آخرین شب در لندن

 آخرین شب در لندن، یک رمان تاریخی و اجتماعی است که داستان این کتاب در دو دهه مختلف جریان دارد و روایتگر داستان دو زن قوی و مستقل اما با گذشته‌های متفاوت است که در دنیای ویرانی‌ها همچنان برای زندگی و عشق می‌جنگند.

نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب آخرین شب در لندن چیست؟

خواننده‌ای در گودریدز که به کتاب پنج‌ستاره داده است، نوشته است: «نمی‌دانم چطور احساسم را توصیف کنم تا توصیف دقیقی از آب دربیاد! من این کتاب را از اول تا انتهایش یک‌سره خواندم و خیلی دوست داشتم و فراتر از انتظارم ظاهر شد. تصمیم گرفته‌ام بقیه کارهای این نویسنده را نیز بعدها بخوانم.»

دیگری می‌نویسد: «وای! پیش‌درآمد کتاب، قلبم را درگیر کرد و تا زمانی که تمام نشده بود، نتوانستم آن را زمین بگذارم. داستان گیرا از دو دوست در لندنِ جنگ‌زده که عاشق مُد هستند و همچنین بیش از چند راز با یکدیگر دارند، رازهایی که بازتاب آن دهه‌ها بعد توسط زنی جوانی احساس می‌شود، که تلاش می‌کند از گذشته خود فرار کند. این کتاب همه اصل‌هایی که دوست دارم در یک کتاب ببینم را داشت؛ داستان‌های درهم‌تنیده، رازهای هیجان‌انگیز، دوستی‌های زیبا و کمی هم عشق!»

مخاطب دیگری درباره موضوع کتاب نوشته است: «اینکه ما چه فضایی را برای انتقال و روایت داستان می‌سازیم، موضوع مهمی است. خانم وایت در این زمینه خوب عمل کرده است که سراغ موضوعی کمتر پرداخته شده به نام مُد رفته است. در کل کتاب را دوست داشتم و اگر بپرسید که حاضرم آن را به دیگران توصیه کنم، باید بگویم چرا که نه!‌ نمی‌گویم این کتاب همه عناصر یک کتاب عالی را دارد؛ ولی حداقل شاخص‌های مهمی از آن را دارد.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

«گراهام ایستاد تا به صورتش نگاه کند. فکر می‌کنی برام مهم بود. از لحظه‌ای که ملاقاتت کردم، تو رو خاص دیدم اوا، نه فقط به دلیل این که خوشگلی. خوشگلی بخش آشکاریه که اغلب مردم ورای اون رو نمی‌بینن. فکر می‌کنم به این دلیل بود که عطشی توی وجودت تشخیص دادم. عطشی که خودم هم دارم اشتیاق برای این که چیزی باشیم بیشتر از انتظاری که دیگران ازمون دارن. برای همین بود که رفتم برمه؛ تو این جریان مادرم رو شدیداً ناامید کردم، ولی باید می‌رفتم که جربزه‌م رو امتحان کنم. که ثابت کنم – بیشتر به خودم – می‌تونم فراتر از زندگی‌ای بشم که توش به دنیا اومدم.»

درباره نویسندهٔ کتاب آخرین شب در لندن

کارن وایت نویسنده آمریکایی است که با بیش از 1.8 میلیون کتاب در حال چاپ به هشت زبان مختلف دارد. او نویسنده پرفروش نیویورک‌تایمز و یواس‌ای‌تودی است و بیش از ۲۵ رمان نوشته است.

عشق کارن به کتاب و شخصیت‌های زن  قوی که در خانه‌ای پر از برادر بزرگ شده بود، اولین‌بار در کلاس سوم ابتدایی آغاز شد، زمانی که کتابدار محلی برای او کارت کتابخانه صادر کرد.

ریشه‌های کارهای خانم وایت عمیقاً در مناطق جنوبی آمریکا قرار دارد؛ جایی که بسیاری از رمان‌های او در آن زنده شده‌اند. خطوط داستانی پیچیده و شخصیت‌های جذاب او با ترکیب مناسبی از درام خانوادگی، رمز و راز، دسیسه و با چاشنی عشق، خوانندگان را مجذوب خود می‌کند.

کارن وایت کاملاً متقاعد نشده بود می‌خواهد نویسنده شود. او ابتدا شغلی را در تجارت دنبال کرد و با مدرک کارشناسی مدیریت از دانشگاه تولان فارغ‌التحصیل شد. ده سال بعد، اولین کتاب خود را نوشت. کتاب‌های او از آن زمان، برای چندین مسابقه ملی نامزد شده‌اند.

زمانی که کارن نمی‌نویسد، وقت خود را صرف خواندن، کتاب‌خوانی، نواختن پیانو و اجتناب از آشپزی! می‌کند. کارن و همسرش دو فرزند بالغ دارند و در حال حاضر در نزدیکی آتلانتا زندگی می‌کنند.