کتاب «چکلیست» (The Checklist Manifesto) نوشتهی آتول گوانده در سال 2009 منتشر شد. نویسنده نوشتن یک چکلیست بسیار ساده را برای انجام معمولیترین تا حیاتیترین کارها بسیار موثر میداند. در مواردی نیز داشتن چکلیست برای انجام کارهای کوچک، باعث میشود تمرکز و انرژی اصلی را بر روی کار ضروری و اصلی متمرکز کنیم. کتاب «چکلیست» را مریم شبیری ترجمه کرده و نشر نوین در سال 1399 آن را منتشر کرده است.
نویسندهی کتاب، پزشکِ جراح است و مثالهای جالبی از تجربیات خود در کتاب آورده است. گوانده تشریح کرده چرا با وجود تمام تلاشها، نتیجهای که باید بگیریم را نمیگیریم و با مثالهای پژوهشیِ فراوانی که در متن آورده ثابت میکند که داشتن چکلیست از بسیاری از خطاها جلوگیری میکند. او همچنین بیان میکند بررسی نکردن نکاتی که بیاهمیت به نظر میرسند، در واقع بسیار تاثیرگذار است و بسیاری از چیزهایی که بهعنوان خطاهای انسانی از آنها یاد میشود، به همین نکته مربوط میشوند. گوانده همچنین عنوان میکند یکی از چیزهایی که باعث میشود این موارد بررسی نشوند، تجربهی ما از بررسیهای پیشین است. ممکن است در اکثر مواقع بررسی نکردن نکات، افراد را متوجه ضرر خاصی نکند. اما در بین یک تا دو درصد مواقع ، عدم سنجیدن جوانب، نتایج زیانباری به همراه خواهد داشت.
یکی از خوانندگان کتاب نظرش را در سایت «آمازون» نوشته است: «یک کتاب خودیاری شاهکار است. آتول گوانده در مورد اهمیت چکلیستها بهعنوان یک ابزار توضیح میدهد. او دربارهی اهمیت نظم و انضباط نیز صحبت میکند. همانطور که گوانده توصیه میکند، تکنولوژی بدون چکلیست و دیسیپلین، دارای اثربخشی کمی است. ترکیب این اجزاء میتواند معجزه کند.»
استیون لویت –نویسنده کتاب Freakonomics اظهار کرد: «من کتاب چکلیست را در یک جلسه دیروز خواندم، که ادای احترام شگفتانگیزی به کتابی است که گاوانده تهیه کرده است. این کتاب نهتنها مملو از داستانهای جذاب است، بلکه صادقانه دیدگاه من در مورد جهان را تغییر داد. این بهترین کتابی است که در چند سال اخیر خواندهام.»
سعید –ازخوانندگان کتاب- در سایت «کتابراه» نوشته است: «کاربردی و جالب. باعث جلوگیری از حادثه و اتلاف وقت و هزینه میشود. تهیهی چکلیست اولش کمی سخت است ولی بهمرور کاملتر میشود. به نظرم باعث هدفمندی در کار و در نهایت لذت از کار خود میشود. جای خالی آن در کار کشاورزی و دامداری بهشدت احساس میشد. در کل شاید روزی ۱۵ دقیقه وقت بگیرد ولی در درازمدت، بسیاراز اتلافوقت جلوگیری میکند.»
یکی از کاربران سایت «گودریدز» نیز نوشته است: «شروع کتاب بسیار جالب بود. من سعی کردهام چکلیستهایی را برای جنبههای بزرگتر و همچنین جنبههای پیشپاافتادهی زندگی حفظ کنم. نویسنده میگوید چکلیستها در واقع در به حداقل رساندن خطاها کمک میکنند. جنبهی قابل توجه دیگر، کاربرد چکلیستها در زمینههای مختلف بود. برخی از زمینهها مانند هوانوردی و جراحی فوقالعاده پیچیده هستند و از این رو چکلیستها راهی معتبر برای مقابله با پیچیدگی ارائه میدهند.»
در قسمتی از کتاب میخوانیم: « ایده چکلیست شاید در دنیای پیچیده امروز یک مفهوم ساده و مضحک به نظر بیاید، اما شواهد حاکی از مفید بودن آن است. چکلیستهای خوب ذهن شما را از کارهای روزمره و بدیهی خالی میکنند و در نتیجه میتوانید روی مسائل سختتر تمرکز کنید. تاثیر مفید چکلیستها در سرمایهگذاری هم به همان اندازه صنایع هوایی و پزشکی به اثبات رسیده است. چکلیستها تاثیر جادویی خود را در هر زمینهای که تصور کنید، نشان میدهند و با پیچیدهتر شدن روزافزون صنایع درآینده هم موثرتر خواهند بود. ما چکلیستها را دوست نداریم. آنها میتوانند خستهکننده باشند. چکلیستها جذاب نیستند. اما من فکر نمیکنم موضوع در اینجا تنبلی باشد. این که مردم از نجات جان افراد و پولسازی طفره میروند، دلیل عمیقتری دارد. آنها استفاده از چکلیست را خجالتآور و مایه شرمندگی میدانند. چنین کاری با باورهای عمیق آنها درباره نحوه برخورد الگوها و بزرگان، کسانی که آرزو داریم مانند آنها باشیم، با مشکلات و شرایط دشوار مغایرت دارد. بزرگان واقعی پر دل و جراتند و بداهه تصمیم میگیرند. آنها پروتکل یا چکلیست ندارند. شاید لازم باشد طرز فکر ما درباره قهرمانی به روزرسانی شود. در سال 2001 پیتر پرونوست، یکی از متخصصان مراقبتهای ویژه در بیمارستان جان هاپکینز، از حوادث ناشی از عفونتهای ناشی از لولههای تزریقی در بخش مراقبتهای ویژه نگران شده بود. او در نهایت چکلیستی از اقدامات لازم برای پیشگیری از عفونت تهیه کرد:
-قبل از معالجه بیمار دستها را با صابون بشویید.
-پوست بدن بیمار را با ضدعفونی کننده کلروکسیدین تمیز کنید.
-روی بیمار را با پارچه استریل بپوشانید.
-در زمان تزریق لوله، از ماسک، کلاه، پیشبند و دستکش استریل استفاده کنید.
- پس از تزریق، یک پارچه استریل روی منطقه تزریق قرار دهید.»
آتول گوانده (Atul Gawande) جراح و نویسندهی آمریکایی در سال 1965 در نیویورک به دنیا آمد. او در رشتهی زیستشناسی از دانشگاه استنفورد فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با دریافت بورسیه، کارشناسیارشد خود را در رشتهی فلسفه، سیاست و اقتصاد آکسفورد اخذ کرد. او در سال 1995 دکترای پزشکی مدرسهی پزشکی هاروارد را کسب کرد و فعالیت در عرصهی پزشکی را آغاز کرد. او علاوه بر نوشتن کتاب، در نیویورکر و اسلیت نیز مطلب مینویسد.
گوانده در سال ۲۰۱۰ به انتخاب مجلات تایم و فارین پالیسی در فهرست متفکران پرنفوذ جهان قرار گرفت. همچنین بهخاطر تأثیرگذاری تحقیقاتش در حیطهی سلامت «جایزه الی» (جایزه ملی مطبوعات آمریکا) را به خود اختصاص داده است. از کتابهای دیگر او میتوان به «مرگ با تشریفات پزشکی» و «فانی بودن» اشاره کرد.