کتاب «در باب انتظار (On waiting)» را هارولد شوایتزر به رشتهٔ تحریر درآورده است و برای نخستینبار در سال 2008 به چاپ رسید. شوایتزر در این کتاب مفهوم و فلسفهٔ انتظار را از دیدگاه پدیدارشناختی بررسی میکند و از موهبتهای انتظار با دیدگاهی نو سخن میگوید.
چرا انتظار میکشیم؟ چه رابطهای بین انتظار و زمان وجود دارد؟ آیا چیزی به نام اخلاقِ انتظار وجود دارد؟ آیا زندگی مدرن توانسته در کوتاهتر کردن زمانِ انتظار، سهمی داشته باشد؟ شوایتزر این سؤالات و سؤالات مشابه را به شیوهای قانعکننده بررسی میکند و عظمت انتظار را در دل مثالهایی مانند انتظار مرگ خود یا حتی انتظار مرگ معشوق، بر ما آشکار میسازد. شوایتزر عجله و شتاب را محکوم میشمرد و در مدح انتظار، مصادیقی از آن را از متون ادبی و هنری گرد آورده و در بعضی از فصول با گریزی به هنرِ نقاشی، از آثار هنرمندان مختلف در باب انتظار بهره جسته است.
دیوید بیسل، منتقد کتابهای «زمان» و «جامعه» از دانشگاه ملی استرالیا است. او دربارهٔ این کتاب میگوید: «شوایتزر مجموعهای از مفاهیم چالشبرانگیز را در نظر میگیرد و آنها را با مهارت خیرهکنندهای منتقل میکند. کتابی که فوقالعاده نوشته شده و واقعا میدرخشد.»
حسین رحمتیزاده نوشته است: «مفهومی مثل انتظار شاید دمدستی به نظر برسد؛ اما چه کسی میتواند ادعا کند مفاهیم دمدستی، عمیقترین کارکردها را در ذهن ما ندارند؟»
و کریس از دیگر خوانندگان کتاب است که نظرش را در سایت آمازون ثبت کرده است: «به اندازهٔ کافی خوششانس بودم که این کتاب را پیدا کردم، مانند یک مقالهٔ بسیار خوب است که در رابطه با یک موضوع تخصصی نوشته شده باشد و البته هرگز نشنیده بودم که کسی به بررسی پدیدهٔ «انتظار» بپردازد. او ایدههای متفکران و نویسندگان را به شیوهای مختصر و قابلتامل معرفی میکند. شوایتزر نویسندهای خارقالعاده است که نهتنها از زاویههای متفاوت به موضوع نگاه میکند؛ بلکه خود را در موضوع غوطهور میسازد. او باعث میشود بخواهید برای چیزی منتظر بمانید!»
شوایتزر در مقدمه، کتابش را چنین معرفی میکند: «توجه من در کتاب عموماً معطوف به نماهایی متعدد از انتظار کشیدن است: آنری برگسون (فیلسوف نامدار فرانسوی) در انتظار حل شدن حبهقند در لیوان آب، الیزابت هفت ساله که در شعر «در اتاق انتظار» الیزابت بیشاپ منتظر نشسته است، کیت کروی در رمان بالهای کبوتر هنری جیمز که منتظر پدرش است، پنه لوپه که پشت دار پارچهبافی در انتظار اودیسه است، پدر و مادر پسری کوچک که منتظر به هوش آمدن او از اغما هستند و چندین «فرد منتظر» دیگر که در میانشان فیلسوف و نقاش و شاعر هم هست. هرکدام از این شخصیتها نمونهای برای جنبهها و کیفیتهای ویژه انتظارند: ابعاد بدنی و ذهنی انتظار، نسبت میان انتظار و نوشتن ، انتظار در روایت داستانی و غنای شعری، افسون انتظار، دلالتهای جنسیتی آن و اینکه هنگام مطالعه چگونه انتظار میکشیم، یا هنگام درنگ کردن، یا برای مرگ. تجربهی فرد منتظر از تابآوری اشیا را بررسی خواهم کرد، و نیز حس تشویش او از اینکه تبدیل به تجسم مادی زمان شده است، اینکه چرا موقع انتظار کشیدن بالا و پایین میرویم و بیاختیار دمبهدم به ساعت نگاه میکنیم. انتظار هدفمند و بیهدف را مطالعه خواهیم کرد، و نیز نگاه خیره حواسپرت فرد منتظر بیتاب، و درنگ نگاه خیره فرد منتظر شکیبا، و انواع دیگر انتظار همراه با امید یا چشمانتظاری را از نظر خواهیم گذراند.»
در بخشی از کتاب میخوانیم: «سیمون وی مینویسد: «توانایی مراقبت و توجه کردن به انسانی دردمند امری دشوار و نادر است؛ تا حد معجزه نادر است. خود معجزه است.» از نگاه سیمون وی انتظاری که ما در جوار فردی دردمند میکشیم فقط و فقط از جنس انتظار است. چنین انتظاری به زعم وی جوهر است، نه کنش جوهر نفس است، نه کنش آن. این همان جوهری است که فرد باورمند، هم او که مومنانه چشم انتظار خداوند است و هویتش چیزی جز انتظار نیست تسلیم داشته است. این انتظاری است که فرد به انسان دردمند عرضه میدارد. به گفته وی، در این حالت، فرد دردمند نیازی ندارد که کاری برایش انجام دهند، بلکه میخواهد کسی کنارش باشد. نیاز انسان دردمند بیش از هر چیز دیگری حضور و همجواری دیگری است.»
هارولد شوایتزر (Harold Schweizer) سال 1950 در زوریخ سوئیس متولد شد. او مدرک پروفسوری فلسفه خود را در سال 1983 از دانشگاه زوریخ گرفت و در سال 1987 به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. او هماکنون استاد ادبیات و زبان انگلیسی و رئیس دپارتمان زبان انگلیسی دانشگاه باکنل است.
از دورههای تدریسی او میتوان به شعر معاصر انگلیسی، نظریهٔ ادبی، مطالعات هولوکاست، علوم انسانی معاصر و مسئلهٔ رنج در ادبیات معاصر و نمودهای آن اشاره کرد. کتابهای «رنج کشیدن»، «درمان هنر» و کتاب «سنگها و فرشتگان» از آثار او هستند.