایران، نقدها و بررسیها و گفتگوها عناوین مقالات گردآوری شده در این کتاب هستند.
نشان شوالیه (لژیون دونور) به دکتر ژاله آموزگار از سوی سفیر فرانسه در تهران اهدا شد. «داریوش شایگان» در این مراسم گفت: «برای بخش بزرگی از ایرانیان آموزگار بزرگ بانوی مطالعات ایران باستاناست. ژاله آموزگار تمام زندگی خود را وقف این امر خطیر کرد و تمام دانش، سماجت خستگیناپذیر و عزم راسخش را مصروف زنده نگاه داشتن مشعل ایران باستان کرد. هیچکس به اندازه آموزگار سزاوار این افتخار نیست که وزارت فرهنگ فرانسه به حق به او اعطا میکند. خوشحالم که امشب در این مراسم حضور دارم و شاهد قدرشناسی و زحمات این زندگی پرثمر هستم.»
بخش اول این کتاب با عنوان «ایرانشهر» دربارۀ ایران و ایرانشهر سخن گفته شده است که بخشی از آن را میخوانیم: «محدودهای که در آن میتوان از فرهنگ ایرانی سخن به میان آورد، با مرزهای سیاسی امروز همخوانی ندارد. در مسائل فرهنگی میتوان مرزها را بهراحتی کنار گذاشت و با صمیمیت تمام در سایه خویشاوندیهای قومی، زبانی، اشتراک باورها و رفتارها و آداب و سنن از کنار هم بودن لذت برد. در گذشتههای دور فرهنگ ایرانی محدودۀ بزرگی را دربر میگرفت. از شرق تا کنارههای سیحون و جیحون پیش میرفت؛ از شمال تا قفقاز و استپهای جنوبی روسیه را شامل میشد؛ در غرب تا آن سوی میانرودان ادامه مییافت و در جنوب چشم به دریای نیلگون فارس و عمان میدوخت.»
جملاتی از«سنگنوشتهها و متون کهن» عنوان بخش دوم کتاب را میخوانیم: «در متون پهلوی این واژه بسامد فراوان ندارد و در کتاب های عمدۀ پهلوی مانند بندهش، گزیده های زادسپرم، دینکرد و .... این واژه نیامده است. کاربرد آن بیشتر در اندرزنامه های پهلوی است. یک بار در اندرز دانایان به مزدیسنان آمده است و چند بار در دادستان مینوی خرد. در بند 20 به بعد اندرز دانایان به مزدیسنان، سپنج در مفهوم گذران و موقتی است: هر که چنین دید، چرا دل بندد (؟) اندر جهان و گیتی را به سپنج ندارد.»
«شاهنامه و اسطوره» عنوان بخش سوم کتاب است که بخشی از آن را میخوانیم: « فره که نمونه اصلی هویت و اصالت پیامبری زردشت است، تنها از طریق دوغدو مادر زردشت در وجود او تجلی خواهد یافت. در دینکرد هفتم آمده است: «.... آن فره برای آفرینش زردشت، از پیش اورمزد به روشنی بی پایان فرود آمد و از روشنی بی پایان به خورشید، از خورشید به ماه، از ماه به ستارگان و از ستارگان به آتشی که در خانۀ زوئیش بود و از آن آتش به زوئیش، زن فراهیم روان رسید، چون آن دختر که مادر زردشت بود، زاده شد». وجود این فره دوغدو را نورانی کرد. در دینکرد پنجم آمده است: «در درازنای زندگی، هرگاه مادر زردشت از خانه خویش به جایی می رفت، آن فره مانند پرتو آتش، بلند و ستبر، به سرزمین های دور، روشنی، نور و فروغ می داد.»
بخش چهارم این کتاب با عنوان «خدمتگزاران فرهنگ ایران»است که با عنوان «بانویی نستوه» در بزرگداشت «پری صابری» نوشته شده است: «هنرمند اثری می آفریند؛ ولی کار هنرمندی کارستان است که در شرایط نامناسب و در زیر فشارهای گوناگون به خلق اثری بپردازد. شاهکارها معمولا در شرایط نامناسب خلق می شوند. پری صابری هم در زمینی پرسنگلاخ قدم گذاشت. جرئت، همت و جسارت خود را به کار گرفت. با مهارتی خاص دوباره رنگ و حریر و زیبایی و حرکات موزون را آرام آرام به روی صحنه آورد و صدای لطیف زن را کنار آوای مردان به گوش تماشاچیان رساند. صحنۀ تئاتر به دست او پس از مدت ها رنگین شد و آهنگین. هنر ارزندۀ دیگر او این بود که با موضوعات اصیلی که برای آثار نمایشی اش برگزید، پلی شد میان شاهکارهای ادبی و گنجینه های کم نظیر سرزمین ما.»
«ژاله آموزگار یگانه» ۱۲ آذرسال ۱۳۱۸ در شهر خوی چشم به جهان گشود. بانوی فرهیختهای که پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی است. آموزگار در دانشگاه سوربن مدرک دکترا را در رشته زبانهای باستانی (زبانهای ایرانی ) دریافت کرد. وی به زبانهای انگلیسی، فرانسه، ترکی، پهلوی و اوستایی تسلط کامل دارد. ژاله آموزگار عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودهاست و دهههاست که به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول است، و شاگردان شایسته و فرهیختهای را تربیت کرده است که مشغول تدریس و آموزش هستند.
از کتابهایی که ایشان ترجمه کردهاند میتوان به «شناخت اساطیر ایران»، «نخستین انسان و نخستین شهریار» اشاره کرد. از آثار دیگر تالیفی ایشان «زبان، فرهنگ، اسطوره» است. «ژاله آموزگار» فعالیتها و خدمات گوناگونی را در سراسر زندگی و عمر پربارش برای فرهنگ، زبان و ادبیات ایرانی کرده است.