کتاب «هنر عشق ورزیدن»، در کنار «گریز از آزادی» جزو شناختهشدهترین آثار اریک فروم به حساب میآید. هنر عشق ورزیدن با پرداختن به یکی از مهمترین موضوعات آدمی، پاسخهای جسورانهای به پرسشهای اساسی خوانندگان میدهد. این موضوع در تاریخ گذشته انسان مهم بوده است و امروزه نیز شاید با توجه به تنهایی گسترده انسان مدرن، مهمتر نیز جلوه کند.
احتمالا همهی ما، حداقل یک بار با این سوال مواجه شدهایم: «تعریفت از عشق چیه؟» در این لحظه، خوشحال از اینکه پاسخی آماده در آستین خود داریم، بلافاصله لبهای خود را برای بیان تعریفمان به حرکت درمیآوریم؛ اما در کمال حیرت، متوجه میشویم که حتی در انتخاب اولین کلمات هم تردید داریم.
اگر پاسختان «اشتیاق شدیدی که ناگهان بر سر فرد فرو میآید» یا «رابطهٔ صمیمی بین دو شخص» است، اگر تصور میکنید برای داشتن رابطهٔ مطلوب، صرفا کافیست شخص مناسبی را پیدا کنید، اگر باور دارید ارتباطی که با معشوق خود دارید و ارتباطی که با همسایه یا همکار خود دارید، دو مقولهٔ کاملا متمایز از یکدیگرند، شاید بهتر باشد کمی درنگ کنید؛ چرا که این نگاه شما به عشق، چندان به مذاق روانکاو برجسته آلمانی خوش نمیآید!
خواندن این کتاب به شما کمک میکند از چشماندازی متفاوت و در مقیاسی وسیعتر به مقولهٔ عشق بنگرید. همچنین متوجه خواهید شد که میتوان بین مفاهیم به ظاهر بیربطی مانند پرستش حیوان، قربانی کردن، فتوحات نظامی، تجمل، ریاضت و عشق، عنصری مشترک پیدا کرد و آن پاسخی به معمای وجودی انسان است!
یکی از خوانندگان نوشته است:
این کتاب به طور حتم، چشمان شما را به روی جنبهٔ متفاوتی از جهان باز میکند.
نویسنده فارسی زبان در رابطه با این کتاب نظر خود را اینگونه بیان کرده است:
کتابهای کوچک، گاهی اطلاعات عظیمی را در خود دارند. از نظر من، درک عشق چیزی است که جهان به آن نیاز دارد. این کتاب کم حجم، راهنمایی عالی است که به من کمک میکند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسم تا بتوانم ارتباط بهتری با خود، خانواده و دنیا داشته باشم.
یکی دیگر از خوانندگان این کتاب نظر خود را چنین بیان کرده است:
این کتاب، سرشار از بینشهای فوقالعاده است. احتمالا نصف آن را هایلات کردهام! قبل از این، هیچگاه به خاطرم خطور نکرده بود که خودخواهی، ممکن است ریشه در فقدان عشقبهخود داشته باشد. این کتاب باعث شد ماهیت بسیاری از روابط خود را زیر سوال ببرم و فهمیدم که به ندرت، حقیقتا عاشق بودهام. گرچه برایم ناراحتکننده بود؛ اما مهم بود که به این درک برسم. امیدوارم روزی توانایی عشق حقیقی را پیدا کنم.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
نسل بشر، در کودکیِ خود با طبیعت احساس یگانگی میکند. خاک و حیوان و نبات هنوز دنیای او به شمار میرود، و او خود را با حیوانات همسان میبیند. نقابهای حیوانات را بر چهره گذاشتن (حیوان خاصی را مظهر قومی فرض کردن، یا پرستیدن آنها به عنوان حیوان توتم یا خدا) خود دلایل بارزی بر این معنی است. ولی هرچه نسل بشر از مرزهای زندگی ابتدایی فراتر میرود، بیشتر خود را از دنیای طبیعت جدا میسازد و احتیاج او به پیدا کردن راه فراری از این جدایی افزونتر میشود.
در بخش دیگری از کتاب میخوانیم:
بیشتر مردم از این احتیاج به همرنگ بودن که در ایشان وجود دارد، حتی آگاه هم نیستند. آنان در این پندار به سر میبرند که طبق عقاید و تمایلات خود رفتار میکنند. گمان میبرند که با دیگران فرق دارند و بر اثر تفکر شخصی به عقایدی رسیدهاند که مختص به خودشان است؛ در صورتی که عقاید آنها واقعا همان است که اکثریت از آن پیروی میکنند.
در بخش دیگری از کتاب نیز گفته شده است که:
جامعه معاصر، این آرمان برابری را که در آن از فرد اثری باقی نمانده است، توصیه میکند، زیرا که به افراد بشر مانند ذرات اتم، که هر یک همسان دیگری است، نیازمند است تا آنها را بدون اشکال و اصطکاک به تجاوز همگانی وادارد، به طوری که همگی از یک فرمان اطاعت کنند و درضمن همه یقین داشته باشند که از آرزوی خود پیروی میکنند.
در قسمتی از کتاب به توصیف دایره دین پرداخته شده است:
در دایرهی دین، شی مورد پرستش را بت مینامند. در زمینههای غیردینی نیز وضع عینا همان است، زیرا بتپرستی مکانیسم اصلی روابط عاشقانه مازوخیستی است.
این کتاب در مورد عشق چنین میگوید:
در عشق تضاد جالبی روی میدهد، عاشق و معشوق یکی میشوند و در عین حال از هم جدا میمانند.
نثار کردن از دریافت کردن شیرینتر است، نه به سبب اینکه ما به محرومیتی تن درمیدهیم، بلکه به این دلیل که شخص در عمل نثار کردن، زنده بودن خود را احساس میکند.
جوهر عشق "رنج بردن" برای چیزی و "پروردن" آن است، یعنی عشق و رنج جدایی ناپذیراند.
اریک فروم (متولد 23 مارس 1900) روانکاو، جامعهشناس و فیلسوف اومانیست آلمانی-آمریکایی است. ترکیب تعالیم روانکاوی و مطالعات جامعهشناسی، سبب جوشش بینشهایی بدیع و جذاب از دل آثار او شده است. از سایر آثار فروم میتوان به «داشتن یا بودن»، «بحران روانکاوی»، «آیا انسان پیروز خواهد شد» و «انقلاب امید» اشاره کرد.
تمایل به عشق احتمالاً عمیقترین آرزو و اشتیاق در هر فرد است؛ بخشی از طبیعت انسان و انسانیت است؛ اما من فکر میکنم که ما مفهوم اشتباهی از عشق داریم، نمیفهمیم که عشق یک ارتباط فعال است که به دست آوردن آن آسان نیست که در واقع دشوارترین چیزی است که میتوان به دست آورد و که باید آن را بسیار جدیتر از آنچه ما تلقی میکنیم در نظر گرفت تا بتوانیم استاد یا حتی شاگرد ماهری در آن شویم. آنچه ما عشق در نظر میگیریم اغلب چیزی است که در روزنامهها در مورد آن میخوانیم - نوعی تیم همکاری بینقص، نوعی خودخواهی دو نفره، نوعی رابطه دوستانه بین دو نفر که برای فراز از تنهایی ازدواج میکنند. بااینحال هرگز با یکدیگر در سطح عمیقی ارتباط برقرار نمیکنند.
در اینجا برخی از نکات جالب در مورد این کتاب آورده شده است:
اگر به کتابی درباره ماهیت عشق و اهمیت آن در زندگی انسان علاقه دارید، هنر عشق ورزیدن یک گزینه عالی برای خواندن است.
هنر عشق ورزیدن نوشته اریک فروم با استقبال بسیار خوبی از سوی رسانه ها و افراد مواجه شده است. در زیر نقدهایی کلی از رسانه ها و نظرات افراد مشهور درباره این کتاب آورده شده است:
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب هنر عشق ورزیدن را با 25 درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوه خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
برای آشنایی باکتابهای روانشناسی مشهور دنیا و مطالعه آنها میتوانید از صفحه کتاب روانشناسی بوک لند دیدن فرمایید.