شاید بتوان بنیان اندیشه و شخصیت رونالد ریگان را در این جمله خلاصه نمود که او بهرغم گرایشهای مذهبی و باورش به اراده مطلق، به «آزادی اراده» معتقد بود. او از نوجوانی حاضر جوابی و قوهتخیل بیبدیلی داشت و همین او را ابتدا به سوی گویندگی و سپس به دنیای سینما سوق داد. بعدها همین بداههگویی و فن بیانش او را در حوزه سیاست نیز موفق نمود. بسیاری از محافظهکارها او را همچون یک نیمهخدا میدیدند و همین برداشت از ریگان به عنوان ناجی به او در تبدیل شدن به جنگجوی محبوب جنگ سرد در برابر کمونیسم کمک کرد؛ جنگ سرد زورآزمایی عظیمی بود، جنگی مقدس بین خیر و شر که سرنوشت بشریت را تعیین میکرد و ریگان در تعیین این سرنوشت نقشمهمی داشت.