به عشق پسرم

مریم به‌عنوان مادری دل‌بسته و عاشق، دختری را در این جامعه به دنیا می‌آورد. اما در این جامعه مردان حاکم هستند و زنان محدودیت‌های بسیار دارند و انتظار می‌رود که زنان تحت نظارت و نظم سنتی زندگی کنند. مریم بر خلاف ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های جامعه، با عشق و مهربانی، در آغوش دخترش می‌گرید و می‌خواهد به او زندگی آزادی ببخشد.

این داستان حماسی، به نبرد مریم با جامعه سنتی و مبارزه‌ی او برای آزادی دخترش می‌پردازد. مریم با ایمان و اراده‌ی محکم، برای از بین بردن نابرابری جنسیتی و تغییر نگرش‌ها می‌جنگد. او با دلاوری و عشق به مبارزه علیه ممنوع‌های بی‌اساس قیام می‌کند. نتیجه چه می‌شود؟ آیا او پیروز می‌شود و یا روح زمانه بر او غالب می‌شود؟

نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب به عشق پسرم چیست؟

همه نظرات زیر از گودریدز آورده شده‌اند.

جاسم که مخاطب عرب‌زبان این کتاب بوده است، می‌نویسد: «داستانی انسانی که حتما ارزش یک بار خواندن را دارد. به جزئیات بسیار زیبا پرداخته شده است.»

خواننده‌ای دیگر نوشته است: «اصلا نمی‌توانستم این کتاب را زمین بگذارم و همین باعث شد آن را در یک روز تمام کنم. راستش من بعد از خواندن این کتاب چند کابوس دیدم؛ با این حال خوشحالم که آن را خواندم.»

مخاطبی اهل کرواسی نیز نوشته است: «در این کتاب اعتراف واقعی یک زن افغان که از اظهارنظر بستگانش در مورد ارزش فرزندان ذکور سردرگم شده است را می‌خوانیم. این زن دوران کودکی خود را با آرزوی پسر بودن سپری می‌کند؛ با این حال او یک پسر نیست و این برای او در زندگی گران تمام خواهد شد.»

مخاطب دیگر نیز از عشق مادرانه که در این کتاب مشهود است، می‌گوید: «حتی اگر پسری با مادرش با نفرت رفتار کند، مادر تا روز مرگ او را بیشتر از خودش دوست خواهد داشت. برای اینکه که قلب مادر از هر قلب دیگری حتی پدر بزرگتر است. این کتاب یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که خواندم.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:  «زمانی بود که رؤیاهای دخترانه مادر بزرگم نوید آینده درخشانی را به او می‌داد. اگرچه خانواده‌اش از دار دنیا بی‌نصیب بودند، حتی در بین افغان‌های فقیر هم بسیاری از پسران آرزوی یک کلبه تمیز، یک ران گوسفند برای مواقع جشن و یک ازدواج رضایت‌بخش، را در سر می‌پروراندند. پدر مایانا کشاورز فقیری از سعید کرم بود، بخشی از استان پاکیتا، ناحیه‌ای در شصت مایلی جنوب کابل که اعضای طایفه خیل در آن سکونت داشتند. با کوه‌های سر به فلک کشیده و فاقد درخت و سبزه، جایی که اقلیمی خشک داشت و برای هر کشاورزی مشکل بود که بتواند به‌اندازه کافی محصول به عمل بیاورد که خانواده‌اش را بچرخاند. علی‌رغم شرایط سخت اقلیمی که مشکلات کارگران کشاورز را چندبرابر می‌کرد، پدر مایانا ناراضی نبود، چون همسری داشت که سخت کار می‌کرد و فرزندانی داشت که برایش عزیز بودند. خانواده‌ای که مشهور بود به داشتن پسران خوش‌تیپ و دختران جذاب، اما هیچ‌کدام آنها فریبنده‌تر از مایانا نبودند. او آن‌قدر زیبا بود که حتی سایر زن‌ها هم متوجه جذابیت فوق‌العاده او شده بودند و بین خودشان زمزمه می‌کردند که مایانا خیل با چهره خندانش و لب‌های سرخ و چشمان بزرگ سیاهش که می‌رقصید، فوق‌العاده است.

اگرچه تاریخ تولد فرزندان دختر را ثبت نمی‌کردند اما خانواده بر این اعتقاد بود که مادربزرگ مایانا در حدود ۱۸۹۷ به دنیا آمده. افغانستان نسبتاً آرام بوده. افغانستان در دوران جوانی مادربزرگ تقریباً در انزوای کامل بود، انزوایی که به‌واسطه قانون‌گذارانی که اعتمادی به همسایگانشان نداشتند و کوه‌های مرتفعی که این سرزمین را دربرگرفته بودند، به وجود آمده بود. افغانستان در آن زمان کشوری بود با جمعیتی تقریباً شش میلیون‌نفری که عمدتاً طوایف متعصبی را شامل می‌شد که یا با یکدیگر می‌جنگیدند و یا با هر بیگانه‌ای که آن‌قدر احمق بود که از مرزشان عبور کند. انگلستان سعی کرده بود افغانستان را اشغال کند، تا برای آنها پایگاهی در منطقه باشد، اما شکست و عقب‌نشینی آنها باعث شد که اجساد انگلیسی‌ها در افغانستان پراکنده بشود و زیر نور آفتاب افغانستان بپوسند.»

درباره نویسنده کتاب به عشق پسرم

جین ساسون نویسنده‌ای است که در سال ۱۹۴۷ در ایالت آلاباما از ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. او از جوانی علاقه بسیاری به نوشتن داشت و عشق خود به کلمات و داستان‌ها را در اثرهایی که بعدها نوشت، به نمایش گذاشت.

جین در خانواده‌ای معمولی و مهربان بزرگ شد. از بچگی با کتاب‌ها و داستان‌ها ارتباط برقرار کرد و همیشه خواندن و نوشتن را به‌عنوان سرگرمی و مسیری برای بیان احساساتش دوست داشت. او با استفاده از قدرت کلمات قادر بود داستان‌هایی را خلق کند که خواننده‌ها را به دنیای واقعیت‌ها و احساسات دیگران بکشاند.

یکی از اثرهای مهم جین ساسون، کتاب «به عشق پسرم» است که زندگی او را به تصویر می‌کشد. این کتاب که بر اساس داستان واقعی‌اش نوشته شده، در میان جامعه ادبیات به شهرت رسیده است. او با این اثر به موضوعاتی همچون حقوق بشر، برابری جنسیتی و انسان‌دوستی پرداخته و خواننده‌ها را به تفکر در مورد این مسائل دعوت می‌کند. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به «بن لادن»، «شاهزاده خانوم» و «حلقه حمایت شاهزاده خانوم سلطانه» اشاره کرد.